نوشته شده توسط : کاریاب

در دنیای امروز بازاریابی به‌عنوان یکی از عناصر کلیدی موفقیت در هر کسب و کاری شناخته می‌شود. این حوزه گسترده شامل روش‌ها، استراتژی‌ها و تکنیک‌های مختلفی است که برای جذب مشتریان، افزایش فروش و ارتقا شناخت برند مورد استفاده قرار می‌گیرد.

انواع بازاریابی شامل روش‌ها و تکنیک‌های مختلفی ازجمله بازاریابی دیجیتال، بازاریابی محتوا، بازاریابی اجتماعی، بازاریابی تجربه مشتری، بازاریابی انگیزشی، بازاریابی محصولات و… می‌شود. هرکدام از انواع بازاریابی دارای ویژگی‌ها، مزایا و محدودیت‌های خاص خود هستند و بسته به نوع فعالیت و هدف کسب و کار مورد استفاده قرار خواهند گرفت.

امروزه با توجه به پیشرفت فناوری، بازاریابی دیجیتال به‌عنوان یکی از ابزارهای اصلی و موثر برای جذب مشتریان و ارتقا شناخت برند مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. به‌همین‌دلیل درک و آشنایی با انواع مارکتینگ می‌تواند به کسب و کارها کمک زیادی کند تا استراتژی‌های مناسبی را برای رشد و توسعه خود انتخاب کنند.

 

 بازاریابی یک فرآیند استراتژیک و عملیاتی است که هدف آن شناسایی نیازها و خواسته‌های مشتریان است. پس از شناسایی تقاضای مشتریان، محصولات یا خدمات به گونه‌ای عرضه می‌گردند که نیازها و خواسته‌های مشتریان را برطرف نمایند. در ادامه انواع تکنیک‌های بازاریای را بررسی می کنیم.

1. بازاریابی دیجیتال

یکی از مهم‌ترین انواع روش‌های بازاریابی در سال‌های اخیر، بازاریابی دیجیتال است. استفاده از ابزارها و پلتفرم‌های دیجیتال برای جذب مشتریان در این نوع بازاریابی رایج خواهد بود. از مهم‌ترین مثال‌های بازاریابی دیجیتال می‌توان به تبلیغات گوگل، فیسبوک، اینستاگرام و… اشاره کرد.

بازاریابی دیجیتال یا دیجیتال مارکتینگ به کاربرد استراتژی‌ها و تکنیک‌های بازاریابی در محیط آنلاین اشاره دارد. این نوع بازاریابی شامل استفاده از ابزارها و پلتفرم‌های دیجیتالی مختلف مانند وب‌سایت، رسانه‌های اجتماعی، ایمیل مارکتینگ، محتوای دیجیتال، تبلیغات آنلاین و سایر روش‌های مبتنی بر اینترنت است.

به‌طورکلی بازاریابی دیجیتال این امکان را برای تمامی کسب و کارها فراهم می‌کند تا با استفاده از ابزارها و تکنیک‌های آنلاین به‌صورت موثرتری با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنند و بازدهی بالاتری از فعالیت‌های بازاریابی به‌دست آورند. دیجیتال مارکتینگ مزایای متعددی دارد که شامل موارد ذیل می‌شود:

  • هزینه کمتر
  • دسترسی آسان
  • هدف‌گذاری دقیق
  • انعطاف‌پذیری بیشتر

2. بازاریابی محتوا

منظور از بازاریابی محتوا به‌عنوان یکی از روش‌های بازاریابی‌های مهم در دنیای مارکتینگ ایجاد و انتشار محتوای ارزشمند برای جذب و ترغیب مشتریان است. ویدئوهای آموزشی، وبلاگ‌نویسی، مقالات و… از مثال‌های مهم بازاریابی محتوا محسوب می‌شوند که نقش مهم در مارکتینگ ایفت می‌کند.

وبلاگ، ویدئو، نشریات الکترونیکی، پست رسانه‌های اجتماعی، پادکست و… نمونه‌های دیگری از بازاریابی محتوا هستند که مورد توجه قرار می‌گیرند.

3. بازاریابی اجتماعی

از پرکاربردترین انواع بازاریابی‌های روز دنیا می‌توان به بازاریابی اجتماعی اشاره کرد. در این نوع بازاریابی استفاده از شبکه‌های اجتماعی برای برقراری ارتباط با مشتریان و ارتقا شناخت برند مرسوم و رایج است. تبلیغات توئیتر و لینکدین از مثال‌های بازاریابی اجتماعی از انواع بازاریابی به‌شمار می‌روند.

4. افیلیت مارکتینگ

Affiliate Marketing یا بازاریابی وابسته نوعی از تکنیک‌های بازاریابی است که در آن افراد یا شرکت‌ها، محصولات یا خدمات خود را به دیگران معرفی می‌کنند و درصورت انجام خرید توسط مخاطبان، کمیسیونی به آن‌ها پرداخت می‌شود. به‌بیان‌دیگر در این روش بازاریاب محصولات و خدمات یک شرکت را به مخاطبان معرفی می‌کند و درصورتی‌که مخاطبان از طریق لینک همان فرد خرید انجام دهند، بازاریاب کمیسیون خود را دریافت خواهد کرد. این نوع بازاریابی با همکاری بین فروشنده و بازاریاب انجام خواهد شد.

از مزایای بازاریابی افیلیت می‌توان کم‌هزینه بودن، دسترسی به مخاطبان هدفمند، انعطاف‌پذیری بالا، کنترل بیشتر روی روش‌های بازاریابی و اندازه‌گیری آسان بازدهی را نام برد. به‌طورکلی روش Affiliate Marketing روش موثری برای کسب درآمد از طریق بازاریابی آنلاین است و برای شرکت‌ها و افرادی که تمایل دارند از طریق اینترنت به درآمدزایی برسند، توصیه می‌شود.

5. بازاریابی تجربه مشتری

یکی از کاربردی‌ترین انواع بازاریابی را می‌توان بازاریابی تجربه مشتری عوان کرد. در این نوع مارکتینگ با ایجاد تجربه مثبت برای مشتریان و ایجاد ارتباط عمیق‌تر با آن‌ها می‌توان به آینده کسب و کار مطمئن بود؛ چراکه تجربه شیرین همکاری مشتریان قدیمی با مجموعه مشتریان جدید را نیز به خرید محصولات یا دریافت خدمات سوق خواهد داد. خدمات پس از فروش نمونه‌ای مهم برای این نوع بازاریابی محسوب می‌شود.

6. بازاریابی انگیزشی

استفاده از انگیزه‌ها و احساسات مشتریان برای تحریک خرید مانند تبلیغات انگیزشی برندها را بازاریابی انگیزشی می‌نامند که جزء مهم‌ترین انواع تکنیک‌های بازاریابی است. این نوع مارکتینگ به ایجاد انگیزه و حس مثبت در مشتریان می‌پردازد تا از این طریق آن‌ها را به خرید محصول یا دریافت خدمات راضی کند. ارائه پاداش به مناسبت‌های مختلف، جوایز، تخفیف و… از جمله اقداماتی است که در مسیر بازاریابی انگیزشی صورت می‌گیرد.

پاداش‌هایی که فروشگاه‌های آنلاین به‌صورت فصلی و به‌مناسبت‌های خاص به مشتریان خود ارائه می‌دهند، ازجمله مثال‌های بارز بازاریابی انگیزشی از انواع بازاریابی است.

7. بازاریابی ایمیلی

یکی از انواع مارکتینگ، بازاریابی ایمیلی است. در این نوع بازاریابی از ارسال ایمیل برای تبلیغات استفاده می‌شود. اطلاعیه‌ها، محتوای تبلیغاتی، تخفیف و… از جمله ایمیل‌هایی است که به‌صورت گروهی برای مشتریان ارسال خواهد شد.

ایمیل مارکتینگ یکی از روش‌های موثر برای بازاریابی در دنیای دیجیتال است. فروشگاه‌های بزرگ با ارسال ایمیل‌های تبلیغاتی اطلاعات مفیدی را در زمینه تخفیفات و پیشنهادات ویژه به مشتریان خود ارائه خواهند کرد. این ایمیل‌ها و این نوع روش تبلیغاتی به بهبود روابط مشتریان، افزایش فروش و افزایش شناخت برند کمک می‌کند.

8. بازاریابی چریکی یا گوریلا مارکتینگ

بازاریابی چریکی یا گوریلا مارکتینگ یک استراتژی بازاریابی است که در آن شرکت‌ها به‌جای استفاده از روش‌های سنتی تبلیغاتی از روش‌های نوآورانه و جذابی برای تبلیغات و ترویج محصولات خود استفاده می‌کنند. این استراتژی به‌منظور جلب توجه مشتریان و به‌خاطر سپردن نام شرکت و محصولات آن در ذهن مشتریان به‌کار می‌رود.

در گوریلا مارکتینگ از روش‌های غیرمعمول برای جلب مشتریان جدید استفاده می‌شود. این روش‌ها شامل رویدادهای متفاوت، ابتکارات تبلیغاتی خلاقانه، استفاده از رسانه‌های اجتماعی، تولید محتوای جذاب و موارد مشابه خواهد بود. هدف اصلی این استراتژی ایجاد حضور و نام‌آوری قوی برای شرکت و محصولات است تا بتواند با تفاوت و جلب توجه، رقابت را در بازار به نفع خود تغییر دهد و مزیت رقابتی خود را تقویت کند.

9. بازاریابی تعاملی

استفاده از محتوای تعاملی مانند نظرسنجی‌ها، قرعه‌کشی‌ها و… برای جذب مشتریان در نوع بازاریابی تعاملی مورد استفاده قرار می‌گیرد. ایجاد ارتباطی که میان مشتری و فروشنده به‌صورت فعال در جریان باشد، این نوع بازاریابی را تشکیل می‌دهد. در این نوع مارکتینگ با استفاده از رسانه‌های اجتماعی، پیامک، ایمیل و… نیازها و پیشنهادات مشتریان به شرکت یا سازمان ارسال خواهد شد. با ارزیابی این اطلاعات به‌راحتی می‌توان به علایق و سلایق مشتریان نیز دسترسی پیدا کرد با ارائه خدمات و محصولات موردنظر آن‌ها به جذب مشتریان دائمی جامه عمل پوشاند.

