نوشته شده توسط : کاریاب

معرفی دیجیتال مارکتینگ

دیجیتال مارکتینگ اصطلاحی است که برای بازاریابی هدفمند، قابل اندازه گیری و تعاملی محصولات یا خدمات با استفاده از فناوری های دیجیتال برای دستیابی به...

دیجیتال مارکتینگ چیست؟

اصطلاحی است که برای بازاریابی هدفمند، قابل اندازه گیری و تعاملی محصولات یا خدمات با استفاده از فناوری های دیجیتال برای دستیابی به بینندگان، تبدیل آنها به مشتری و حفظ آنها استفاده می شود.

دیجیتال مارکتینگ به شاخه‌های متعددی تقسیم می‌شود که در این مقاله به طور خلاصه تمام شاخه ها را با به شما معرفی خواهیم کرد و اگر به فکر افزایش فروش در کسب و کار خود می باشید، مطالعه این صفحه به شما پیش نهاد می شود.

1.وب سایت مارکتینگ

بازاریابی وب سایت به معنای تبلیغ یک وب سایت تجاری به منظور جذب بازدیدکنندگان بیشتر است. این بازدیدکنندگان باید افرادی باشند که احتمالاً خدمات یا محصولات کسب و کار را خریداری می کنند. بازدیدکنندگان بیشتر به معنای فرصت های بیشتری برای تلاش برای متقاعد کردن مشتریان به خریدار است.

بازاریابی وب سایت معمولاً به معنای قرار گرفتن در صفحه اول نتایج جستجو است برای اینکار باید وارد جزئیات بیشتر بازاریابی سایت شد. وب سایت مارکتینگ از طریق تبلیغات(ریپورتاژ آگهی و تبلبیغات گوگل)، سئو و طراحی اصولی سایت انجام می‌شود.

بازاریابی تبلیغاتی راهی برای دستیابی به افراد از طریق روش های تبلیغات پولی است. وقتی از بازاریابی تبلیغاتی استفاده می‌کنید، پیام‌ها  یا بنرهای خاصی را ایجاد می‌کنید تا مردم را تشویق به کلیک بر لینک مورد نظر شما کنند. چه برای ثبت نام در یک خبرنامه چه خرید محصولات خود، از یک پیام هدفمند برای ترغیب مخاطبان خود به تعامل با کسب و کارتان استفاده می کنید.

• سئو (SEO)

بهینه سازی موتور جستجو یا SEO فرآیند بهبود کیفیت و کمیت ترافیک وب سایت به یک وب سایت یا یک صفحه وب از موتورهای جستجو است.سئو به جای ترافیک مستقیم یا ترافیک پولی، ترافیک بدون پرداخت (معروف به نتایج "طبیعی" یا "ارگانیک") را هدف قرار می دهد. ترافیک بدون پرداخت ممکن است از انواع مختلف جستجوها، از جمله جستجوی تصویر، جستجوی ویدئو، جستجوی دانشگاهی، جستجوی اخبار و موتورهای جستجوی ویژه کسب و کار شما، منشاء گرفته شود.

به عنوان یک استراتژی بازاریابی اینترنتی، سئو نحوه کار موتورهای جستجو، الگوریتم های برنامه ریزی شده کامپیوتری که رفتار موتورهای جستجو را دیکته می کند. آنچه افراد جستجو می کنند، عبارات جستجوی واقعی یا کلمات کلیدی تایپ شده در موتورهای جستجو و اینکه کدام موتورهای جستجو توسط مخاطبان مورد نظر ترجیح داده می شوند را در نظر می گیرد. سئو به این دلیل انجام می شود که وقتی وب سایت ها در صفحه نتایج موتور جستجو (SERP) رتبه بالاتری داشته باشند، یک وب سایت بازدیدکنندگان بیشتری از موتور جستجو دریافت می کند. این بازدیدکنندگان می توانند به طور بالقوه به مشتریان تبدیل شوند.

شما میتوانید با یادگیری اصول سئو، سایت خود را بهینه کنید. درصوتی که کمبود زمان دارید از شرکت هایی که خدمات سئو ارائه میدهند میتوانید کمک بگیرید. هزینه سئو به عوامل مختلف و اهداف تجاری شما بستگی دارد.

• طراحی سایت

طراحی سایت با اصول به طراحی و توسعه وب سایت های سئو پسند اشاره دارد. یک وب سایت دوستدار SEO از بهترین شیوه های سئو پیروی می کند، مانند ارائه یک تجربه سازگار با موبایل، زمان بارگذاری سریع و URL های توصیفی. کسب و کارها با تمرین طراحی وب سایت SEO، درک و رتبه بندی وب سایت آن شرکت را در نتایج جستجو برای موتورهای جستجو آسان تر می کنند که می تواند منجر به افزایش رتبه و ترافیک شود.

• تبلیغ گوگل یا گوگل ادورز (همین الان صفحه اول گوگل باشید)

تبلیغات در گوگل، گوگل ادز یا گوگل ادورز نامیده می‌شود. محبوبترین موتور جستجو در دنیا گوگل است پس بهترین مکان برای دیدن شما هم گوگل است. برای داشتن تبلیغات در گوگل در ابتدا نیاز است که شما سایت خود را در گوگل ثبت نام کنید و نوع تبلیغات مدنظر خود را مشخص کنید. از آنجایی که قیمت تبلیغات به دلار محاسبه می‌شود در ایران هزینه این نوغ تبلیغات بسیار زیاد است اما نگران نباشید از آنجایی که تبلیغات در گوگل به صورت کلیکی CPC پرداخت می‌شود نگران هزینه‌ها نباشید شما به همان میزان که کاربران رو تبلیغات شما در گوگل کلیک می‌کنند باید هزینه پرداخت کنید.

نکته دیگری که باید در زمینه گوگل ادز بدانید آن است که تبلیغات گوگل به طور مستقیم روی سئو سایت شما تاثیر ندارند بلکه رفتار کاربران نسبت به دیدن تبلیغات است که باعث افزایش بازدید سایت و در نتیجه بهتر شدت سئو سایت شما و رتبه گرفتن در صفحه نتایج جستجو با کلمات کلیدی می‌شود.

• درج ریپورتاژ خبری

همانطور که در مقاله روش های موثر در تبلیغات آنلاین گفته شد یکی از راه‌های افزایش بازدید و ورودی سایت درج ریپورتاژ در سایت ها است و هدایت کاربران از سایت‌های دیگر به سایت خودتان است.

شما به راحتی با درج خبر در سایت های خبری معتبر و مرتبط میتوانید بک لینک های دائمی بگیرید. رایا مارکتینگ مجری درج خبر در بیش از 200 سایت خبری معتبر ایرانی، با تولید محتوای رایگان صفر تا صد کار را برایتان انجام خواهد داد. با درج ریپورتاژ به محتوای سایت خود نسیمی قدرتمند بورزید.

2.بازاریابی محتوایی (تبلیغات از طریق تولید محتوای متنی)

بازاریابی محتوا شاخه ای از بازاریابی دیجیتال یا دیجیتال مارکتینگ است که در این روش تمرکز اصلی روی تولید محتوای متنی به منظور جذب مخاطبان جدید یا حفظ مخطبان قبلی است. در واقع ما باتولید محتوا یا سفارش تولید محتوا سعی می‌کنیم رفتار کاربر را کنترل کنیم یا تغییر دهیم.

حال این تولید محتوای متنی می‌تواند در همه سایت‌ها از جمله سایت های خبری، تبلیغاتی، آموزشی و ... کارآمد باشد و در صورت ارزشمند و با کیفیت بودین ای محتوا آن سایت رتبه خوبی در گوگل دریافت کند.

تمامی سایت های معتبر مثل دیجی کالا، ورزش 3، تبیان و... همه و همه با تولید محتوا جزو برترین سایت های ایران هستند. تولید محتوا را جدی بگیرید. ستون اصلی دیجیتال مارکتینگ، تولید محتواست. شکم گوگل را با محتوا پر کنید تا معجزه آن را ببینید. رایا مارکتینگ با به کارگیری بیش از  7000 نویسنده متخصص در تمامی زمینه ها نوید با کیفیت ترین محتواها را با کمرین هزینه ممکن برایتان دارد.

3.بازاریابی شبکه‌های اجتماعی

بازاریابی رسانه های اجتماعی استفاده از پلتفرم ها و وب سایت های رسانه های اجتماعی برای تبلیغ یک محصول یا خدمات است. اگرچه واژه‌های بازاریابی الکترونیکی و دیجیتال مارکتینگ هنوز در دانشگاه‌ها غالب هستند، بازاریابی رسانه‌های اجتماعی هم برای پزشکان و هم برای محققان محبوب‌تر می‌شود. اکثر پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی دارای ابزارهای تحلیل داده داخلی هستند که شرکت‌ها را قادر می‌سازد پیشرفت، موفقیت و مشارکت کمپین‌های تبلیغاتی را ردیابی کنند.