10. بازاریابی تلفنی

یکی از رایج‌ترین روش‌های مارکتینگ را بازاریابی تلفنی تشکیل می‌دهد. در این روش کارشناسان بازاریابی با مشتریان تماس تلفنی برقرار خواهند کرد و اطلاعات دقیقی را به وی انتقال خواهند داد. این نوع بازاریابی به‌صورت فردی و تیمی قابل اجرا خواهد بود. تماس تلفنی برای دریافت هر نوع بیمه‌ای را می‌توان جزء این دسته طبقه‌بندی کرد.

11. بازاریابی عصبی

بازاریابی عصبی که نمادی از بدن انسان‌ها است، بک تکنیک بازاریابی نوآورانه محسوب می‌شود که براساس نظریات علوم عصبی و رفتاری در انسان‌ها طراحی شده است. این روش مارکتینگ به وسیله مطالعه عمیق رفتارهای مصرف‌کنندگان و واکنش‌های ذهنی آن‌ها به بسته‌بندی، قیمت‌گذاری، تبلیغات و… سعی در ارتقای عملکرد کمپین‌های تبلیغاتی را دارد.

روش بازاریابی عصبی از انواع بازاریابی پویا در دنیا به تیم‌های بازاریابی کمک خواهد کرد تا بهترین استراتژی‌ها را برای تبلیغات و مارکتینگ انتخاب کنند و با ارائه پیشنهادات مناسب نتایج شگفت‌انگیزی را به‌دست آورند.

12. بازاریابی عصبی

بازاریابی عصبی یا نورومارکتینگ یک رویکرد نوین در حوزه بازاریابی محسوب می‌شود که بر پایه تحقیقات علمی در زمینه علوم اعصاب و رفتارشناسی تاسیس شده است. در این روش از مفاهیم و اصول اعصاب برای درک عمیق‌تر رفتار مصرف‌کنندگان و ارتباط آن با تصمیم‌گیری‌های خرید و بازاریابی استفاده می‌شود.

بازاریابی عصبی اقدام به بررسی واکنش‌های ذهنی و عاطفی افراد در مواجهه با تبلیغات، محصولات و خدمات می‌کند. این روش به تعیین عواملی که بر تصمیم‌گیری و انتخاب مصرف‌کنندگان تاثیر می‌گذارد، می‌پردازد و به شرکت‌ها کمک می‌کند تا استراتژی‌های بازاریابی خود را بر اساس داده‌های علمی و دقیق‌تری طراحی کنند.

از مزایای بازاریابی عصبی می‌توان به شناخت دقیق‌تر و عمیق‌تر مصرف‌کنندگان، ارتقا کارایی تبلیغات و استراتژی‌های بازاریابی، کاهش احتمال اشتباهات در تصمیم‌گیری، بهبود تجربه مشتری و… اشاره کرد. این روش به‌ویژه در صنایعی که رقابت بسیار بالا است، مفید و کاربردی خواهد بود.

13. بازاریابی سنتی

یکی از معمول‌ترین انواع بازاریابی نوع سنتی آن است. این نوع ماکتینگ بر اصول، روش‌های قدیمی و آزموده‌شده تکیه دارد. این روش اغلب شامل استفاده از روش‌های تبلیغات در رسانه‌های سنتی مانند تلویزیون، رادیو، روزنامه، مجلات، چاپ بروشورها، رویدادهای تبلیغاتی، توزیع کد تخفیف، برگزاری نمایشگاه و سایر ابزارهای بازاریابی سنتی می‌شود.

در بازاریابی سنتی ارتباطات به‌صورت کاملا یک‌طرفه شکل می‌گیرد. این روش که ارتباط کمتری را با مخاطب رقم می‌زند، هزینه‌های بالایی را نیز در پی دارد و اغلب بازدهی چندانی نخواهد داشت. از سوی دیگر با وجود پیشرفت تکنولوژی و تغییر در عادات مصرف‌کنندگان بازاریابی سنتی به تدریج جای خود را به روش‌های دیجیتالی مانند بازاریابی اینترنتی و رسانه‌های اجتماعی داده است که قابلیت تعامل بیشتری را با مخاطبان و مشتریان فراهم می‌کنند. برگزاری نمایشگاه کتاب و صنایع مختلف از مثال‌های این نوع بازاریابی به‌شمار می‌روند.

14. بازاریابی قطره‌ای

بازاریابی قطره‌ای یک استراتژی بازاریابی است که در آن پیام‌های تبلیغاتی به‌شکل مستمر برای مخاطبان ارسال خواهد شد.  تفاوت این مدل مارکتینگ با نوع پیامکی در این خواهد بود که در نوع بازاریابی پیامکی، تخفیف‌ها، اطلاعیه‌ها و… به‌صورت جمعی و گروهی برای مشتریان ارسال می‌شوند؛ این‌درحالی است که در نوع قطره‌ای بازاریابی پیامک‌های تخفیفی و… باتوجه خریدهای قبلی و سلیقه خاص مشتری ارسال خواهند شد. به‌بیان‌دیگر بازاریابی قطره‌ای با تحلیل اطلاعات مشتری اقدام به مارکتینگ و پیاده‌سازی استراتژی خواهد کرد.

یکی از بزرگ‌ترین مزایای بازاریابی قطره‌ای رامی‌توان ارزش دادن به احساس مخاطب دانست. مخاطبان در این روش حس می‌کنند که مورد توجه و ارزش قرار گرفته‌اند. افزایش درک و فعالیت مخاطبان به افزایش تعاملات موثر و افزایش فروش و درآمد منجر خواهد شد.

بازاریابی قطره‌ای نیازمند ابزارهای دیجیتالی و نرم‌افزارهای مدیریت CRM است تا بتوان به تحلیل دقیق داده‌ها و به‌روزسانی مداوم پرداخت. به‌طور مثال اگر فردی در فروشگاه اینترنتی به‌دنبال لباس ورزشی با ویژگی‌های خاصی باشد، سایت فروشگاه با نمایش سایر گزینه‌ها با ویژگی‌های مشابه سعی می‌کند مشتری را به خرید راضی کند. این مورد سبب جلب اعتماد مشتری، افزایش فروش و ارتقا رضایت مشتریان از فروشگاه خواهد شد.

15. بازاریابی درونگرا

بازاریابی درونگرا یک رویکرد استراتژیک است که در آن تمرکز روی تقویت و ارتقا داخل سازمان و فرآیندهای داخلی خواهد بود. هدف از این نوع مارکتینگ از انواع بازاریابی کاهش هزینه‌ها، ایجاد ارزش برای مشتریان و افزایش بهره‌وری است. این مدل برخلاف بازاریابی سنتی بر ارتباطات داخلی و تجربه کارکنان سازمان تمرکز دارد.

بازاریابی درونگرا شامل اقداماتی برای بهبود فرآیندها، مشارکت کارکنان و افزایش انگیزه آن‌ها، تسهیل انتقال دانش، ایجاد فضای کاری پویا و مثبت، تشویق به همکاری و تعامل بین بخش‌های مختلف سازمان خواهد شد.

این نوع مارکتینگ به‌طور مستقیم روی بهبود عملکرد و ارتقا سطح کیفیت محصولات و خدمات تاثیر می‌گذارد و در نهایت به افزایش رضایت مشتریان و تقویت رقابت‌پذیری سازمان منجر می‌شود.

16. بازاریابی دهان به دهان

بازاریابی دهان به دهان یک روش مارکتینگ است که در آن اطلاعات، توصیه‌ها و تجربیات افراد به‌صورت دهان به دهان و ارتباطات شخصی از طریق افراد مخصوصا افرادی که به‌عنوان اعتبار صنف یا صنعتی خاص شناخته می‌شوند به اشتراک گذاشته خواهد شد. در این روش از انواع بازاریابی افراد به‌عنوان منابع اصلی اطلاعات و تبادل‌کنندگان دانش و تجربه محصول یا خدمات به دیگران عمل می‌کنند.

بازاریابی دهان به دهان در قالب گفت‌وگوهای شخصی، نظرات، توصیه‌های شفاهی و تجربیات افراد شکل می‌گیرد و می‌توان آن را به‌عنوان یکی از موثرترین روش‌های بازاریابی شناخت؛ چراکه افراد بیشتر به تجربیات و نظرات افرادی که به آن‌ها اعتماد دارند، دقت و توجه خواهند کرد. این نوع مارکتینگ در صنایع غذایی، خدمات بهداشتی و درمانی، خدمات مشاوره و… مورد استفاده قرار می‌گیرد.

17. بازاریابی ویدئویی

بازاریابی ویدئویی یکی از بهترین روش‌های بازاریابی است که بازخورد مناسبی را نیز ارائه خواهد داد. افراد به‌دللی مشغله زیاد در طول روز فرصت کمتری برای مطالعه خواهند داشت؛ ولی مشاهده ویدئو و محتوای تبلیغاتی در طول مسیر برگشت به منزل از محل کار، مدرسه، باشگاه و… کار آسانی تلقی می‌شود. ساخت کلیپ و ویدئو بازاریابی، بارگذاری و انتشار آن روی آپارات، اینستاگرام و… از روش‌های کاربردی دنیای مارکتینگ به‌شمار می‌رود.

18. بازاریابی شبکه‌ای

بازاریابی شبکه‌ای یک روش بازاریابی است که در آن فرآیند فروش و توزیع محصولات از طریق شبکه‌های اجتماعی، روابط شخصی، شبکه‌های موجود و… در جوامع مختلف صورت می‌گیرد. در این روش مارکتینگ از انواع بازاریابی افراد به‌عنوان عامل اصلی برای بازاریابی به فعالیت می‌پردازند و از ایجاد ارتباط با دیگران و به‌اشتراک‌گذاری خدمات یا محصولات درآمدزایی می‌کنند.

بازاریابی شبکه‌ای براساس ایجاد یک شبکه از افرادی که به‌طور مستقیم و غیرمستقیم با شرکت یا برند همکاری می‌کنند، عمل خواهد کرد. از مزایای این نوع بازاریابی می‌توان ایجاد اعتماد و ارتباطات شخصی با مشتریان، ایجاد امکانات برای درآمدزایی مستمر و پایدار، افزایش دسترسی به بازارهای جدید، کاهش هزینه‌های بازاریابی و… را نام برد. بازاریابی برای محصولات غذایی، آرایشی و بهداشتی و… ازجمله مثال‌های این بازاریابی شبکه‌ای محسوب می‌شوند.

بازاریابی شبکه‌ای یا نت‌ورک مارکتینگ یک روش بازاریابی است که در آن افراد یا شرکت‌ها با ایجاد یک شبکه ارتباطی مستقیم با دیگران اقدام به معرفی محصولات یا خدمات خود می‌کنند و درصورت انجام خرید توسط افراد معرفی شده کمیسیونی از فروش به این افراد پرداخت خواهد شد. این روش بر اساس روابط شخصی و اعتماد متقابل بین افراد بنا شده است و در بسیاری از صنایع و محصولات مورد استفاده قرار می‌گیرد.

در بازاریابی شبکه‌ای شخص یا شرکتی که محصول یا خدمات را ارائه می‌دهد، به‌عنوان فروشنده یا توزیع‌کننده شناخته می‌شود و با افرادی که به‌عنوان نمایندگان یا عضو شبکه همکاری می‌کنند در ارتباط هستند. این افراد به‌صورت مستقل محصولات یا خدمات را به دیگران معرفی می‌کنند و درصورت موفقیت در ایجاد فروش، کمیسیونی به آن‌ها پرداخت می‌شود. این شبکه‌ها از طریق مراجعه شخصی، تلفن، ایمیل، شبکه‌های اجتماعی و دیگر وسایل ارتباطی ایجاد خواهند شد. از مزایای بازاریابی شبکه‌ای می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

  • انعطاف‌پذیری بالا
  • افزایش اعتبار برند
  • کاهش هزینه‌های بازاریابی
  • کمیسیون بر اساس عملکرد
  • ایجاد شبکه ارتباطی گسترده

19. بازاریابی حضوری

بازاریابی حضوری به‌عنوان یکی از قدیمی‌ترین روش‌های بازاریابی در دنیای مارکتینگ شناخته می‌شود. در این روش که بازاریاب به‌صورت حضوری برای معرفی محصول یا خدمات قابل ارائه به مراکز مختلف مراجعه می‌کند، ارتباط عمیق‌تری با مشتری صورت می‌گیرد و وفاداری مشتریان را به برند و مجموعه افزایش خواهد داد. مواد خوراکی، دارویی، آرایشی و… همگی مثال‌های بازاریابی حضوری هستند.

20. بازاریابی مویرگی

بازاریابی مویرگی یکی از انواع تکنیک‌های بازاریابی است که در آن از منابع اجتماعی و تاثیرگذاری استفاده خواهد شد تا محصولات و خدمات به مشتریان معرفی شوند و به فروش دست یابند. بازاریابی مویرگی شامل استفاده از محتواهای مفید و ارزشمند خواهد شد که به مشتریان کمک می‌کند تا مسائل مرتبط با محصولات و خدمات را درک کند و تصمیم به خرید بگیرند. مقالات، ویدئوها، پست‌های رسانه اجتماعی و… با توجه به علایق و سلایق مشتریان و به‌منظور جلب توجه آن‌ها ایجاد می‌شوند. به‌طورمثال؛ محتوای تولید شده در مورد کتاب‌های مختلف برای یک کتابفروشی آنلاین می‌تواند به فروش بیشتر منجر شود.

21. بازاریابی هرمی

بازاریابی هرمی یکی از روش‌های بازاریابی است که در آن خدمات یا محصولات از طریق سلسلسه مراتبی از فرد به فرد به مشتریان عرضه خواهد شد. در شبکه‌های فروش چندسطحی معمولا چنین نوعی از مارکتینگ مشاهده می‌شود که افرادی به‌عنوان نمایندگان یا مشاوران به فعالیت می‌پردازند و در ازای فروش محصولات یا جذب اعضای جدید به شبکه پورسانت و سود خود را دریافت می‌کنند. فروش لوازم خانگی، محصولات دیجیتالی و… از مثال‌های این نوع از بازاریابی به‌شمار می‌روند.

22. بازاریابی بین‌المللی

بازاریابی بین‌المللی یک استراتژی بازاریابی است که با هدف فراهم کردن محصولات یا خدمات برای بازارهای جهانی اجرا می‌شود. در این روش تمرکز روی تطبیق استراتژی‌های بازاریابی با نیازها و تفاوت‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشورهای مختلف جهان است. بازاریابی بین‌المللی که یکی از مهم‌ترین انواع بازاریابی به‌شمار می‌رود، به‌وسیله مطالعه بازارهای هدف، تعیین استراتژی‌های گوناگون، تبلیغات چندزبانه و اجرای برنامه‌های بازاریابی در سطح جهانی انجام می‌شود.

بازاریابی بین‌المللی شامل فعالیت‌هایی مانند تبلیغات در رسانه‌های بین‌المللی، شرکت در نمایشگاه‌ها، کنفرانس‌های بین‌المللی، استفاده از شبکه‌های اجتماعی جهانی برای تبلیغات و… خواهد شد.

23. بازاریابی گرم و سرد

بازاریابی گرم و سرد که یکی از انواع بازاریابی محسوب می‌شوند، به فعالیتی اشاره دارد که به‌صورت تلفنی با مشتریان صورت می‌گیرد. این فرآیند مهم در فروش و بازاریابی مشتریان را به دو دسته مجزا تقسیم‌بندی می‌کند. تماس با مشتریان قدیمی که از محصولات و خدمات سازمان استفاده کرده‌اند در دسته‌بندی بازاریابی گرم قرار می‌گیرند. تلاش برای تماس و ارتباط گرفتن با مشتریان جدید و جذب آن‌ها به مجموعه نیز بازاریابی سرد نامیده خواهد شد. هر دو مورد از این بازاریابی‌ها را می‌توان نقش‌های کلیدی در استراتژی بازاریابی شرکت دانست. تماس تلفنی، ارسال پیام مستقیم و ایمیل از روش‌هایی است که در بازاریابی گرم مورد استفاده قرار می‌گیرد. تبلیغات در محیط‌های عمومی، تلویزیون، رادیو و… نیز از روش‌های بازاریابی سرد است.

کلام آخر

انواع بازاریابی از جنبه‌های حیاتی کسب و کار محسوب می‌شود که با توجه به مخاطبان و هدف‌های مشخص انواع گوناگونی دارد. از بازاریابی گرم که بر پایه روابط قبلی با مشتریان استفاده می‌کند تا بازاریابی سرد که به‌دنبال جذب مشتری جدید است، هر کدام از این روش‌ها ابزارهای خاص و موثری را برای رشد و توسعه کسب و کار ارائه می‌کند.

همچنین انواع بازاریابی که به آن‌ها پرداخته شد نشان می‌دهند که هر کسب و کار باید استراتژی متناسب با محصولات و خدمات خود را انتخاب کند و آن‌ها را به‌بهترین شکل به مخاطبان ارائه دهد. به‌طورکلی ترکیب مناسب از انواع بازاریابی می‌تواند به توسعه و رشد پایدار کسب و کار کمک کند و در رقابت با سایر رقبا در بازار مزیت رقابتی را تضمین کند.



:: بازدید از این مطلب : 47
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 11 آبان 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

بسیاری از فعالیت‌های رسمی و غیررسمی کسب و کارها بازاریابی است. بازاریابی خوب تصادفی نیست؛ بلکه حاصل برنامه ریزی و اجرای دقیق است. بازاریابی به‌دنبال ارائه راه‌حل‌های تازه برای چالش‌های موجود در محیط بازاریابی قرن ۲۱ به یک هنر تبدیل شده است. مسائل مالی، عملیاتی، حسابداری و سایر اقدامات تجاری بدون وجود تقاضای کافی برای محصولات و خدماتی که منجر به سوددهی شوند، اهمیتی ندارند؛ بنابراین موفقیت مالی کسب و کار اغلب به توانایی بازاریابی وابسته است.

اهمیت بازاریابی در سطح جامعه هم بسط پیدا کرده است؛ زیرا کمک کرده تا محصولات جدیدی که زندگی مردم را آسان‌تر کرده، معرفی و توسط مردم پذیرفته شوند. برای اینکه بازاریاب شوید؛ لازم است درک کنید که بازاریابی چیست؟ چگونه کار می‌کند؟ چه کسی این کار را انجام می‌دهد؟ و چه چیزی بازاریابی می‌شود؟ در این مقاله به این سوالات پاسخ می‌دهیم.

تعریف بازاریابی به زبان ساده

بازاریابی به‌عنوان پدیده‌ای سازنده در کسب و کار تعاریف متعددی دارد و از زمان حضور صد، صد و پنجاه‌ساله آن به‌شکل آکادمیک، تغییر و تحول‌های زیادی داشته است. موقع صحبت درباره بازاریابی اولین مسئله این است که داریم درباره چه چیزی صحبت می‌کنیم؟

اگر بخواهیم مفید و مختصر تعریفی از بازاریابی ارائه دهیم، در نسل اول تعریف، بازاریابی این‌طور توضیف می‌شود: کار بازاریابی ربط دادن تولیدکننده و مصرف‌کننده یعنی توزیع‌کنندگی است. در آن زمان هر کسی این کار را انجام می‌داده است، درواقع مشغول به بازاریابی بوده است.

اما نسل دوم بازاریابی را در بُعد مدیریتی قرار می‌دهد و می‌گوید بازاریابی برنامه ریزی و اجراست؛ یعنی مجموعه‌ای از اقدامات است که باید هم برای مشتری و هم برای تولیدکننده منافع ایجاد کند.

در این تعریف، بازاریابی یک سری فرایند است که وظیفه آن علاوه بر توزیع، ایجاد کردن ایده اولیه (چه محصولی تولید بشود؟ به چه قیمتی؟ برای چه کسی؟ چرا تولید بشود؟) هم هست. پس در اینجا بازاریابی نسبت به حالت توزیعی اولیه، استراتژیک‌تر می‌شود.

بد نیست اشاره‌ای هم به تعریف بازاریابی از زبان دکتر عبدالحمید ابراهیمی بکنیم. پروفسور ابراهیمی، مفهوم مارکتینگ را ترکیبی از سه کلمه مردم‌یابی، مردم‌یاری و خودیاری می‌دانند.

مردم یابی به‌معنی پیدا کردن افرادی است که نیازی دارند. این افراد کجا هستند؟ مشغول چه کاری هستند؟ با چه مختصات و خصوصیاتی هستند، چه پرسنایی دارند، رفتار آن‌ها چگونه است؟در چه محدوده مکانی و زمانی قرار دارند؟ سن‌وسال و تحصیلات و شغل و روحیات آن‌ها چیست؟ و… .

مرحله بعد مردم یاری است؛ به‌معنی تلاش و اقدام برای رفع کردن نیاز این افراد.

مرحه آخر خودیاری است؛ به‌معنی اینکه بعد از نیاز این افراد یک چیزی در وجود ما ارضا و اغنا می‌شود. این تعریف در همه حوزه‌ها مصداق دارد؛ حتی در یک موسسه خیریه.