شرکت ها از طریق بازاریابی رسانه های اجتماعی به طیفی از کاربران، از جمله مشتریان فعلی و بالقوه، کارمندان فعلی و بالقوه، روزنامه نگاران، وبلاگ نویسان و عموم مردم توجه می کنند. در سطح استراتژیک، بازاریابی رسانه‌های اجتماعی شامل مدیریت یک کمپین بازاریابی، مدیریت، تعیین دامنه (به عنوان مثال استفاده فعال یا غیرفعال) و ایجاد «فرهنگ» و «لحن» رسانه‌های اجتماعی مورد نظر یک شرکت است.

شبکه های اجتماعی زیادی وجود دارند که به مارکتینگ دیجیتال شما کمک میکنند از جمله:Instagram, Twitter, YouTube, LinkedIn و...

تیم دیجیتال مارکتینگ شرکت رایامارکتینگ به شما در بازاریابی شبکه های اجتماعی شما به ویژه اینستاگرام کمک میکند پس ایتن موقعی را از دست ندهید و با ما تماس بگیرید.

4.طراحی موشن گرافیک برای بازاریابی تصویری

چرا آپارات خیلی راحت برنده شد؟ به خاطر تولید محتوای تصویری.

یکی از دلایلی که موشن گرافیک ها باعث رشد سریع سایت شما می‌شوند آن است که ب طور کلی محتوای تصویری خیلی راحت تر باعث جلب اطمینان مخاطبان می‌شود و موشن گرافیم نیز از این قانون مستثنی نیست.

در دنیای دیجیتال امروز اکثر افراد بازاریابی دیجتال خود را از شبکه های اجتماعی شروع می کنند زیرا می توانند با کمترین هزینه کسب و کار خود را دیجیتال کنند و از دنیای بازاریابی سنتی عبور کنند.

در گذر زمان و تجربه‌ای که ما در زمینه دیجیتال مارکتینگ بدست آورده ایم نشان می‌دهد ویدیوهایی که کابرد یک محصول را نشان می‌دهند و نقاط مثبت محصول را به مخاطبان نشان می‌دهند رشد هشتاد درصدی در فروش خواهند داشت پس هرگز از اهمیت تولید محتوای ویدیویی یا موشن گرافیک غافل نشوید.
موشن گرافیک‌ها در کمترین زمان می‌توانند بیشترین بازده را برای شما داشته باشند به ویژه در تبلیغات تصویری.

در همین صفحه سه موشن گرافیک درج شده است واقعا چه تاثیر مثبتی بر روی شما گذاشته است؟ چقدر نرخ پرش را کنترل کرده است؟ حتما برای مجموعه و کسب و کار خودتان موشن گرافیک طراحی کنید. گروه تولید محتوای تصویری رایامارکتینگ از صفر تا صد این کار را برای شما انجام خواهد داد، به ما اعتماد کنید.

5.بازاریابی ایمیل (ایمیل مارکتینگ)

بازاریابی ایمیلی عمل ارسال یک پیام تجاری، معمولاً برای گروهی از افراد، با استفاده از ایمیل است. در مفهوم گسترده آن، هر ایمیلی که به مشتری بالقوه یا فعلی ارسال می شود، می تواند بازاریابی ایمیلی در نظر گرفته شود. این شامل استفاده از ایمیل برای ارسال تبلیغات، درخواست کسب و کار، یا درخواست فروش یا کمک مالی است. استراتژی های بازاریابی ایمیلی معمولاً به دنبال دستیابی به یک یا چند هدف از سه هدف اصلی، ایجاد وفاداری، اعتماد یا آگاهی از برند هستند. این اصطلاح معمولاً به ارسال پیام‌های ایمیل با هدف تقویت رابطه یک تاجر با مشتریان فعلی یا قبلی، تشویق وفاداری مشتری و تکرار تجارت، جذب مشتریان جدید یا متقاعد کردن مشتریان فعلی برای خرید فوری چیزی و به اشتراک‌گذاری تبلیغات شخص ثالث اشاره دارد.

5- طراحی بنر ثابت و متحرک

در دنیای دیجیتال امروز یکی از روش‌های تبلیغات استفاده از بنرهای ثابت و متحرک در سایت ها و شبکه های اجتماعی است که باید با توجه به نیاز کسب و کار و رفتار کاربران تهیه شود.



:: بازدید از این مطلب : 64
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 مهر 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

برنامه بازاریابی (Marketing Plan)

فرض کنین برای مدتی تلاش های مربوط به بازاریابی محتوایی سازمان خودتون رو رهبری کردین. عملکرد تیم شما مدیریت رو متقاعد کرده تا استراتژی های بازاریابی محتوایی پیشنهادی شما رو پیاده سازی کنه.

حالا، رئیستون از شما میخواد که یک برنامه بازاریابی بنویسین و ارائه بدین. اما شما قبلا چنین کاری رو انجام ندادین و حتی نمی دونین از کجا باید شروع کنین!

در این مقاله ما بهترین برنامه های بازاریابی  رو برای کمک به شما آماده کردیم، شما می تونین در این مقاله ببینین که بازاریابی بازاریابی اصلا چی هست و برنامه های بازاریابی موثر از چه استراتژی هایی برخوردار هستن؟

برنامه بازاریابی چیه؟

برنامه بازاریابی (Marketing Plan) یک نقشه راه استراتژیک هستش که کسب و کارها برای سازماندهی، اجرا و پیگیری استراتژی بازاریابی خودشون در یک دوره معین از اون استفاده می کنن. برنامه های بازاریابی می تونن شامل استراتژی های بازاریابی مختلف براری تیم های بازاریابی مختلف در سراسر شرکت باشن که همگی در جهت رسیدن به یک هدف کسب و کار تلاش می کنن.

هدف از یک مارکتینگ پلن، نوشتن استراتژی ها به شیوه ای سازمان یافته هستش. این رویکرد به شما کمک می کنه تا در مسیر خودتون قرار بگیرین و موفقیت کمپین های خودتون رو اندازه گیری کنین.

نوشتن یک برنامه بازاریابی به شما کمک می کنه تا به ماموریت هر کمپین، پرسوناهای خریدار، بودجه، تاکتیک ها و موارد قابل تحویل فکر کنین. وقتی تمام این اطلاعات در یک مکان واحد جمع آوری بشه، باقی موندن شما در مسیر کمپین خیلی راحت تر می شه.

شما همچنین متوجه می شین که چه مواردی خوب کار می کنن و چه مواردی نیاز به بهبود دارن. بنابراین، باید موفقیت استراتژی خودتون رو اندازه گیری کنین.
اگر از نظر زمان یا منابع تحت فشار هستین، ممکنه به برنامه بازاریابی فکر نکنین. اما یک marketing plan بخش مهمی از برنامه کسب و کار شما به حساب میاد.

برنامه بازاریابی در برابر برنامه کسب و کار

برنامه بازاریابی یک سند استراتژیکه که اهداف، استراتژی ها و تاکتیک های بازاریابی رو مشخص می کنه.

برنامه کسب و کار یا بیزینس پلن هم یک سند استراتژیک هستش. اما این برنامه تمام جنبه های عملیات یک شرکت اعم از مالی، عملیات و غیره رو در بر می گیره. این برنامه همچنین می تونه بهتون کمک کنه تا برای نحوه توزیع منابع بر اساس رشد کسب و کارتون، تصمیمات بهتری بگیرین.

برنامه بازاریابی زیرمجموعه مهمی از یک برنامه کسب و کار هستش که نشون میده چطور استراتژی ها و اهداف بازاریابی می تونن از اهداف کلی کسب و کار پشتیبانی کنن.

یادتون باشه که بین برنامه بازاریابی و استراتژی بازاریابی تفاوت هایی وجود داره.

استراتژی بازاریابی در برابر برنامه بازاریابی

یک استراتژی بازاریابی شیوه ای که یک کسب و کار به یک هدف یا ماموریت خاص دست پیدا می کنه رو توصیف می کنه. این شامل کمپین ها، محتوا، کانال ها و نرم افزار بازاریابی می شه که برای اجرای ماموریت و پیگیری موفقیت اون استفاده می شه.

مثلا یک برنامه یا دپارتمان بزرگ تر ممکنه بازاریابی رسانه های اجتماعی رو مدیریت کنه؛ اما تلاش شما در اینستاگرام ممکنه فقط به عنوان یک استراتژی بازاریابی فردی در نظر گرفته بشه.

یک برنامه بازاریابی شامل یک یا چند استراتژی بازاریابی می شه. این چارچوبیه که تمام استراتژی های بازاریابی شما بر اساس اون ایجاد می شه و به شما کمک می کنه تا هر استراتژی رو به یک عملیات بازاریابی بزرگ تر و هدف کسب و کار مرتبط کنین.

مثلا، شرکت شما در حال راه اندازی یک محصول نرم افزاری جدید هستش و از مشتریان میخواد که ثبت نام کنن. این امر مستلزم اینه که بخش بازاریابی یک مارکتینگ پلن ایجاد کنه که به معرفی این محصول به صنعت کمک و ثبت نام های مورد نظر رو هدایت کنه.

این دپارتمان تصمیم می گیره یک وبلاگ رو به این صنعت اختصاص بده، یک سری ویدیوی جدید در یوتیوب یا آپاراتش با هدف نمایش تخصص منتشر کنه و یک حساب کاربری در توییتر ایجاد کنه تا به گفتگو در رابطه با این موضوع بپردازه. همه اینها در خدمت جذب مخاطب و تبدیل این مخاطبان به کاربران محصول نرم افزاری جدید هستش.

به طور خلاصه، برنامه مارکتینگ کسب و کار به معرفی یک محصول نرم افزاری جدید به بازار و ایجاد ثبت نام برای اون محصول اختصاص داره. این کسب و کار برنامه بازاریابی خودش رو با سه استراتژی بازاریابی اجرا می کنه؛ یک وبلاگ جدید مخصوص این صنعت، انتشار یک سری ویدیو در یوتیوب و ایجاد حساب در توییتر.

البته، کسب و کار ممکنه این سه مورد رو یک استراتژی بازاریابی خیلی بزرگ در نظر بگیره که هر کدوم استراتژی های محتوایی خاص خودشون رو دارن. اینکه قراره برنامه مارکتینگ شما چقدر دقیق باشه به خودتون بستگی داره. اما به طور کلی هر برنامه بازاریابی بعد از طی کردن چند مرحله ایجاد می شه. در ادامه با این مراحل بیشتر آشنا می شیم.

 

چطور یک برنامه بازاریابی بنویسیم؟

  1. ماموریت کسب و کارتون رو بیان کنین
  2. KPIها رو برای این ماموریت تعیین کنین
  3. پرسوناهای خریدارتون رو شناسایی کنین
  4. ابتکارات و استراتژی های محتوایی خودتون رو شرح بدین
  5. حذفیات بازاریابی خودتون رو به طور واضح تعریف کنین
  6. بودجه بازاریابی خودتون رو مشخص کنین
  7. وضعیت رقابت خودتون رو مشخص کنین
  8. مشارکت کنندگان برنامه خودتون و مسئولیت های اونها رو مشخص کنین

1. ماموریت کسب و کارتون رو بیان کنین

اولین قدم شما در نوشتن برنامه بازاریابی اینه که ماموریت خودتون رو بیان کنین. با اینکه این ماموریت مختص دپارتمان بازاریابی شماست، اما باید بیانیه ماموریت اصلی کسب و کار شما رو در نظر داشته باشه. در واقع، خاص باشین اما نه خیلی خاص. شما در این برنامه بازاریابی برای اینکه نحوه جذب مشتریان جدید و انجام این ماموریت رو توضیح بدین، فضای زیادی رو در اختیار دارین.

مثلا، اگر ماموریت کسب و کار شما تبدیل رزرو کردن بلیط سفر به یک تجربه لذت بخش هستش، ماموریت بازاریابی شما ممکنه جذب مخاطبانی از گروه مسافران، آموزش اونها در مورد صنعت گردشگری و تبدیل اونها به کاربران پلتفرم خودتون باشه.

2. KPIها رو برای این ماموریت تعیین کنین

هر برنامه بازاریابی به خوبی توضیح میده که دپارتمون چطور باید پیشرفت ماموریت خودش رو رصد کنه. برای انجام این کار، باید در مورد شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) خودتون تصمیم بگیرین. KPIها معیارهای فردی هستن که عناصر مختلف یک کمپین بازاریابی رو اندازه گیری می کنن.

این معیارها به شما کمک می کنن تا اهداف کوتاه مدت رو در چارچوب ماموریت خودتون تعیین کنین و پیشرفتتون رو با رهبران کسب و کار در میون بگذارین.

مثلا ماموریت بازاریابی در مثال قبلی رو در نظر بگیرین. اگر بخشی از ماموریت ما جذب مسافران باشه، ممکنه بازدیدهای وب سایت رو با استفاده از بازدیدهای ارگانیک صفحه ردیابی کنیم. در این مورد، نمایش صفحه ارگانیک یک KPI هستش و ما می تونیم تعداد بازدیدهای صفحه موردنظر رو در طول زمان افزایش بدین.

 

3. پرسوناهای خریدارتون رو شناسایی کنین

پرسونا یا شخصیت خریدار افرادی رو توصیف می کنه که شما به دنبال جذب اونها هستین. این توصیف می تونه سن، جنسیت، مکان، تعداد اعضای خانواده و عنوان شغلی افراد رو شامل بشه. هر پرسونای خریدار باید مستقیما منعکس کننده مشتریان فعلی و بالقوه کسب و کار شما باشه. بنابراین، تمام رهبران کسب و کار باید در مورد پرسوناهای خریدار شما توافق داشته باشن.

 

4. ابتکارات و استراتژی های محتوایی خودتون رو شرح بدین

در این مرحله شما نکات اصلی استراتژی بازاریابی و محتوای خودتون رو می نویسین. از اونجایی که لیستی از انواع محتوا و کانال در دسترس شما قرار داره، باید عاقلانه انتخاب کنین و نحوه استفاده از محتوا و کانال های انتخابی رو در این بخش از برنامه بازاریابی توضیح بدین.

یک استراتژی محتوا باید این موارد رو تصریح کنه:

  • چه نوع محتوایی رو ایجاد می کنین. این موارد می تونه شامل پست های وبلاگ، ویدیوهای یوتیوب، اینفوگرافیک ها و کتاب های الکترونیکی باشه.
  • به چه میزان تولید می کنین. می تونین حجم محتوا رو در فواصل زمانی روزانه، هفتگی، ماهانه یا حتی فصلی توصیف کنین. همه چیز به گردش کار شما و اهداف کوتاه مدتی که برای محتوای خودتون تعیین می کنین بستگی داره.
  • اهداف و KPI که برای ردیابی هر نوع محتوا استفاده می کنین. KPI می تونه شامل ترافیک ارگانیک، ترافیک رسانه های اجتماعی، ترافیک ایمیل و ترافیک ارجاعی باشه. اهداف شما همچنین باید شامل صفحاتی باشه که تمایل دارین ترافیک رو به اونها هدایت کنین. این صفحات می تونه شامل صفحات محصول، صفحات وبلاگ یا لندینگ پیج ها باشه.
  • کانال هایی که در اونها این محتوا رو توزیع می کنین. کانال های محبوبی که در اختیار شما قرار دارن شامل فیس بوک، توییتر، لینکدین، یوتیوب، پینترست و اینستاگرام هستش.
  • هر نوع تبلیغات پولی که در این کانال ها قراره انجام بشه.

 

تو سال 2024 فروش خوب کافی نیست، باید عالی باشید.
 
  • کاربری آسان
  • پشتیبانی قدرتمند

 

5. حذفیات برنامه خودتون رو به طور واضح تعریف کنین

یک برنامه بازاریابی توضیح میده که تمرکز تیم بازاریابی بر روی چه مواردی قرار داره. این برنامه همچنین توضیح میده که تیم بازاریابی روی چه چیزی قرار نیست تمرکز کنه.

اگر جنبه های دیگه ای از کسب و کار شما وجود داره که در این برنامه خاص به اونها توجه نمی کنین، در این بخش قرار بدین. این حذفیات به توجیه ماموریت، پرسوناهای خریدار، KPI و محتوای شما کمک می کنه.

شما نمی تونین تمام موارد رو یک کمپین بازاریابی به خوبی تامین کنین و اگر تیم شما به موردی قرار نیست توجه کنه، باید اون رو اعلام کنین.

 

6. بودجه بازاریابی خودتون رو مشخص کنین

استراتژی محتوای شما ممکنه از خیلی از کانال ها و پلتفرم های رایگان استفاده کنه؛ اما چندین هزینه وجود داره که یک تیم بازاریابی باید اونها رو در نظر بگیره. این هزینه ها شامل هزینه های فریلنسری، هزینه های اسپانسری یا استخدام نیروهای تمام وقت باشه.

با مشخص شدن این هزینه ها، می تونین از اونها برای تهیه بودجه بازاریابی و قرار دادن هزینه ها در این بخش از برنامه بازاریابی استفاده کنین.

 

7. وضعیت رقابت خودتون رو مشخص کنین

بخشی از بازاریابی اینه که بدونین علیه چه کسی بازاریابی می کنین. در مورد بازیگران کلیدی صنعت خودتون تحقیق کنین و اونها رو تحت نظر بگیرین.

یادتون باشه که تمام رقبا چالش های یکسانی رو برای کسب و کار شما ایجاد نمی کنن. مثلا شاید یک رقیب در موتورهای جستجو برای کلمات کلیدی که قرار وب سایت شما رنک بگیره، رتبه بالایی داشته باشه. یک رقیب دیگه ممکنه در شبکه اجتماعی که قراره در اون حساب ایجاد کنین، چندین سال سابقه فعالیت داشته باشه.