  شما را با مفهوم درست بازاریابی آشنا و به‌صورت کیس استادی درباره بازاریابی در یک صنعت خاص صحبت کرده‌ایم. حتما نگاهی به این دوره بیندازید.

تعریف بازاریابی در سال ۲۰۰۴ 

در سال ۲۰۰۴ در تعریف بازاریابی موضوعات جدیدی وارد می‌شود که در دوره قبل نبوده است؛ ازجمله: ذی‌نفعان. بنابراین دیگر فقط خریدار و فروشنده مطرح نیستند. مسئله اجتماعی و زیست محیطی هم مهم است؛ پس اگر شما می‌خواهید بازاریابی کنید، نمی‌توانید بگویید منِ خریدار راضی، فروشنده راضی، پس معامله می‌تواند جور شود.

طبق تعریف، بازاریابی باید به ذینفعان بپردازید و باید ارزش آفرینی کنید. بهتر است بدانید ارزش (value) به‌جای قیمت یا به‌جای کالا و سرویس مطرح می‌شود.

با نگاه کردن به تعاریف متوجه می‌شوید که مارکتینگ تحرک دارد و به جلو حرکت می‌کند؛ بنابراین پی می‌بریم که مدیریت بازاریابی به هنر و علم انتخاب بازارهای هدف و دستیابی، حفظ و رشد مشتریان گفته می‌شود. دستیابی و حفظ مشتریان از طریق ایجاد تحویل و اطلاع‌رسانی درباره ارزش برتر به آن‌ها اتفاق می‌افتد. 

ما می‌توانیم بین تعریف اجتماعی از بازاریابی و تعریف مدیریتی آن تمایز قائل شویم تعریف اجتماعی بازاریابی نقش بازاریابی را در جامعه نشان می‌دهد؛ برای مثال از نظر یک بازاریاب، نقش بازاریابی این است که استاندارد زندگی را بالاتر ببرد.

در ادامه یک تعریف اجتماعی از بازاریابی ارائه می‌دهیم. بازاریابی یک فرآیند اجتماعی است که از طریق آن افراد و گروه‌ها می‌توانند آنچه را نیاز دارند و می‌خواهند، به دست آورند؛ آن هم از طریق ایجاد ارائه و تبادل آزادانه محصولات و خدماتی که برای دیگران دارای ارزش باشد.

مفاهیم بازاریابی از نگاه کاتلر 

کاتلر در کتاب نسل دوم بازاریابی خود ادیشن ۲۰۱۶ که آخرین ادیشن کتاب بازاریابی است، چند مفهوم اصلی را به‌عنوان مفاهیم بازاریابی ارائه داده است که در ادامه به آن می‌پردازیم: 

نیازها، خواسته‌ها و تقاضاها

نیازها به الزامات پایه‌ایی که برای زندگی بشر لازم است، گفته می‌شوند؛ ازجمله نیاز به غذا، آب، لباس و سرپناه، تفریح، آموزش، سرگرمی و… . نیازها می‌توانند بیان‌شده، واقعی، بیان‌نشده، شادی‌بخش یا پنهان باشند.

وقتی نیازها به‌سمت اشیاء خاصی هدایت می‌شوند که امکان دارد نیازی را برآورده کنند، نیاز تبدیل به خواسته می‌شود. جامعه هرکس خواسته‌های او را شکل می‌دهد؛ به‌عنوان مثال یک مصرف‌کننده در آمریکا به غذا نیاز دارد و ممکن است خواسته او استیک پنیری همراه با دلستر باشد. یک نفر در افغانستان به غذا نیاز دارد و ممکن است خواسته او برنج، گوشت بره و هویج باشد.

تقاضاها به خواسته‌هایی گفته می‌شود که فرد قدرت پرداخت بهای آن را دارد. شرکت‌ها نه‌تنها باید بسنجند که چه تعدادی از مردم محصولشان را می‌خواهند؛ بلکه باید این مسأله را هم بدانند که چه تعداد از آن‌ها مایل و قادرند که محصولشان را بخرند. 

بسیاری از مردم ماشین مرسدس بنز می‌خواهند؛ ولی فقط تعداد معدودی هستند که می‌توانند آن را بخرند. درک تفاوت بین این دو مفهوم (خواسته و تقاضا) باعث می‌شوند تا راحت‌تر به این سوال جواب دهیم: آیا بازاریاب‌ها نیازها را ایجاد می‌کنند یا کاری می‌کنند که مردم چیزهایی را بخرند که به آن‌ها نیاز ندارند.

بازاریاب‌ها باعث ایجاد نیازها نمی‌شوند. درواقع نیازها قبل از آنکه بازاریابی وجود داشته باشد؛ وجود داشته‌اند. بازاریاب‌ها به همراه دیگر عوامل اجتماعی روی خواسته‌ها تأثیر گذارند. به‌عنوان مثال بازاریاب مرسدس بنز ممکن است این ایده را ترویج دهد که مرسدس بنز نیاز فردی به جایگاه اجتماعی را برآورده می‌کند؛ اما این بازاریاب نیست که نیاز به جایگاه اجتماعی را در فرد ایجاد می‌کند. 

برخی مشتریان آگاهی کاملی نسبت به نیازهایشان ندارند یا اینکه قادر به بیان آن نیستند. وقتی یک مشتری درخواست می‌کند که یک هتل «آرام‌بخش» می‌خواهد، چه معنایی می‌دهد؟ اینجاست که بازاریاب باید در مورد نیاز مشتری بررسی بیشتر انجام دهد.

بازارهای هدف، تعیین جایگاه و بخش‌بندی بازار

همه به یک جور پیتزا، رشته دانشگاهی یا فیلم سینمایی علاقه ندارند؛ به همین دلیل بازاریاب‌ها دست به بخش‌بندی بازار می‌زنند تا کالای خودشان را به مشتری هدف بفروشند. آن‌ها در این فرایند تفاوت‌های جمعیت شناختی، روان شناختی و رفتاری بین خریداران را هم بررسی می‌کنند.

بازار هدف یکی از مفاهیم کلیدی در مارکتینگ

پس از شناسایی بخش‌های بازار، بازاریاب تصمیم می‌گیرد کدام بخش از بازار را هدف قرار دهد که بیشترین فرصت را به همراه دارد و از طرفی کسب و کار برای هریک از این بخش‌ها چه محصولی را باید عرضه کند؛ به‌طوری‌که این محصول در ذهن خریداران خود دارای مزیت رقابتی باشد.

به طور مثال شرکت خودروسازی ولوو خودروهایی را برای مشتریانش تعبیه می‌کند که دغدغه اصلی آن‌ها امنیت است و امنیت را به‌عنوان مزیت رقابتی در ذهن مشتریانش ثبت می‌کند.

ارزش و رضایتمندی 

خریدار از بین اقلام عرضه‌شده آن‌هایی را انتخاب می‌کند که از نظر او بیشترین ارزش را داشته باشد. این ارزش به مجموع سودهای ملموس و غیر ملموس و هزینه‌های آن گفته می‌شود. ارزش یک مفهوم اصلی در بازاریابی است و در درجه اول ترکیبی است از کیفیت، خدمت و قیمت که به آن سه‌گانه ارزش مورد نظر مشتری می‌گویند.

مشتریان به‌دنبال رفع نیازهای خود با ارزشی هستند که از فروشنده می‌گیرند و هر  بیزینسی که ارزش بیشتری را ارائه دهد، موفق‌تر خواهد بود.

کانال‌های بازاریابی

بازاریاب‌ها برای اینکه بتوانند به بازار هدف خود دست پیدا کنند؛ از ۳ نوع کانال بازاریابی استفاده می‌کند. کانال‌های ارتباطی پیام‌ها را به خریداران هدف می‌رساند. شبکه‌های اجتماعی، روزنامه‌ها، تلویزیون، ایمیل، تلفن و پیامک، تابلوهای اعلانات و… جزو کانال‌های ارتباطی هستند. 

کانال‌های مارکتینگ

علاوه بر این‌ها کسب‌وکارها با استفاده از ظاهر فروشگاه‌های خرده‌فروشی و سایت‌های اینترنتی و سایر رسانه‌ها پیام خود را انتقال می‌دهند. بازاریاب‌های موفق به‌شکل روزافزونی کانال‌های ارتباطی خودشان را افزایش می‌دهند.

 درنهایت بازاریاب‌ها از کانال‌های توزیع برای قرار دادن محصولات و خدماتشان در معرض دید مشتری یا تحویل آن‌ها به خریدار یا کاربر استفاده می‌کنند. کانال‌های بازاریابی به دو صورت مستقیم یا غیرمستقیم هستند. 

همچنین امکان دارد بازاریاب برای انجام دادوستدهای خود با خریداران بالقوه از کانال‌های خدماتی استفاده کند؛ ازجمله: انبارها، شرکت‌های حمل‌ونقل، بانک‌ها و شرکت‌های بیمه. یکی از مهم‌ترین چالش‌های بازاریابی طرح ریزی درزمینه انتخاب ترکیبی از کانال‌های ارتباطی، توزیع و خدماتی است.

کانال عرضه

کانال عرضه یک کانال بزرگتر است که از مواد خام شروع و تا اجزاء محصولات نهایی و خریدار نهایی امتداد دارد. کانال عرضه قهوه ممکن است از کشاورزان اتیوپی که دانه‌های قهوه را کاشت، داشت و برداشت و به فروش می‌رسانند آغاز شود و به کافی‌شاپ‌ها ختم شوند.

به این ترتیب یک محصول در یک زنجیره قرار می‌گیرد که از مواد خام به فرآوری‌های مختلف تبدیل شده و به روش‌های مختلف نیازهای مشتریان را براورده می‌کند.

رقابت

 رقابت شامل همه اقداماتی می‌شود که رقبای فعلی و آتی ممکن است جهت عرضه به خریدار ارائه دهند تا فروش بیشتری کسب کنند. یک شرکت تولید پوشاک ممکن است برای کاهش هزینه‌های خود، لباس‌ها را از پارچه درجه دو تولید کند تا بتواند در رقابت جلوتر از بقیه قرار بگیرد.

کسب‌وکاری دیگر با دادن جایزه و تخفیف‌های شگفت‌انگیز مشتریان را به خود جذب می‌کند و… ؛ بنابراین هر کسب و کاری از راهی متفاوت به رقابت می‌پردازد.

محیط بازاریابی

 محیط بازاریابی در برگیرنده محیط کار و محیط گسترده است. محیط کار شامل عواملی می‌شود که در تولید، توزیع و ترویج کالاهایی نقش دارد که جهت عرضه ارائه می‌شوند.

این عوامل شامل عرضه‌کنندگان، توزیع‌کنندگان، واسطه‌ها و مشتریان هدف است. محیط بازاریابی مجموعه‌ای از ذی‌نفعان را در بر می‌گیرد که برای کسب و کار سودآوری می‌کنند و باعث گردش سرمایه کار می‌شوند.

مراحل بازاریابی کدام است؟

مراحل بازاریابی بسیار پیچیده است و نمی‌توانیم بگوییم که یک فرمول خاصی برای همه کسب‌وکارها وجود دارد که در هر زمانی می‌توانند از آن استفاده کنند. اما به‌طورکلی بازاریابی از یک فرآیند ساده شامل مراحل زیر است:

  1. شناسایی نیاز، خواسته و تقاضای مشتریان؛
  2. طراحی مارکتینگ پلن؛
  3. برقراری روابط با مشتریان و شروع بازاریابی؛
  4. ارائه ارزش و آپدیت مارکتینگ پلن در جهت بقای بلندمدت در بازار و داشتن مشتریان وفادار به برند. 

اینکه گرایش کسب و کار به‌ سمت تولید محصول، فروش، ارائه خدمات، بازاریابی یا اجتماع باشد، مراحل بازاریابی را می‌تواند تغییر دهد؛ اما آنچه که مهم است این است که شما بتوانید نیاز‌ها و خواسته‌های درست مشتریان را شناسایی کنید و برای آن برنامه‌ای داشته باشید تا ارزش آفرینی شما بتواند باعث کسب سود بیشتر و بقای شما باشد.

بازاریابی شامل چه فعالیت‌هایی می‌شود؟

بازاریابی شامل انجام فعالیت‌های متنوعی است که هدف آن افزایش فروش و شناخت برند است. بعضی از فعالیت‌های مهم در بازاریابی عبارتند از:

  •  انجام تحقیقات برای شناخت نیازهای مشتریان و تبیین روندهای بازار به‌منظور تعیین بهترین استراتژی بازاریابی.
  • شناخت و تعیین دسته‌ای از مخاطبان هدف که محصولات یا خدمات شما برای آن‌ها مورد نیاز و جذاب است.
  •   ارائه یک استراتژی جامع برای ارتباط با مشتریان و افزایش فروش با استفاده از ابزار‌های متنوعی مانند تبلیغات، رویدادها، فروشندگی مستقیم و… .
  • استفاده از رسانه‌های مختلف برای تبلیغ و ترویج محصولات و خدمات به جامعه.
  • ایجاد و حفظ روابط خوب با مشتریان، رسانه‌ها و سایر افراد مرتبط به‌منظور افزایش شناخت و اعتبار برند.
  •  بازاریابی محتوا و ارائه محتوای مفید و جذاب به مشتریان از طریق وب سایت، بلاگ، رسانه‌های اجتماعی و سایر کانال‌های ارتباطی.
  • بازاریابی اینترنتی و استفاده از ابزار‌های دیجیتال برای تبلیغ و ترویج محصولات و خدمات به طریقی هدفمند.
  •  بررسی نتایج فعالیت‌های بازاریابی و ارزیابی عملکرد بازاریابی به‌منظور بهبود استراتژی‌های آتی.
 سخن پایانی

بازاریابی با هدف فروش و سودآوری برای بقای کسب و کار آمده است. بازاریابی مجموعه‌ای از اقدامات ارزش‌آفرین برای ذینفعان است که به فروش بیشتر منجر می‌شود. برای اینکه بتوانیم یک بازاریاب موفق بشویم باید بتوانیم به سوالات زیر پاسخ درست بدهیم:

  • چطور می توانیم بخش‌های درست بازاریابی را شناسایی و انتخاب کنیم؟
  • چطور می‌توانیم آنچه به بازار عرضه می کنیم را از دیگر رقبا متمایز کنیم؟
  • چطور باید به مشتریانی که باتوجه‌به قیمت کالا خرید خود را انجام می‌دهند پاسخ دهیم؟
  • چطور می‌توانیم با رقبایی که محصولاتی با هزینه‌های پایین‌تر و درنتیجه قیمت پایین‌تر عرضه می‌کنند، رقابت کنیم؟
  • تا کجا می توانیم در جهت ارائه محصول طبق خواست مشتری عمل کنیم؟
  •  چطور می‌توانیم فعالیت تجاری خود را رشد دهیم؟
  • چطور می‌توانیم برند قوی‌تری ارائه دهیم؟
  • چطور می‌توانیم هزینه دستیابی به مشتری را کاهش دهیم؟
  • چطور می‌توانیم مشتریان خود را برای مدت طولانی‌تری وفادار نگه داریم؟ برای پیدا کردن پاسخ این سوال حتما مقاله مشتری وفادار کیست + راه های ایجاد وفاداری در مشتری را بخوانید.
  • چطور می‌توانیم بگوییم کدام مشتری وفادارتر است؟
  •  چطور می‌توانیم میزان بازگشت سرمایه‌گذاری روی تبلیغات ترویج فروش و روابط عمومی را بسنجیم؟
  •  چطور می‌توانیم بهره‌وری نیروی فروش را بالا ببریم؟ 
  • چطور می‌توانیم کانال های متعدد ایجاد و در عین‌حال تعارض در کانال را نیز مدیریت کنیم؟ 
  •  چطور می‌توانیم کاری کنیم تا سایر بخش‌های کسب‌وکار هم مشتری‌مدار شوند؟

 اگر بتوانید به این سوالات پاسخ صحیح بدهید، می‌توان گفت که شما توانسته‌اید تا حد زیادی بازاریابی کنید.



:: بازدید از این مطلب : 44
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 5 آبان 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

شناخت بازاریابی b2b ، راهنمای بازاریابی سازمانی

بازاریابی B2B تبدیل به یکی از داغ‌ترین مباحث این روزها در صنایع مختلف شده است. بیایید استراتژی‌ها و انواع آن را با هم مرور کنیم.

طبق قرارمان، در بخش بعدی درسنامه فروش B2B به سراغ مباحث مرتبط با بازاریابی و برندینگ می‌رویم. اگر تازه کسب‌وکارتان را راه‌انداخته‌اید، حتماً به این فکر می‌کنید که چطور می‌توانید محصول یا خدمات‌تان را به کسب‌وکارهای دیگر بفروشید که خودشان با بازاریابی و فروش آشنا هستند. درست است فروختن محصول و خدمات به کسب‌وکارهای دیگر، B2B، کمی دشوار است، اما در این مقاله شما را با روش‌ها و مسائل مربوط به B2B آشنا می‌کنیم.

 

پس اگر می‌خواهید اطلاعات بیشتری درباره B2B کسب کنید، اگر می‌خواهید بدانید شامل چه تاکتیک‌هایی می‌شود و چه روندهایی دارد، اگر می‌خواهید با استراتژی‌های بازاریابی B2B آشنا شوید، یا اصلاً اگر می‌خواهید بدانید چطور می‌توانید در محیط فعلی B2B موفق شوید، این مقاله را از دست ندهید. در اینجا به تمام سؤالاتتان درباره بازاریابی B2B پاسخ می‌دهیم.

 

بازاریابی B2B چیست؟

بازاریابی B2B  (کسب‌وکار به کسب‌وکار) همان‌طور که از اسمش پیداست، به هر استراتژی و محتوای بازاریابی اشاره دارد که هدفش یک کسب‌وکار یا سازمان دیگر باشد. شرکت‌هایی که محصولات یا خدمات‌شان را به کسب‌وکارها یا سازمان‌های دیگر می‌فروشند، از استراتژی‌های بازاریابی B2B استفاده می‌کنند.

درواقع، بازاریابی B2B سعی دارد نیازهای کسب‌وکارهای دیگر را تأمین کند.

هدف بازاریابی B2B آشنا کردن کسب‌وکارهای دیگر با برند و ارزش محصول یا خدمات‌ کسب‌وکار شماست. بازاریابی B2B به این فکر می‌کند که چطور کسب‌وکارهای دیگر را به مشتری‌ تبدیل کند.
 

بازاریابی b2b و بازاریابی b2c چه تفاوتی با هم دارند؟

حالا که متوجه شدید بازاریابی b2b چیست، بیایید نگاهی به تفاوت‌های بازاریابی B2b و بازاریابی b2c داشته باشیم.
بازاریابی B2C، مصرف‌ کنندگان فردی را هدف قرار می‌دهد که محصول یا خدمات را برای خودشان می‌خرند، نه یک شرکت را. شرکت‌های B2C همواره به نیازها، علایق و مشکلات افراد توجه دارند نه اینکه منتظر یک ROI مشخص باشند.
 

بازاریابی B2B محصول یا خدماتش را به افراد یا گروه‌هایی می‌فروشد که به دنبال حل مشکل یک شرکت هستند. همچنین از دیگر تفاوت‌های بازاریابی B2b و b2c این است که قیف فروش در بازاریابی b2b طولانی‌تر و پیچیده تر است چون چند تصمیم‌گیرنده وجود دارد.

 

استراتژی‌های بازاریابی B2B

در بین کسب‌وکارهای مختلف، رقابت برای جذب مشتری و جلب توجه آن‌ها، بالاست. طراحی استراتژی B2B که نتیجه‌ی مطلوب بدهد، مستلزم برنامه‌ریزی دقیق، اجرا و مدیریت صحیح است.

در اینجا به چند استراتژی بازاریابی B2B اشاره می‌کنیم که کمک می‌کنند در بازار از رقبا جلو بیفتید:

1. یک چشم‌انداز فراگیر ایجاد کنید

قبل از شروع به تبلیغات و ایجاد استراتژی بازاریابی، باید اهداف کسب‌وکارتان را مشخص کنید که خاص و قابل اندازه‌گیری باشند. سپس چهارچوبی ایجاد کنید که به کمک استراتژی بازاریابی B2B به اهداف‌ کسب‌وکارتان برسید.

 

2. موقعیت برند خود را مشخص کنید

برای آماده کردن یک استراتژی مؤثر و کارآمد برای بازاریابی B2B، باید موقعیت و جایگاه برندتان را به خوبی درک کنید. یعنی باید هویت برندتان را خوب بشناسید و بدانید از دید مشتری‌ها چطور به نظر می‌رسد.