 

8. مشارکت کنندگان برنامه خودتون و مسئولیت های اونها رو مشخص کنین

وقتی برنامه بازاریابی شما کاملا مشخص شد، حالا موقع اینه توضیح بدین که چه کسی قرار چه کاری رو انجام بده. لازم نیست خیلی و با جزئیات تک تک موارد رو مشخص کنین؛ اما باید بدونین که کدوم تیم ها و رهبران تیم مسئول چه محتوا، کانال، KPI و موارد دیگه ای هستن.

حالا که می دونین چرا باید یک مارکتینگ پلن موثر ایجاد کنین، وقتش رسیده که دست به کار بشین. اگر قبلا این کار رو انجام ندادین، نوشتن یک برنامه بازاریابی از اول می تونه سخت باشه. به همین دلیل منابع مفید زیادی وجود داره که می تونه در برداشتن اولین قدم ها به شما کمک کنه. ما یک نمونه از بهترین قالب های Marketing Plan رو به اشتراک گذاشتیم که از اون می تونین برای نوشتن برنامه های موثر کمک بگیرین.

 

انواع برنامه های بازاریابی

بسته به شرکتی که در اون کار می کنین، ممکنه قرار باشه برنامه های بازاریابی مختلفی رو ایجاد کنین. در اینجا ما نمونه های مختلفی رو با توجه به نیازهای شما گردآوری کردیم:

1. برنامه های بازاریابی سه ماهه یا سالانه

این برنامه ها، استراتژی ها یا کمپین هایی که قراره در دوره ای معین انجام بشن رو مشخص می کنه.

فوربس یک قالب برنامه بازاریابی منتشر کرده که کاربران خیلی زیادی از اون استقبال کردن. این قالب می تونه به شما کمک کنه تا یک نقشه راه بازاریابی با چشم انداز واقعی ایجاد کنین. قالب برنامه بازاریابی فوربس این کار رو با آموزش نحوه پر کردن 15 بخش کلیدی یک برنامه بازاریابی انجام میده:

  • خلاصه اجرایی
  • مشتریان هدف
  • پیشنهاد فروش منحصر به فرد
  • استراتژی قیمت گذاری و تعیین جایگاه
  • برنامه توزیع
  • پیشنهادهای شما
  • متریال های بازاریابی
  • استراتژی تبلیغات
  • استراتژی بازاریابی آنلاین
  • استراتژی تبدیل
  • سرمایه گذاری مشترک و مشارکت
  • استراتژی ارجاع
  • استراتژی افزایش ارزش تراکنش ها
  • استراتژی حفظ
  • پیش بینی های مالی

اگر واقعا نمی دونین چطور کارتون رو در یک برنامه مارکتینگ شروع کنین، این راهنما می تونه به شما کمک کنه تا مخاطبان هدفتون رو تعریف کنین، نحوه دسترسی به اونها رو پیدا کنین و مطمئن بشین که مخاطبان به مشتریان وفاداری تبدیل می شن.

 

2. برنامه بازاریابی رسانه های اجتماعی

این نوع برنامه، کانال ها، تاکتیک ها و کمپین هایی رو که قصد دارین به طور خاص در رسانه های اجتماعی پیاده سازی کنین، مشخص می کنه. یکی از زیرمجموعه‌های فرعی این نوع برنامه، برنامه بازاریابی پولی هستش که در استراتژی های پولی مثل تبلیغات نیتیو، PPC یا تبلیغات پولی رسانه های اجتماعی رو مشخص میک نه.

برنامه بازاریابی شین اسنو برای کتاب خودش با عنوان «تیم رویایی» یک نمونه عالی از برنامه مارکتینگ رسانه های اجتماعی محسوب می شه.

عرضه موفق کتاب نمونه ای بارز از محتوای مبتنی بر داده و بازاریابی اجتماعی هستش. استفاده از داده ها برای بهینه سازی استراتژی اجتماعی، آگاهی بیشتری رو نسبت به کتاب شما ایجاد می کنه، افراد بیشتری رو به اشتراک محتوای شما وادار می کنه، مشترکان بیشتری رو به خریدار تبدیل می کنه و در نهایت خریداران بیشتری رو تشویق می کنه که کتاب شما رو به دوستان خودشون توصیه کنین.

وقتی که شین اسنو تبلیغ در مورد کتاب جدیدش رو شروع کرد، می دونست که باید از چارچوب استراتژی محتوای مبتنی بر داده استفاده کنه. بنابراین، او رویکرد مورد علاقه خودش یعنی استراتژی محتوای آبشاری رو انتخاب کرد.

نشریه اکونومیک تایمز از استراتژی محتوای آبشاری به عنوان مدلی برای ایجاد یک سیستم با رویکرد خطی و ترتیبی استفاده می کنه. برای درک بهتر این رویکرد به تصویر زیر دقت کنین:

اسنو در یک پست وبلاگی نوشت که چطور استراتژی محتوای آبشاری به او کمک کرد تا کتاب جدیدش رو با موفقیت عرضه کنه. در این پست او به تاکتیک های مختلفی اشاره می کنه. به طور کلی شین اسنو موفق شد این کارها رو انجام بده:

  • اهداف کسب و کار خودش رو برای تصمیم گیری در مورد معیارهای بازاریابی به کار ببره.
  • از هدف نهایی کسب و کار خودش یعنی کسب 200 هزار دلار از فروش فروش یا خرید 10 هزار نسخه از کتاب، برای تخمین نرخ تبدیل هر مرحله از قیف خودش استفاده کرد.
  • پرسوناهای خریدار رو ایجاد کرد تا بفهمه مخاطبانش کدوم کانال ها رو برای مصرف محتوای او ترجیح میدن.
  • از میانگین بازدید پست خودش در هر کدوم از کانال های بازاریابی برای تخمین میزان محتوا و تعداد دفعات ارسال در رسانه های اجتماعی استفاده کرد.
  • اسنو محاسبه کرد که رسانه های اکتسابی و پولی چقدر می تونن میزان محتوایی رو که او باید ایجاد و ارسال می کرد رو کاهش بدن.
  • فرآیند و گردش کار خودش رو طراحی کرد، تیم خودش رو ساخت و وظایف رو به اعضای تیم محول کرد.
  • معیارهای عملکرد محتوا رو برای اصلاح استراتژی محتوای کلی خودش تجزیه و تحلیل کرد.

می تونین از برنامه بازاریابی اسنو برای ایجاد یک برنامه استراتژی محتوای بهتر استفاده کنین، مخاطبان خودتون رو بهتر بشناسین و در مورد تبلیغ و توزیع محتوا خلاقانه فکر کنین.

 

3. برنامه بازاریابی محتوا

این برنامه می تونه استراتژی ها، تاکتیک ها و کمپین هایی رو که در اونها برای تبلیغ کسب و کار یا محصول خودتون از محتوا استفاده می کنین، مشخص کنه.

ایجاد یک استراتژی بازاریابی محتوا به آماده سازی موارد مختلفی بستگی داره که میزان موفقیت اون رو تعیین می کنه.

 

4. برنامه بازاریابی عرضه محصول جدید

این یک نقشه راه برای استراتژی ها و تاکتیک هایی هستش که برای تبلیغ یک محصول جدید به کار می گیرین.

 

5. برنامه بازاریابی رشد

برنامه های بازاریابی رشد از آزمایش و داده ها برای به دست آوردن نتایج استفاده می کنن.

 

بازاریابی رشد Venture Harbour جایگزینی مبتنی بر داده و آزمایش برای برنامه بازاریابی سنتی هستش. این قالب دارای پنج مرحله هستش که با هر چرخه تست-اندازه گیری-یادگیری اصلاح می شن. این پنج مرحله عبارتند از:

  • هدف
  • تجسم
  • آزمایش
  • نقشه راه
  • بینش ها

اگر قصد دارین با پلتفرم ها و کمپین های مختلف آزمایش کنین، قالب برنامه بازاریابی رشد Venture Harbour یک گزینه عالی به حساب میاد.

انتخاب یک نرم افزار CRM خوب از هر تصمیمی مهم تره، درنگ نکنید!

سوالات متداول برنامه بازاریابی

یک برنامه بازاریابی معمولی چیه؟

اکثر برنامه های بازاریابی اسنادی هستن که جنبه های زیر رو از بازاریابی یک کسب و کار نشون میدن:

  • استراتژی ها
  • اهداف
  • مخاطب هدف
  • تاکتیک

هر برنامه بازاریابی باید شامل یک یا چند هدف، مسیری که تیم شما برای رسیدن به اون اهداف طی می کنه و نحوه برنامه ریزی شما برای سنجش موفقیت باشه.

مثلا فرض کنیم یک استارت آپ فناوری در حال انتشار یک اپلیکیشن موبایل جدید هستش. مارکتینگ پلن اون معمولا موارد زیر رو شامل می شه:

  • مخاطبان یا پرسوناهای خریدار رو برای اپلیکیشن مورد نظر هدف قرار بدین
  • مشخص کنین ویژگی های اپلیکیشن چطور با نیازهای مخاطب هماهنگ هستش
  • تحلیل رقابتی
  • اهداف برای قیف تبدیل و جذب کاربر
  • استراتژی ها و تاکتیک های بازاریابی برای جذب کاربر

 

یک برنامه بازاریابی خوب باید شامل چه مواردی باشه؟

یک برنامه بازاریابی خوب یک نقشه راه واضح برای تیم بازاریابی منحصر به فرد شما ایجاد میک نه. این یعنی بهترین برنامه بازاریابی برای کسب و کار شما با توجه به نیازهای تیم و کسب و کار شما تعیین می شه.