موقعیت برند خود را طوری بیان کنید که مشتری‌ها آن را تأیید کنند و خودتان هم باور داشته باشید.

 

3. مخاطب هدف‌تان را شناسایی کنید

مخاطب هدف‌تان را پیدا کنید؛ یعنی ببینید واقعاً چه کسی از محصول یا خدمات‌تان استفاده می‌کند. این اطلاعات کمک می‌کند پرسونای خریدار مناسب ایجاد کنید و بفهمید که چطور برای خرید تصمیم‌گیری می‌کنند.

 

4. تحلیل رقابتی انجام دهید

بازار را دقیق بررسی کنید و ببینید کسب‌وکارهای دیگر از چه روش بازاریابی استفاده می‌کنند تا مخاطبان هدف‌شان را جذب کنند. در هنگام بررسی رقبا، به نکات زیر توجه کنید:

  • محصولی که رقبا ارائه می‌دهند
  • تاکتیک‌های فروش رقبا و نتیجه‌ای که می‌گیرند
  • محتوای بازاریابی رقبا و فعالیت‌شان در شبکه‌های اجتماعی

 

دانستنِ این موارد کمک می‌کند به نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت‌ها، و تهدیدهای رقبا پی ببرید.

 

5. تاکتیک‌ها و کانال‌های بازاریابی B2B را بررسی کنید

در تحلیل رقابتی‌ متوجه می‌شوید که رقبا از چه کانال‌ها و تاکتیک‌های بازاریابی استفاده می‌کنند که نتیجه مطلوب و موفقیت‌آمیزی می‌گیرند.

از روش‌ها و تاکتیک‌های مختلف بازاریابی B2B استفاده کنید تا به نتیجه‌ی موردنظر برسید. با توجه به تجزیه‌وتحلیل رقبا و مشتریان‌، کانال‌ها، استراتژی‌ها، و ابزارهای مختلف را بررسی کنید تا قیف فروش برای مشتری‌ها و سرنخ‌هایتان را بهینه‌سازی کنید.

 

6. کمپین‌های مختلف ایجاد کنید

حالا که برنامه دارید و می‌دانید باید چه کار کنید، وقتش است که اقدام کنید. بهترین شیوه‌های مناسب برای کانال بازاریابی‌تان را استفاده کنید. اجزای مهم در کمپین‌های مناسب شامل یک رویکرد خلاقانه، بینش‌های مفید، هدف‌گیری پیشرفته، و درخواست جدی برای اقدام می‌شود.

 

7. بسنجید و بهبود دهید

این فرآیند مستمری است که شما را در مسیر مناسب نگه می‌دارد. به عبارت ساده، می‌خواهید بفهمید که چرا پلتفرم‌های محتوای کسب‌وکارتان عملکرد خوب یا ضعیفی دارند. با علم به این موضوع، بهتر و منطقی‌تر می‌توانید سرمایه‌گذاری کنید. هر چقدر در مورد تجزیه‌وتحلیل و به‌کارگیری آموخته‌هایتان هوشیارتر باشید، احتمال اینکه به‌طور پیوسته بتوانید کسب‌وکارتان را بهبود دهید و به هدف‌تان برسید، بیشتر است.

 

اجازه دهید مخاطب و مشتری، راه را به شما نشان دهند. با آن‌ها مشورت کنید تا کانال‌های بازاریابی، عناوین، و رسانه‌ها را مشخص کنید. در این حین، اگر چیزی نیاز به تغییر یا اصلاح داشت، تردید نکنید و این کار را انجام دهید تا به نتیجه‌ی مطلوب برسید.

 

تاکتیک‌های بازاریابی B2B و فرمت محتوا

در ادامه چند تا از رایج‌ترین تاکتیک‌های بازاریابی را معرفی می‌کنیم که بد نیست در استراتژی بازاریابی B2B آن‌ها را مدنظر بگیرید:

 

 

وبلاگ و بازاریابی محتوا

جایگاه اصلی برای هر تیم محتوا. وبلاگ را به‌طور منظم به‌روزرسانی کنید تا اطلاعات دقیقی درباره سایت و ترافیک آن به دست آورید. در وبلاگ‌تان می‌توانید محتوای مختلفی قرار دهید.

 

سئو B2B

با تغییر الگوریتم گوگل، شیوه‌های سئو هم تغییر می‌کند. اما هر استراتژی بازاریابی B2B باید خودش را برای این مورد آماده کند تا بتواند جزء صفحات بالاتر قرار بگیرد.

 

شبکه‌های اجتماعی

شبکه‌های اجتماعی این امکان را می‌دهند که به مشتریان بالقوه دسترسی داشته باشید. اکنون خریدارها بیش از گذشته از این کانال‌ها استفاده می‌کنند تا درباره فروشنده‌های مختلف تحقیق کنند و بعد برای خرید تصمیم بگیرند.

 

کتاب‌های الکترونیکی و اینفوگرافیک‌ها

دارایی‌های مستقل شامل اطلاعات ارزشمندی می‌شوند. این اسناد که قابل دانلود کردن هم هستند، معمولاً اطلاعات مشتری‌ها را از طریق پر کردن یک سری فرم‌ها می‌گیرند و بعد کتاب الکترونیک رایگان ارائه می‌دهند. معمولاً از آن‌ها برای تولید سرنخ B2B استفاده می‌کنند.

 

ایمیل مارکتینگ

در حالی که ایمیل دیگر مثل قبل کارایی ندارد، اما باز هم خیلی از کسب‌وکارها از آن استفاده می‌کنند، چون محتوای ایمیل هیچ‌وقت از دست نمی‌رود و گم نمی‌شود.

 

ویدئو

این نوع محتوا در دسته‌های قبل (وبلاگ، ایمیل، شبکه‌های اجتماعی) هم استفاده می‌شود، اما ارزشش را دارد که آن را در یک دسته جدا قرار دهیم. چون محرک اصلی بسیاری از استراتژی‌های B2B موفق است.

 

وبینارها

از وبینارها استفاده کنید تا مهارت‌ و نوآوری‌تان را به افراد و کسب‌وکارهای بیشتری نشان دهید.

 

نظرات مشتریان

کسب اعتبار، از واجبات استراتژی‌های بازاریابی B2B است. نظرات مشتریانی که از محصول یا خدمات‌ شما استفاده کرده‌اند، تأثیر زیادی در تصمیم‌گیری کسب‌وکارهای دیگر دارد. چون افراد، بیشتر به حرف‌های یکدیگر اعتماد می‌کنند تا به تبلیغات برندهای مختلف.

 

 

بازاریابی B2B در لینکدین، مهم‌ترین پلتفرم فعالیت شرکت‌ها

لینکدین بزرگ‌ترین وبسایت شبکه‌سازی حرفه‌ای در جهان با بیش از 550 میلیون عضو است و بیشترین سازگاری را برای شبکه‌ سازی کسب و کارها با روش B2B را دارا است. در سطوح اولیه، ما به هر سازمانی که فعالیت B2B دارد توصیه‌ می‌کنیم که یک صفحه برای شرکت خود ایجاد کند که رایگان هم هست. این صفحه یک مرکز برای برند شما خواهد بود تا مقصدی برای تحقیقات خریداران بشود. لینکدین ویژگی‌های مختلفی در اختیار شرکت‌ها برای بازاریابی B2B قرار داده که می‌توانید از آن‌ها برای دستیابی و تعامل با اعضا، متناسب با اهداف خود استفاده کنید.

 

تبلیغات بومی

این تبلیغات که به‌عنوان Sponsored Content (محتوای پولی) نیز شناخته می‌شود، در کنار منابع محتوای تولیدشده توسط کاربر، در فیدهای لینکدین ظاهر می‌شوند.

 

تولید سرنخ

این مورد در واقع هدف اصلی بسیاری از بازاریابان B2B است که در برابر آن مورد سنجش قرار می‌گیرند. فرم‌های Lead Gen  برای این منظور بسیار کارآمد هستند زیرا بر اساس داده‌های پروفایل‌های لینکدین از قبل پر می‌شوند و مشتری مجبور به بازدید از سایت نیست.

 

هدف‌گذاری مجدد

این قابلیت نسبتاً جدید در لینکدین شما را قادر می‌سازد تا بازدیدکنندگان وب‌سایت را با استفاده از برچسب LinkedIn Insight Tag ردیابی کنید و سپس اگر در پلتفرم فعال هستند برای آن‌ها بازاریابی کنید.

 

 InMail

از آنجاکه دستیابی به ایمیل کاری دشوار است، InMail پولی به شما کمک می‌کند برای اعضای لینکدین پیغام مستقیم بفرستید، حتی اگر با آنها قبلا ارتباطی نداشته‌اید. این قابلیت فقط برای اکانت‌های پریمیوم در دسترس است.

 

چالش‌های بازاریابی B2B

در این قسمت به چالش‌ها و فرصت‌هایی اشاره می‌کنیم که اکثر بازاریاب‌های B2B با آن‌ها مواجه هستند.

 

1. به نظر بازاریاب‌ها، اندازه‌گیری بازگشت سرمایه (ROI) فعالیت‌های بازاریابی، چالش شماره یک آنهاست.

محاسبه ROI برای بعضی فعالیت‌ها آسان‌تر از بقیه است. مثلاً اگر فروش حاصله از تبلیغ در فیسبوک را ردیابی می‌کنید، پیگیری ROI کمپین تبلیغاتی در شبکه‌های اجتماعی راحت‌تر است.

فروش، نتیجه‌ی ملموسی دارد، اما ردیابی فعالیت‌های دیگر سخت‌تر است. مثلاً تجزیه‌وتحلیل اینکه کدام قسمت محتوای وبلاگ یا شبکه‌های اجتماعی منجر به فروش بیشتر شده است، فرآیند سخت و پیچیده‌ای است.

 

2. اکثر بازاریاب‌های B2B برنامه‌ریزی می‌کنند تا برای بازاریابی اینفلوئنسر بیشتر سرمایه‌گذاری کنند.

از زمان پاندمی کووید 19، شاهد تغییر اساسی در نحوه خرید مصرف‌کنندگان هستیم که اکثریت آنلاین و از شبکه‌های اجتماعی خرید می‌کنند. پس منطقی است که بازاریاب‌های B2B بخواهند محصول و خدمات‌شان را در شبکه‌های اجتماعی معرفی کنند.