اما با این حال، در اکثر برنامه های بازاریابی بخش هایی وجود دارن که یک یا چند مورد از موارد زیر رو شامل می شن:

  • تجزیه و تحلیل واضح از بازار هدف
  • توضیح دقیق محصول یا خدمات
  • تحلیل رقابتی
  • جزئیات آمیخته بازاریابی استراتژیک (مثل محصول، قسمت، مکان، پروموشن)
  • اهداف قابل اندازه گیری با زمان بندی مشخص

این موارد در کنار هم می تونن به شما کمک کنن تا بهترین برنامه بازاریابی رو برای کسب و کار خودتون ایجاد کنین. یک برنامه بازاریابی خوب همچنین باید ارزش پیشنهادی منحصر به فرد یک محصول یا خدمات، یک استراتژی بازاریابی جامع شامل کانال های آنلاین و آفلاین و یک بودجه تعریف شده رو در بر بگیره.

 

مهم ترین بخش های یک برنامه بازاریابی چیه؟

قبل از رفتن به مسافرت، برای تعیین مسیر، مسیریابی مرحله به مرحله و تخمین زدن زمان رسیدن به مقصد به یک نقشه نیاز دارین. در واقع نحوه رسیدن شما به مقصد خیلی مهمه.

درست مثل یک نقشه مسیریابی، برنامه بازاریابی هم فقط وقتی مفیده که به شما کمک کنه به مقصد موردنظرتون برسین. بنابراین، تمام بخش های یک برنامه بازاریابی در جای خودشون مهم هستن.

اما برای راحتی بیشتر می تونین از لیست زیر استفاده کنین تا مطمئن بشین که هر کدوم از موارد زیر رو در برنامه بازاریابی خودتون اضافه کردین یا حداقل در نظر گرفتین:

  • اهداف بازاریابی
  • خلاصه اجرایی
  • تحلیل بازار هدف
  • تحلیل رقابتی
  • استراتژی های بازاریابی
  • تاکتیک
  • بودجه
  • معیارها

 

هنگام تهیه برنامه بازاریابی باید چه سوالاتی بپرسیم؟

در مواقعی که گیر کردین یا میخواین مطمئن بشین جزئیات مهم رو در برنامه بازاریابی خودتون وارد کردین، سوال پرسیدن یکی از مفیدترین ابزارها می تونه باشه.
سعی کنین موقع ایجاد برنامه بازاریابی خودتون، از یک یا چند مورد از سوالات زیر به عنوان نقطه شروع استفاده کنین:

 

  • مخاطب هدف من کیه؟
  • نیازها، انگیزه ها و نقاط درد اونها چیه؟
  • چطور محصول یا خدمات ما مشکلات اونها رو حل می کنه؟
  • چطور به اونها دسترسی پیدا کنم و درگیر بشم؟
  • رقبای من چه کسانی هستن؟ آیا اونها رقیب مستقیم حساب می شن یا غیرمستقیم؟
  • نقاط فروش منحصر به فرد محصول یا خدمات من چیه؟
  • کدوم کانال های بازاریابی برای برند بهتر هستش؟
  • بودجه و برنامه زمانی در دسترس چقدره؟
  • چطور موفقیت تلاش های بازاریابی رو اندازه گیری می کنیم؟

 

هزینه یک برنامه بازاریابی چقدر هستش؟

ایجاد یک مارکتینگ پلن معمولا بدون هزینه هستش. اما هزینه اجرای هر برنامه مارکتینگ بسته به مواردی که پوشش میده متفاوت هستش.

هزینه های برنامه بازاریابی بسته به کسب و کار، صنعت و دامنه برنامه متفاوت هستش. اینکه تیم بازاریابی شما امور مربوط به بازاریابی داخلی رو انجام میده یا مشاوران خارجی رو استخدام می کنه هم می تونه تفاوت ایجاد کنه. مجموع هزینه ها می تونه از چند هزار دلار تا ده ها هزار دلار متغیر باشه. به همین دلیل هستش که اکثر برنامه های بازاریابی دارای بودجه مشخصی هستن.

قالب برنامه بازاریابی چیه؟

قالب برنامه بازاریابی یک ساختار یا چارچوب از پیش طراحی شده هستش که به شما کمک می کنه marketing plan خودتون رو مجسم کنین. این قالب نقطه شروعی رو ارائه میده که می تونین اون رو با توجه به نیازها و اهداف کسب و کار خودتون شخصی سازی کنین. مثل قالب برنامه بازاریابی که ما ارائه میدیم بخش های زیر رو شامل می شه که قابلیت ویرایش آسون رو داره:

  • خلاصه وضعیت کسب و کار
  • ابتکارات کسب و کار
  • بازار هدف
  • استراتژی بازار
  • بودجه
  • کانال های بازاریابی
  • تکنولوژی بازاریابی

سخن پایانی

این برنامه های بازاریابی به عنوان منابع اولیه برای شروع برنامه بازاریابی محتوایی شما عمل می کنن. اما، برای اینکه واقعا اون چیزی که مخاطبان شما میخوان و نیاز دارن رو ارائه بدین، احتمالا باید ایده های مختلفی رو آزمایش کنین، موفقیت اونها رو اندازه گیری کنین و سپس اهداف خودتون رو در طول مسیر اصلاح کنین.



:: بازدید از این مطلب : 58
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 مهر 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

وقتی صحبت از بازاریابی میشود،فکر می کنیم قرار است حتما چیزی را به ما بفروشند اما در این مقاله به اینکه بازاریابی چیست پرداخته ایم تا تآثیر آن را دریابیم

وقتی در میان مردم صحبت از بازاریابی می شود، فکر می کنند کسی قرار است حتما چیزی را به آن ها بفروشد. وقتی هم که بین مدیران حرفی از آن می شود آن را مرحله سخت و دشوار تصور می دانند. در این مقاله می خواهیم بازاریابی را به شیوه ای درست معرفی کرده و راحتی های آن را نسبت به فروش بگوییم

بازاریابی در دیدگاه عرف جامعه:

"بازاریابی همه چیز است" این تعریفی است که رجیس مک کنا بنیان گذار شیوه های بازاریابی مبتنی بر تکنولوژی می گوید.

این تعریف برای عموم دقیق و واضح نیست، امروزه هر کس می تواند تعریفی جداگانه ارائه دهد.

صرف نظر از درست یا غلط بودن، تمامی افراد جامعه می توانند آن را از دیدگاه خود تعریف کنند.

مثلا اگر از یک خانم خانه دار بخواهید تا بگوید بازاریابی را تعریف کند ممکن است به شما بگوید: "کاریه که در اون اشخاصی می خوان به زور محصولی را به ما بفروشن!"

اگر از یک مدیر کسب و کار بپرسید می گوید: "بازاریابی یعنی ایجاد یک چرخه سود".

همچنین اگر از یک فرد مسن بپرسید  اینچنین خواهد گفت: "شرکت هایی با پیشنهادات جذاب که همه ش به نفع خودشونه نه ما! اینها می خوان بگن من نیازایی دارم که خودم نمیدونم!"

مسلما اینگونه تعاریف نیز صحیح نیستند،اما چرا همه مردم حق دارند نظر خود را بیان کنند؟

به این دلیل که تقریبا اغلب افراد جامعه روزانه در فرآیند آن حضور دارند، این افراد تامین کننده، فروشنده، مشتری، مصرف کننده و یا حتی کارمند شرکت هایی هستند که می خواهد محصول یا خدمتی را بفروشند.

در این روزگار همه ما فروشنده هستیم

فروش واژه ایست که همه ما در زندگی روزمره خود درگیر آن هستیم، ما چرخه فروش را در زندگی مان از همان روز های اول وقتی که نوزاد بودیم و با گریه کردن تقاضای غذا می کردیم، آغاز کرده ایم.

آن زمان در عوض گریه و آرامشی که باقطع شدن آن به خانواده می دادیم درخواست غذا می کردیم.

پس ابتدا دریافتیم که در نظر افراد جامعه بازاریابی فرآیندی خطی است که در آن فروشنده سعی دارد محصولی را به مشتری بفروشد، پس وجه اشتراک این تعاریف شامل 4 عنصر فروشنده، محصول،خریدار و نهایی شدن فروش است.

اغلب افراد فکر می کنند بازاریابی یک فرآیند تک بعدی و خطی مثل بالا است در صورتی که اینطور نیست. این فرآیند خطی شاید شامل بخش کوچکی از فرآیند فروش باشد اما به هیچ عنوان مصداق آن نیست.

بازاریابی از کجا شروع شد؟

در دنیای ما جایگاه بازاریابی در سال های انقلاب صنعتی از اهمیت زیادی بر خوردار شد چرا که در آن زمان به سبب تولید روز افزون صنعت گران، عرضه بیش از تقاضا شد.

وقتی عرضه بیش از تقاضا می شود رقابت معنا پیدا می کند.

پس از آن زمان رقابت تولیدکنندگان دیگر برای افزایش حجم تولید نبود چرا که اینبار عاملی مهم تر شکل گرفته بود و آن هم فروش محصولات تولیدی بود.

با شکل گیری بازاریابی تولید کنندگان فهمیدند می توانند محصولاتی با هزینه کم تر و باب میل بخش اعظمی از بازار هدف را تولید کنند تا در این صورت سهم بیشتری از بازار نصیبشان شود.

بعد ها با پیشرفته تر شدن محصولات، بازار ها نیز به تبعیت از آنها پیشرفته تر و پیچیده تر شدند.

این پیچیدگی آن قدر زیاد شده است که نمی توان تعریف واحدی برای بازاریابی پیدا کرد

چرا که در هر بازار(مصرفی،صنعتی،تولیدی و ...) می تواند به گونه متفاوت بیان شود اما در نهایت کلیه تعاریف از یک خط مشی پیروی می کنند

در زیر به تعریف بازارایابی از نگاه چند تن از بزرگان این صنعت می پردازیم:

بازاریابی در نگاه کلان:

فیلیپ کاتلر مولف بیش از 55 عنوان کتاب تخصصی می گوید:

"بازاریابی یک فرآیند اجتماعی است که به وسیله آن افراد و گروه ها چیزی که می خواهند و نیاز دارند را با تولید و مبادله محصولات و ارزش با دیگران به دست می آورند"

کمی پیچیده شد؟ می رویم سراغ تعریفی ساده تر، موسسه بازاریابی CIM اینچنین می گوید:

"یک فرآیند مدیریتی است که مسئول شناسایی،پیش بینی و برآورده کردن خواسته های مشتریان به روشی سود آور است"

این تعریف جامع تر و روان است که طی آن اعلام می کند علاوه این بازاریابی یک چرخه مدیریتی است، سود نیز از ارکان مهم در این فرآیند است.

حال به تعریفی ساده تر از پاول کلویس از متخصصان بازاریابی اشاره می کنم که می گوید:

"یعنی شناسایی خواسته و نیاز مشتری، و ارائه آن به روشی موثرتر از رقبا"

تعریف کلویس به این سبب حائز اهمیت است که تمرکزش بر رقبا است.

اکنون در زمانی به سر می بریم که اغلب کسب و کارها به بلوغ رسیده و رقابت های سنگین پدیدار شده اند.

از سه دیدگاه فوق می توانیم برداشتی ساده ارائه دهیم:

  • مدیریت مجموعه ای از اقدامات است که مصرف کننده و مشتری را تشویق می کند تا برای رفع نیازها و علایق خود ،محصول ما را از میان رقبا انتخاب کنند.

و در آخر شخصا به عنوان یک مشاور بازاریابی و پژوهشگر بازار، مبحث را اینچنین تعریف می کنم :

»» "بازاریابی یعنی ایجاد یک تعامل برد-برد میان ما و مشتری.این تعامل هر چه عمیق تر باشد چرخه سود بزرگ تر می شود"

در ادامه جمله بالا می بایست عرض کنم که در فروش قصد فقط کسب سود ولی بازاریابی اقداماتی را صورت می دهد که در طی آن مشتری نه تنها به دلیل رفع نیاز هایش، بلکه از کل سازمان و تمام فرآینده آشنایی تا خرید خود حس پیروزی کند.

ما نیز به سبب کسب سود حس رضایت کنیم.

مشتری از ما راضی خواهد بود و این رضایت منجر به تکرار خرید و تبلیغات رایگان می شود،هر چه این رضایت بیشتر شود به سبب فروش بیشتر نه تنها سود بیشتری عایدمان می شود بلکه آغازی است برای افزایش میزان سهم بازار و فضای بازار.

افزایش این دو شاخص یعنی پیروزی ما در بین رقبا.

بازاریابی چه تفاوتی با فروش دارد؟

در این بخش می خواهیم تفاوت این دو اصل را در 6 بخش کلی شامل عنصر، مراحل اجرا، محوریت، هدف، مدت زمان و راهبرد بررسی کنیم.

عناصر فروش:

همانطور که در بخش ابتدایی اشاره کردیم فروش فرآیندی تک بعدی و خطی است که در آن فروشنده، محصول و مشتری دست به دست هم میدهند تا "فروش" صورت گیرد.

هدف از فروش انتقال مالکیت یک محصول به خریدار و کسب سود برای فروشنده است.

شخص فروشنده در فرآیند فروش می تواند تولید کننده، تامین کننده،واسط،عمده فروش،خرده فروش و ... باشد.

مشتری هم میتواند مصرف کننده، خرده فروش،تکمیل کننده و ... باشد.

محصول هم خدمت و یا کالایی است که قبلا توسط فروشنده تولید و یا آماده فروش شده است.

مراحل اجرای فروش:

به طور کلی فروش در 4 مرحله صورت می گیرد:

  • - یافتن مشتری بالقوه.
  • - تشخیص نیاز.
  • - معرفی و ارائه محصول.
  • - دعوت به تصمیم گیری و اقدام برای خرید.

محوریت فروش:

فرآیند فروش مشتری محور است یعنی تنها راه بدست آوردن هدف مطلوب(سود بیشتر) یافتن مشتری های بیشتر است.

ممکن است یک فرآیند فروش تنها یک بار انجام شود و دیگر تکرار نشود. پس تعدد مشتریان در فروش بسیار حائز اهمیت است.

هدف فروش:

هدف فروش کسب سود و درآمد در مدت زمان کوتاه می باشد.

 

 مدت زمان فروش:

از دیگر ویژگی های فروش این است که این فرآیند به صورت کوتاه مدت (سه ماه تا شش ماه) برنامه ریزی می شود تا محصولاتی که توسط شرکت تولید شده است به دست مشتری برسد.

راهبردهای فروش:

دایره فعالیت هایی که در این فرآیند خطی موجب افزایش درآمد می شوند محدود هستند.

کسب و کارها در صورتی که نخواهند اقدامات بازاریابی خاصی انجام دهند می توانند فعالیت هایی مانند زیر را جهت افزایش فروش دنبال کنند:

  • - افزایش پرزنتوری مستقیم و یا حضوری (Direct Selling)
  • - نمایش محصولات با تبلیغات.
  • - فعالیت در بستر اینترنت(منظور صفحات اجتماعی و وب سایت هایی هستند که فقط قصد فروش محصول را دارند)
  • - اصلاحات سبد محصول بر اساس نیاز های مشتری.
  • - مذاکره برای پرداخت.
  • - ارائه پیشنهادات پاداش فروش مانند تخفیف،اشانتیون و ...
  • - ایجاد شبکه همکاری با دیگران جهت گستردگی سبد محصول.

سبک بازاریابی در کسب و کارهای ایرانی عموما به صورت موارد گفته شده در بالا است، اگر شرکت ها و یا کسب و کارهایی را می بینیم که روز به روز گسترده تر و بزرگ تر می شوند

مطمئنا مدت هاست از فرآیند فروش خطی پیشی گرفته و وارد حوزه استراتژیک آن شده اند.

و اما در مورد بازاریابی....

متوجه شدیم که مجموعه اقداماتی است که باعث می شود مشتری ما را از میان رقبا انتخاب کند. این انتخاب یک تعامل برد- برد را به دنبال خواهد داشت که در دراز مدت سبب شکل گیری سود های کلان می شود،

این سود ها هم مادی (افزایش سهم بازار) و هم معنوی (جایگاه برند) هستند.

عناصر بازاریابی:

بر خلاف فروش، بازاریابی یک فرآیند تک بعدی و خطی نیست. در متداول ترین و پایه ای ترین حالت عناصر بازاریابی به طور کلی بر 4 پایه استوارند که به آن 4 پایه بازاریابی یا 4P بازاریابی نیز می گویند:

  • قیمت Price
  • محصول Product
  • محل (توزیع) Place
  • ترویج و ارتقا Promotion

به بیان ساده تر این 4 رکن بیانگر آن هستند که اگر اقداماتی در خصوص قیمت گذاری، بهبود محصول، شبکه توزیع، تبلیغات و... صورت بگیرند می توانند سبب افزایش سطح ثروت مادی و معنوی شرکت شوند.

امروزه تعداد این P ها به ده ها عدد رسیده که ذکر و تفصیل آنها برای مقالات بعدی می گذاریم.