از آنجایی که اینفلوئنسرها حضور پررنگی در شبکه‌های اجتماعی دارند، بازاریاب‌ها سعی دارند با سرمایه‌گذاری در این حوزه، توجه مصرف‌کننده‌ها را به خودشان جلب کنند. برای اینکه مطمئن شوید سرمایه‌گذاری درستی می‌کنید، درباره اینفلوئنسرها تحقیق کنید و موردی را انتخاب کنید که بیشترین نتیجه را برای کسب‌وکارتان به همراه داشته باشد.

 

3. تقریباً نصف بازاریاب‌های B2B سعی دارند مطالعات موردی بیشتری انجام دهند.

کسب‌وکارها دوست دارند از تجربیات کسب‌وکارهای دیگر استفاده کنند و چیزی یاد بگیرند. مطالعات موردی، فرصت‌های استثنائی هستند که مثال‌های واقعی از شرکت‌های دیگر ارائه می‌دهند.

سعی کنید مطالعات موردی مختلف انجام دهید تا ارزش محصول و خدمات‌ خود را بیشتر و بهتر به مشتری نشان دهید.

 

4. هدف اصلی بازاریاب‌های B2B، افزایش آگاهی از برند است.

درک هدف اصلی کسب‌وکارتان برای استراتژی بازاریابی مؤثر، ضروری است. این هدف چیزی فراتر از ارتباط بیشتر با مشتری، تبلیغات محصول، تولید سرنخ، و حتی بستن معامله است.

آگاهی از برند برای جلب اعتماد و وفاداری مشتری بسیار مهم است. خیلی از بازاریاب‌ها معتقدند آگاهی از برند برای موفقیت بلندمدت، حیاتی است.

 

5. بعضی از بازاریاب‌ها قصد دارند دیگر از پادکست و محتوای صوتی استفاده نکنند.

البته منظور این نیست که این فعالیت‌ها بی‌تأثیر هستند، اما به نظر بعضی از بازاریاب‌ها این کارها دیگر ارزش سرمایه‌گذاری نداشته و بازده لازم را ندارند. البته فراموش نکنید که این مورد سلیقه‌ای است و به نظر مخاطبان‌تان و نوع کسب‌وکارتان هم بستگی دارد.

 

6. بالا بردن سرعت بارگذاری صفحه سایت، مؤثرترین استراتژی سئو آنهاست.

تاکتیک‌های مختلفی وجود دارد که به کمک بازاریاب‌های B2B می‌توانید رتبه سئو کسب‌وکار و سایت‌تان را بالا ببرید. یکی از موردهایی که به تازگی مورد توجه بازاریاب‌ها قرار گرفته، سرعت بارگذاری صفحه سایت است. صفحاتی که دیر بالا می‌آیند، تجربه خوبی برای کاربر رقم نمی‌زنند. وقتی صفحه زود باز شود، وقت کاربر هدر نمی‌رود و راضی می‌شود.
 

انواع بازاریابی B2B

بالاتر انواع تاکنیک‌های بازاریابی B2B را با هم خواندیم اما برای درک انواع بازاریابی B2B بهتر است چند مثال را با هم ببنیم. به طور کلی می‌توانیم انواع این نوع بازاریابی را در دسته‌های زیر قرار داد:

  • بازاریابی شبکه‌های اجتماعی
  • بازاریابی محتوا
  • نظرات مشتری
  • سئو B2B
  • بازاریابی اینفلوئنسر
  • بازاریابی دیجیتال

مثال استراتژی بازاریابی B2B یک شرکت خارجی: MYOB

شرکت MYOB ارائه دهنده راهکارهای مدیریت کسب‌وکار در استرالیا و نیوزلند است که به شرکت‌ها کمک می‌کند امور مالی‌شان را مدیرید کنند. این شرکت تا حدودی با حسابداران و مدیران مالی شرکت‌ها و بنگاه‌ها سر و کار دارد. دو شخصیت خریدار در فعالیت‌های بازاریابی B2B این شرکت تعریف شده:

  • کسب‌وکارهای کوچکی که به تازگی راه افتاده اند و هنوز در حال یادگیری‌اند.
  • شرکت‌های بزرگ که به بینش بیشتری در مورد تمام جنبه‌های عملیاتی خود رسید‌اند و احتمالا راهنمایی‌های تخصصی‌تری می‌خواهند.

قطعا هر شرکتی نگرانی‌ها و منافع متفاوتی در MYOB دارد. در نتیجه این شرکت باید استراتژی‌های بازاریابی B2B متفاوتی هم طراحی کند که نشان دهد چطور هر سطح از مشتریانش را درک می‌کند.

 

MYOB درک کرده که شرکت‌های در حال رشد تصمیم‌های حسابداری و مالی خاصی می‌گیرند، بنابراین برندینگ خود را بر این اساس تعریف کرده که نشان دهند در حین رشد شرکت‌ها کنارشان است. برای مثال، مرکز Tax Time را ایجاد کرده که به نیازهای هر دو گروه بالا به صورت جداگانه جواب می‌دهد؛ نکاتی برای شرکت‌های در حال رشد و راهنمایی برای عبور از مراحل جدید توسعه.

 

پیشنهادی برای بازاریابان: با خریداران خود رشد کنید

وقتی شروع به طوفان فکری و ترسیم ایده برای ارائه محتوا می‌کنید، از خود بپرسید: “آیا من واقعاً مخاطبانم را درک می کنم؟” اگر شک دارید که این ایده چگونه برای مخاطبان شما مفید خواهد بود، پاسخ ممکن است “نه” باشد؛ خب این اشکالی ندارد. مانند هر کار دیگری، مخاطبان (و مردم) تکامل می‌یابند، بنابراین اشکالی ندارد که در مواردی مانند این برای تجدید نظر به تابلوی طراحی تکنیک بازاریابی B2B که انتخاب کرده‌اید، برگردید.

 

مثال استراتژی بازاریابی B2B یک شرکت ایرانی: دیدار

برای معرفی استراتژی‌های بازاریابی B2B از خودمان هم بشنوید. دیدار به عنوان ارائه دهنده خدمات CRM متخصصان مشاوره در فناوری، فروش و بازاریابی را دور هم جمع کرده با این هدف که بتواند خدمات بهینه‌ای در زمینه نرم‌افزارهای مدیریت خدمات مشتریان ارائه کند. این کار به طیف وسیعی از دانش در نقطه فروش نیاز دارد. به همین دلیل است که ایجاد محتوای آگاهانه و مفید برای مخاطبان فردی و تخصصی، هسته اصلی استراتژی بازاریابی آن است.

اما دیدار از منبع دانش خود استفاده کرده تا خود را به عنوان منبعی برای کسانی که می‌خواهند اطلاعات جدید و مفید در زمینه‌های مختلف به دست آورند، معرفی کند. بنابراین سعی دارد محتوای کاربردی در زمینه مدیریت کسب‌وکار، فروش، بازاریابی و غیره در صنایع مختلف ارائه کند.

 

پیشنهاد برای بازاریابان: پرسونای خریدار خود را جدا کنید

ایجاد یک استراتژی محتوا برای جلب رضایت مخاطبان گسترده بسیار چالش برانگیز است. با وجود مزایایی که در فروش B2B دارد می‌تواند به سرعت از تمرکز اصلی کسب‌وکار دور شود. اما اگر شرکت شما در زمینه‌های مختلف تخصص دارد، ایجاد ریز سایت‌های محتوا برای هر یک از آنها یکی از راه‌های سازماندهی این دانش و امکان ارائه آن است.

 

بعلاوه، تثبیت نام تجاری شما به عنوان یک منبع مفید هرگز ضرری ندارد. بنابراین، همانطور که مراکز محتوا ایجاد می‌کنید، یک “مرکز دانش” در میان آنها اضافه کنید که به آموزش چیزهای ارزشمندی که مخاطب شما نیاز دارد، بپردازد.

 

نتیجه‌گیری

بازاریابی زمانی تأثیرگذار است که مخاطب را در نظر بگیرید. و مطمئناً وقتی مخاطب‌ شما، کسب‌وکار دیگری است که خودش با روش‌های بازاریابی آشنایی دارد، کار کمی پیچیده‌تر می‌شود و جلب رضایتش سخت‌تر است. اما با استراتژی‌ها و تکنیک‌هایی که در این مقاله به آن‌ها اشاره شد، به راحتی می‌توانید نظرشان را جلب کرده و محصول یا خدمات‌تان را به آن‌ها بفروشید.



:: بازدید از این مطلب : 47
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 5 آبان 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

تفاوت بازاریابی و تبلیغات در چیست؟

برای اینکه فرق این دو را به‌خوبی درک کنید، ۶ جنبهٔ مختلف را بررسی می‌کنیم:

 

‍‍۱. تکنیک‌های مورد استفاده

بالاتر گفتیم هدف نهایی تبلیغات، همان اهداف والای بازاریابی هستند؛ اما در نگاهی موشکافانه‌تر، هدف‌های خرد آن‌ها با یکدیگر فرق دارد. به همین خاطر، عجیب نیست که از تکنیک‌های گوناگونی در هرکدام استفاده شود:

 

تکنیک‌های بازاریابی

راه‌های رسیدن به مشتری بسیار است:

  • بازاریابی درونگرا

منظور از بازاریابی درونگرا (Inbound Marketing)، استفاده از روش‌های ارگانیک برای جلب بیشتر مشتریان به سمت کسب‌وکارتان است. مثلاً انواع بلاگ‌پست‌هایی که ما در یکتانت، با هدف افزایش دانش بازدیدکنندگانمان قرار می‌دهیم، از انواع بازاریابی درونگرا هستند.

تعریف ساده‌تر هم این است که مشتری به‌ سراغ شما می‌آید! مثل همان زمانی که مشتری چیزی را در گوگل جست‌وجو می‌کند و سر از سایت شما درمی‌آورد.

  • روابط عمومی

فعالیتی است که برای ایجاد ارتباط با مشتری، حفاظت از تصویر برند و ارتقای شهرت برند انجام می‌شود؛ مثلاً انتشار مقاله دربارهٔ مزایای محصول جدید در خبرگزاری‌های پربازدید.

  • بازاریابی مفهومی

در این نوع بازاریابی، استراتژی‌ به‌صورتی چیده می‌شود که مخاطب هدف بر اساس عبارت‌هایی که قبلاً جست‌وجو کرده یا رفتار او در فضای آنلاین هدف گرفته می‌شود.