مراحل اجرا فرآیند بازاریابی:

همانطور که مطالعه کردید محصول موجود در فرآیند فروش، محصولی است که از پیش آماده شده است در صورتی که بازاریابی این امکان را می دهد که قبل از تولید محصول زمینه سازی فروش آن را انجام دهید

این مراحل به طور کلی شامل موارد زیر می شود(توضیح هر مورد در مقالات بعدی در دسترستان قرار خواهد گرفت):

  • - تحقیقات بازاریابی : اقداماتی جهت شناخت بازار هدف، نیاز های بازار، و...
  • - تولید و قیمت گذاری محصول بر اساس تحقیقات بازاریابی صورت گرفته.
  • - تبلیغات هدفمند، تاثیر گذار و مرتبط با عوامل روانشناختی بازار هدف.
  • - ایجاد ارزش برای محصول.
  • - ایجاد شبکه مشتریان و تعامل با آنها.
  • - خدمات حمایتی.
  • - ایجاد رضایت حداکثری در مشتریان.

هدف بازاریابی:

علاوه بر کسب درآمد به دنبال اهداف بلند مدت نظیر جایگاه سازی برند، بدست آوردن سهم بازار و فضای بازار بیشتر از طریق کسب رضایت حداکثری مشریان است.

محوریت بازاریابی:

بر خلاف فروش که محوریت آن مشتری بود، بازاریابی محصول محور است، و به جای یافتن مشتریان زیاد به دنبال این است که چه طور محصول را بهبود بخشد تا مناسب سلایق و نیاز های بازار هدف باشد.

در صورتی که محصول به صورت کیفی ارتقا یابد و ارکان آن متناسب با بازار هدف باشد، با هزینه های کم تر نسبت به فرآیند فروش، به مرور شبکه مشتریان ایجاد می گردد.

پس از ارتقا محصول فعالیت های بازاریابی برای کسب رضایت بیشتر مشتری صورت خواهد گرفت.

مدت زمان بازاریابی:

ابن موضوع نیازمند یک برنامه ریزی طولانی مدت (یک تا چند ساله)و انعطاف پذیر است، این برنامه ریزی به مرور زمان سبب افزایش ثروت شرکت ها و کسب و کارهایی می شود که نمی خواهند خیلی زود بازار را ترک کنند.

شرکت هایی که برنامه های بازاریابی خود را در پیش می گیرند عموما با اهدافی بالاتر از کسب سود مقطعی در بازار حضور دارند.

راهبردهای بازاریابی:

دایره فعالیت در این فرآیند بسیار گسترده است.

امروزه به سبب پیچیدگی بازار ها و شکل گیری سلایق و نیاز هایی که هنوز کشف نشده هستند استراتژی ها و راهبرد های بسیار متنوعی برای هر بخش از بازار تبیین شده اند.

تعداد راهبردهایی که برای فعالیت های بازاریابی در نظر گرفته شده است بیش از 150 مورد است که برخی در ایران قابلیت پیاده سازی ندارند

ولی اکثریتشان توسط شرکت های پیشرو در حال اجرا هستند، هر یک از این راهبردها شیوه اجرایی جالبی دارند،

در زیر به چند راهبرد اشاره می کنیم و در مقالات بعدی به بررسی آن ها می پردازیم:

  • - دیجیتال مارکتینگ Digital Marketing
  • - برند مارکتینگ Brand Marketing
  • - بازاریابی سازمانی B2B Marketing
  • - بازاریابی مصرفی B2C Marketing
  • - بازاریابی بر اساس فرهنگ Culture Marketing
  • - بازاریابی متمرکز Concentrated Marketing و ....
  • در جدول فوق تفاوت های فروش با بازاریابی ذکر شده است.

شباهت های فروش با بازاریابی:

با اینکه فروش و بازاریابی هر یک اهداف جداگانه ای را دنبال می کنند اما تلفیق درست این دو در کنار هم ضامن ماندگاری یک کسب و کار است، وجود هر دو در کنار هم می تواند باعث افزایش درآمد بنگاه اقتصادی و برند سازی شود.

از طرفی یکی از انواع فروش یعنی فروش مستقیم(رو در رو) زیر مجموعه ای از پایه چهارم ذکر شده (ترویج و ارتقا ) است.

قصد من در این مقاله مزمت فروش نیست بلکه سعی در درک تفاوت بین این دو به زبان ساده داشتم.

فکر کنید که شما واردکننده یک محصول هستید ترجیح می دهید ابتدا محصول را وارد و سپس به همان شکلی که هست قیمت گذاری کنید و به دنبال مشتریان بگردد

و یا اینکه ترجیح می دهید ابتدا نیاز ها، سلایق، سطح درآمد و ... بازار هدفتان را بشناسید و بعد محصول خود را مطابق اطلاعاتی که دارید بهینه سازی کنید؟

قطعا که در مورد دوم امکان موفقیت شما بسیار پررنگ تر خواهد شد.

جمع بندی :پس به طور خلاصه متوجه شدیم بازاریابی مجموعه اقداماتی است که نه تنها موجب کسب مشتریان بلکه باعث کسب رضایت و ترغیب آنها برای تکرار خرید می شود اما فروش هر اقدامی است که با هدف کسب سود و فروختن به مشتری انجام می شود. فروش نتایج زود هنگام می خواهد و رشد خطی را در اولویت قرار می دهد اما بازاریابی به رشد چند بعدی، افق های روشن و توسعه کسب و کار اهمیت می دهد.



:: بازدید از این مطلب : 66
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 مهر 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

تعریف بازاریابی از نظر ۱۵ متخصص

کلمه بازاریابی به قدری وارد زندگی روزانه ما شده است که شاید دیگر پرسیدن این سوال که «بازاریابی چیست؟»در نگاه اول کار مسخره‌ای باشد:

"خب بازاریابی بازاریابیه دیگه. این چه سوالیه؟"

اما اگر کمی در موضوع دقیق شویم، می‌بینیم که ارائه یک تعریف دقیق از مفهوم بازاریابی کار چندان راحتی نیست. واقعاً چگونه می‌توانیم بگوییم که کدام فعالیت‌های یک کسب و کار، بازاریابی محسوب می‌شوند و کدام فعالیت‌ها نمی‌شوند؟

متاسفانه، در حال حاضر تصور بسیاری از شرکت‌های ایرانی این است که بازاریابی صرفاً یک معادل برای کلمه تبلیغات بوده و چیزی بیش از آن نیست. اما ما نوینی‌ها، به عنوان یک تیم فعال در این زمینه، می‌دانیم که بازاریابی مبحثی بسیار گسترده‌تر از تبلیغات است. و دقیقاً به همین دلیل بود که تصمیم گرفتیم در مورد معنای بازاریابی یک مقاله بنویسیم. ما در این مقاله، برای پیدا کردن یک تعریف خوب از بازاریابی، به سراغ متخصصان جهانی می‌رویم و می‌بینیم از نظر هر یک از آنها، بازاریابی چیست.

البته قبل از رفتن به سراغ این نظرات، پیشنهاد می‌کنیم ویدیوی کوتاه زیر که خلاصه ای از نگاه و تعریف ما از بازاریابی است، را ببینید.

تعریف بازاریابی از نگاه 15 متخصص مطرح جهانی

با کمی گشت و گذار در اینترنت توانستیم صدها تعریف مختلف برای بازاریابی پیدا کنیم. اما مطمئناً ارائه تمام آنها از حوصله این مقاله خارج بود. پس به 15 تعریف برگزیده بسنده کردیم که هر یک را با توضیحی کوتاه به شما ارائه خواهیم کرد. این تعریف‌ها تقریباً اکثر جوانب بازاریابی را در بر می‌گیرند.

اما قبلش می‌خواهیم یک تصور رایج درباره بازاریابی را از بین ببریم و سپس بدون نگاه بدبینانه به سراغ تعاریف متخصصان برویم.

عده‌ای فکر می‌کنند بازاریابی کثیف است و هرگز تمیز بشو نیست، بازاریابان قرار است که آن‌ها را فریب دهند و در ازای گرفتن پولشان یک محصول بدرد نخور به آن‌ها بدهند!

اما صبر کنید...
همین بازاریابی می‌تواند هم باعث رشد یک کسب و کار شود و هم مخاطبانش! پس قبل از خواندن ادامه مقاله، ویدئوی زیر را ببینید تا هم تصورتان نسبت به بازاریابی عوض شود و هم تعریف بازاریابی را از نگاه نوین بشنوید.

 

خب، بیایید شروع کنیم و تعاریف مارکتینگ را از نگاه متخصصان این حوزه بخوانیم:

یک تعریف شسته رفته و کامل از بازاریابی

بازاریابی فعالیت و فرآیند‌هایی است که در راستای ساخت، تبادل و رساندن پیشنهادهایی انجام شوند که برای مشتری، ارباب رجوع، همکاران و در کل، جامعه، ارزشمند باشند.
– اتحادیه بازاریابی آمریکا

تعریف اتحادیه بازاریابی آمریکا (American Marketing Association یا AMA) نتیجه سال‌ها بحث است و تعجبی هم ندارد که یک نگاه جامع، ولی دقیق به بازاریابی را ارائه می‌دهد. این تعریف تمام بخش‌های بازاریابی، از جمله توسعه محصول، روابط عمومی، قیمت‌گذاری و دیگر جوانب استراتژیک بازاریابی را در بر می‌گیرد.