ناگفته نماند که این تمام ماجرا نیست و تنها به ۳ مورد از تکنیک‌ها و استراتژی‌های بازاریابی اشاره کردیم. بازاریابی هم در ۲ شکل سنتی و مدرن انجام می‌شود. استراتژی‌ها و تکنیک‌هایی مثل بازاریابی دهان‌به‌دهان، بازاریابی انبوه و ایونت مارکتینگ هم به کسب‌وکارها کمک می‌کنند به هدف خود برسند.

 

تکنیک‌های تبلیغات

هر کسب‌وکاری ممکن است از تبلیغات برای رسیدن به هدف خاصی استفاده کند؛ مثلاً یکی به‌دنبال افزایش آگاهی از برند است، دیگری سعی می‌کند مشتری راغب (لید) بیشتری بگیرد و یکی هم می‌خواهد بیشتر بفروشد. به همین دلیل هم به روش‌های مختلف پناه می‌برد:

  • تبلیغات سنتی مثل تراکت، بیلبوردها و تبلیغات تلویزیونی؛
  • تبلیغات خرده‌فروشی‌ها مثل تبلیغ در قفسه‌های محصولات در فروشگاه‌های مختلف؛
  • تبلیغات دیجیتال مثل تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی، گوگل ادز، تبلیغات ویدیویی و تبلیغات درون‌اپلیکیشنی.

 

۲. سرمایۀ موردنیاز

بالاتر هم گفتیم که تبلیغات بدون هزینه و پرداخت پول بی‌معنی است!

این هزینه بسته به نوع تبلیغات و کانالی که قرار است در آن منتشر شوند، تفاوت دارد. پارامترهایی مثل هزینۀ اینفلوئنسر، محصولاتی که قرار است هدیه داده شوند، نویسندۀ متن تبلیغ و … جزو پارامترهای مهم هزینهٔ تبلیغات هستند.

اما در ادامۀ تفاوت بازاریابی و تبلیغات، باید بگوییم از آنجا که بازاریابی طیف گسترده‌ای از فعالیت‌ها را شامل می‌شود، شکل هزینه کردن در آن هم تفاوت دارد. هزینه‌ها شامل استخدام افراد متخصص برای موقعیت‌های مختلف شغلی و البته ابزار موردنیاز می‌شود.

بنابراین، با اینکه تبلیغات زیرشاخهٔ گران‌قیمت بازاریابی است، اما خود فرایند بازاریابی هم بدون هزینه نیست و به بودجهٔ کافی نیاز دارد.

 

۳. KPIها برای سنجش موفقیت

فرقی نمی‌کند صحبت دربارۀ تبلیغات باشد یا بازاریابی! در هر دو صورت، باید اقدامات را آنالیز کنید و میزان موفقیت را بسنجید. انجام این کار باعث می‌شود فعالیت‌های شما خیلی بیشتر از قبل ثمربخش باشند. بیایید چند شاخص سنجش عملکرد را برای هرکدام بررسی کنیم:

  • بازاریابی:
    • میزان رضایت مشتری؛
    • سهم بازار؛
    • میزان فروش فصلی و سالانه؛
    • نرخ بازگشت سرمایه (ROI)؛
    • ارزش طول عمر مشتری (CLV)؛
    • شاخص خالص مروجان (NPS).

 

  • تبلیغات:
    • نرخ بازگشت هزینه تبلیغات (ROAS)؛
    • تعداد بازدید‌های تکراری و بازدیدهای منحصر‌به‌فرد؛
    • نرخ تعامل؛
    • نرخ تبدیل.

۴. مسئولیت‌ها

اول مسئولیت‌هایی که برای بازاریابی متصور هستیم را بررسی کنیم:

 

بازاریابی

تدوین استراتژی مارکتینگ اصول خاص خودش را دارد. یکی از موارد بسیار مهم اطمینان از این موضوع است که یک کسب‌وکار از ابتدا تا انتها سودآور باشد! بنابراین، مسائل زیر را از فرایند بازاریابی توقع داریم:

  • برندینگ

پرداختن به مقولۀ برند نیازمند نوشتن یک مقالۀ مجزا است که بتوان راجع به همۀ جوانب آن مفصل صحبت کرد؛ اما خلاصه بگوییم: برند تصویری است که از کسب‌وکارتان در اذهان عمومی می‌سازید.

  • آنالیز موضوعات روز و بررسی رقبا

تیم بازاریابی یک مجموعه، باید بداند در مقایسه با دیگر رقبا، چه وضعیتی دارند و کجای مسابقه هستند! همچنین باید بدانند چه موضوعاتی مرتبط با حوزۀ کاری در صدر اخبار هستند. در کل، باید حواسشان به همه‌چیز و همه‌کس باشد تا بدانند کسب‌وکار را به کدام سو هدایت کنند.

  • تحقیق بازار و تدوین استراتژی

بارها گفته‌ایم و باز هم تاکید می‌کنیم:

انجام امور بدون داشتن استراتژی مشخص، بیهوده‌ترین کار است!

بازاریاب‌ها باید بدانند چه اتفاقاتی در بازار در حال رخ دادن است و چه ابزارهای جدیدی ارائه شده‌اند که می‌توانند به روند کلی کسب‌وکار کمک کنند. آن‌ها باید تلاش کنند همیشه نام برند را سر زبان‌ها نگه دارند؛ به همین خاطر، باید استراتژی قوی‌ و در عین حال منعطفی تنظیم کنند.

  • تعیین بودجه و سنجش نرخ بازگشت سرمایه

تیم مارکتینگی که بیش‌ از حد هزینه کند، تیم خوبی نیست! قرار نیست کمتر از نیاز هزینه کرد، بلکه بحث ولخرجی است! بازاریاب‌ها باید با اطلاعاتی که پس از سال‌های متمادی به دست آورده‌اند، بودجۀ لازم برای پیشبرد امور را دقیق محاسبه کنند.

همچنین، باید حواسشان به ROI یا نرخ بازگشت سرمایه هم باشد و به‌صورت دقیق، اطلاعات موردنیاز را اندازه‌گیری و تجزیه‌وتحلیل کنند.

تبلیغات

اما ببینیم چه مسئولیت‌هایی بر دوش تبلیغات است. یادتان نرود، موضوع مقاله، بررسی تفاوت بازاریابی و تبلیغات است!

  • آنالیز مشتریان

هرقدر مشتریان خود را بیشتر بشناسید، می‌توانید تبلیغ بهتری هم برای آن‌ها بسازید. اگر تیم مارکتینگ به‌خوبی، رابطۀ مشتریان با برند را تصویر کند، می‌توان تبلیغات اثربخش‌تری را در نهایت اجرا کرد.

  • خرید رسانه

در تبلیغات باید مشخص شود که کدام رسانه‌ها می‌خواهند تبلیغ را نمایش دهند.

  • تحقیقات و ساخت محتوای خلاقانه

فرقی نمی‌کند می‌خواهید در کدام رسانه‌ها تبلیغ کنید، در هر صورت، باید تحقیقات جامع و کامل داشته باشید و محتوایی جذاب و خلاقانه تهیه کنید.

این مسئولیت‌ها هم یکی دیگر از تفاوت‌های اصلی بازاریابی با تبلیغات است که باید به آن توجه کنید.

 

۵. اهداف خرد

بازاریابی و تبلیغات، هر دو در نهایت به یک هدف می‌رسند؛ اما در رابطه با اهداف کوتاه‌مدتی که به دست می‌آورند، تفاوت‌هایی وجود دارد:

  • بازاریابی:
    • جذب مشتری راغب (Lead)؛
    • جذب مشتری جدید؛
    • بازگشت مشتری؛
    • ایجاد موقعیت‌های مختلف فروش؛
    • توسعه محصول یا خدمت؛
    • بررسی نتایج بازاریابی در تمام ابعاد.

 

  • تبلیغات:
    • جلب مشتریانی که قرار است برای اولین بار خرید کنند؛
    • یادآوری موجودیت برند به مشتریان فعلی؛
    • برگرداندن کاربران به سایت و تشویق آن‌ها به خرید؛
    • راضی نگه داشتن مشتریان وفادار؛
    • نشان‌دادن کسب‌وکار به‌عنوان یکی از پیشروهای صنعت؛
    • تشویق مشتریان فعلی به انجام خرید مجدد.

بنابراین، دیگر تفاوت بازاریابی و تبلیغات، همان‌ طور که دیدید، مربوط به اهداف خرد این دو است.

 

۶. نتیجه‌بخشی

به‌‌عنوان آخرین تفاوت، می‌خواهیم ببینیم این دو در چه مدت‌زمانی موثر واقع می‌شوند. بالاتر هم گفتیم، تبلیغات زیرشاخه‌ای از بازاریابی است؛ پس عجیب نیست که سریع‌تر به نتیجه مطلوب برسد! در حالی که فعالیت‌های مختلف فرایند بازاریابی، اکثر اوقات بلندمدت هستند و برند را برای آینده آماده می‌کنند.

برای سنجش اثربخشی تبلیغات، بازۀ زمانی‌ای را که برای کمپین در نظر گرفتید، ملاک قرار دهید. مثلاً اگر کمپینتان یک‌ماهه است، می‌توانید نتایج را پس از یک ماه بررسی کنید؛ اما دربارهٔ بازاریابی، اوضاع کمی متفاوت است.

مدت‌ بیشتری طول می‌کشد تا بتوانید نتایج به دست آمده را جمع‌آوری و آنالیز کنید؛ همچنین، با هر تغییری که در بازار و رفتار مشتریان ایجاد می‌شود، فرایندهای شما هم دستخوش تغییرات خواهد شد.
در کل، نتیجه‌گرفتن از فرایندهای بازاریابی، موردی بلند‌مدت است که نیازمند صبوری بیشتر شما است؛ اما تبلیغات سریع‌تر به نتیجه خواهند رسید.

راجع به همه‌چیز صحبت کردیم؛ بیایید برویم سراغ جمع‌بندی نهایی!

بازاریابی یا تبلیغات؟ سراغ کدام یک برویم؟

شاید حتی نتوان این دو مقوله را با هم مقایسه کرد! همان‌ طور که در متن خواندید، تبلیغات زیرشاخهٔ بازاریابی است؛ یعنی جزئی است از یک کل بزرگ‌تر.

بازاریابی یک فرایند همیشه در حال اجرا است که شامل چندین عمل مختلف است. در این مقاله، تفاوت بازاریابی و تبلیغات را در ۶ مورد خواندیم. فهمیدیم که در نهایت، هر دو در خدمت یک هدف واحد هستند؛ یعنی افزایش سود و درآمد کسب‌وکار.



:: بازدید از این مطلب : 45
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 5 آبان 1403 | نظرات ()