تعریف مارکتینگ از نگاه یک اسطورۀ بازاریابی

بازاریابی همه‌چیز است.
- رجیس مک‌کِنا

خب، قبل از اینکه راجع به حرف رجیس مک‌کنا حرف بزنیم، بگذارید خود او را بهتر بشناسیم. او همان بازاریابی است که اکثر روش‌های مارکتینگ با تکنولوژی را به جهان معرفی کرده و با شرکت‌های بزرگی همچون اپل، مایکروسافت، اینتل و ... در زمینه مارکتینگ همکاری داشته است. تاثیر کارهای مک‌کنا باعث شده در جهان تجارت از او به عنوان بازاریاب اسطوره‌ای (و بسیاری القاب دیگر) یاد شود. پس اینکه استیو جابز خودش مستقیماً از او درخواست کرده که در بازاریابی اولین کامپیوتر شرکت اپل کمکشان کند، نباید باعث تعجب شما شود.

تعریف مک‌کنا از بازاریابی با شهرتش همخوانی دارد. تعریفی جسورانه که به ما می‌گوید هر کاری که می‌کنیم بخشی از بازاریابی ماست. این یعنی بازاریابی به تحقیق، طراحی محصول، قیمت‌گذاری و تبلیغات محدود نمی‌شود و کوچکترین مسائل کاری از جمله نحوه پاسخ دادن به تلفن و سرعت ما در حل مشکلات را شامل می‌شود. بله! تمام این موارد در نگاه مشتری به شرکت ما تاثیر خواهند داشت.

بازاریابی: نگاه مشتری به تجارت

بازاریابی مبحثی بسیار گسترده‌تر از فروش است، که اصلاً به یک فعالیت مشخص محدود نمی‌شود و تمام بخش‌های یک تجارت را در بر می‌گیرد. بازاریابی، کلیّت یک تجارت است که بر طبق نتیجۀ نهایی و از نگاه مشتری دیده می‌شود. بنابراین توجه و قبول مسئولیت بازاریابی باید توسط تمام بخش‌های یک سازمان انجام شود.
- پیتر دراکر

پیتر دراکر یکی از تاثیرگذارترین افراد در شکل‌دهی اصول و اساس تجارت مدرن است. همانطور که دیدید، این متخصص تجارت و بازاریابی نیز این ایده را ترویج می‌دهد که بازاریابی همه‌چیز است. البته او توضیحی کامل‌تر در این زمینه به ما ارائه می‌دهد. به علاوه، (به درستی) به ما می‌گوید که بازاریابی با فروش فرق می‌کند.

در همین راستا، بد نیست ببینیم او در مورد هدف بازاریابی به ما چه می‌گوید:

هدف بازاریابی این است که مشتری را به خوبی بشناسد و بفهمد، تا به این ترتیب بتواند محصولات و خدماتی را ارائه دهد که برای او مناسب باشند و خود به خود فروش بروند.

تعریف بازاریابی از یک نگاه آکادمیک

فیلیپ کاتلر

 

بازاریابی یک فرآیند اجتماعی است که به وسیله آن افراد و گروه‌ها، چیزی که می‌خواهند و نیاز دارند را با تولید و مبادله محصولات و ارزش با دیگران، بدست می‌آورند.
- فیلیپ کاتلر

فیلیپ کوتلر یکی از تاثیرگذارترین چهره‌های بازاریابی در جهان است و بیش از 55 کتاب در این زمینه به چاپ رسانده است. بد نیست بدانید که یکی از کتاب‌‎های او به نام «مدیریت بازاریابی: تحلیل، برنامه‌ریزی و کنترل» به عنوان محبوب‌ترین کتاب درسی برای کلاس‌های رشته تجارت شناخته شده است.

بنابراین کاملاً طبیعی است که نگاه او به بازاریابی هم یک نگاه سنتی و دانشگاهی باشد: دقیق و سرد. استفاده از عبارت «فرآیند اجتماعی» در این تعریف، کمی توجه را از بخش تجاری دور می‌کند و کلمه «افراد» شاید چندان جایگزین مناسبی برای «مشتریان» نباشد.

بازاریابی قرار است واکنشی در مشتری برانگیزد

منظور از بازاریابی، آن پیام‌ها و فعالیت‌هایی است که باعث به وجود آمدن پیام‌ها یا فعالیت‌های دیگری می‌شوند.

- جی بائر

جی بائر یک مشاور مطرح بازاریابی است که شرکت بازاریابی Convince & Convert (متقاعد و تبدیل کن) را تاسیس کرده و کتابی پر فروش در زمینه بازاریابی به چاپ رسانده است. بد نیست بدانید که وبلاگ او به عنوان یکی از پربازدیدترین منابع مرتبط با بازاریابی شناخته شده است.

توضیح او از مفهوم بازاریابی، در عین سادگی، حرف زیادی برای گفتن دارد. کار بازاریابی فقط فروش محصول نیست و باید کاری کند که مشتریان پیام کسب و کار ما را منتقل کنند.

 

سوال بازاریابی چیست و پدر بازاریابی چریکی

بازاریابی هر نوع ارتباط و تعاملی است که کسب و کار شما با کسانی دارد که جزو کسب و کار شما نیستند. بازاریابی هنری است که حقایق را برای مخاطب جذاب می‌کند و طرز فکر مردم را تغییر دهد. این علم فرصتی برای شما به وجود می‌آورد تا از کسب و کار خودتان به سود برسید. همچنین فرصتی برای همکاری با کسب و کارهای دیگر و ایجاد روابط بلندمدت فراهم می‌کند.
- جی کانرد لوینسون 

لوینسون شاید معرف حضور شما هم باشد. او همان کسی است که علیه روش‌های سنتی بازاریابی قیام کرد و یک شیوه مدرن بازاریابی به اسم گوریلا مارکتینگ یا بازاریابی چریکی را به جهان معرفی نمود. آنچه خواندید، بخشی از یک سخنرانی پر شور توسط این بازاریاب خلاق است که در آن، نقش متقاعدسازی در بازاریابی کاملاً برجسته شده است.

بازاریابی: راهی برای کسب اعتماد

بازاریابی یعنی کسی را که نیاز به دانستن دارد، به خود علاقه‌مند کرده و اعتماد او را بدست آورید.
– جان جانتش

جان جانتش یک متخصص بازاریابی است که به خاطر معرفی روش بازاریابی چسب پهن یا داکت تیپ مارکتینگ (Duct Tape Marketing) معروف شد. تخصص او کمک به کسب و کارهای کوچک برای رشد است. تعریف جانتش از بازاریابی، دقیقاً همچون تعریف لوینسون، روی بحث متقاعدسازی مخاطب تاکید بسیاری دارد، اما نگاه او، یک نگاه بسیار شخصی‌تر است و بحث جلب اعتماد مشتری را نیز پوشش می‌دهد.

 

تعریف مارکتینگ از نگاه یک موسسه بین‌المللی

"بازاریابی یک فرآیند مدیریتی است که کارش شناسایی، پیش‌بینی و برآورده کردن خواسته‌های مشتریان به روشی سودآور است."
- موسسۀ بازاریابی چارترد

موسسۀ بازاریابی چارترد (Chartered Institution of Marketing) یا به اختصار CIM، بزرگترین مرکز جهانی در زمینه بازاریابی است که در انگلستان فعالیت می‌کند. برای آنکه بفهمید چقدر بزرگ، باید بدانید که این موسسه بیش از 35 هزار عضو و دانشجو از سراسر جهان دارد.

تعریف CIM از بازاریابی یک تعریف دقیق و جامع است که به این موضوع اشاره دارد که کار بازاریابی، برطرف کردن نیازهای مشتریان است. فقط نباید فراموش کرد که این رفع نیاز باید به طریقی باشد که پول وارد شرکت شود.

تعریف مارکتینگ از نگاه باهوش‌ترین مرد دنیا

بازاریابی یعنی یک تجربه وسوسه‌انگیز بسازید و بوسیله آن، یک ارتباط شخصی با آدم‌ها برقرار کنید و کاری کنید آن‌ها دلشان بخواهد این تجربه را با دیگران به اشتراک بگذارند. 
- ساول کلت

ساول کلت، یک متخصص بازاریابی دیجیتال و دهان به دهان است. او در وبلاگش، خود را به عنوان «باهوش‌ترین مرد جهان» معرفی می‌کند. اما اگر از خودمحوری ساول بگذریم، تعریف او جای بحث دارد.

درست است که این تعریف کمی محدود است، اما از تعریف‌های مورد علاقۀ من از مارکتینگ است. چرا؟ به خاطر تاکید آن بر ارائه تجربه کاربری عالی و انسانی، ایجاد محتوای ارزشمند و بازاریابی دهان به دهان.

بازاریابی، داستانی است که برند شما نقل می‌کند

بازاریابی هر چیزی است که بسازید، اشتراک بگذارید و داستان شما را نقل کند.
- آن هَندلی

هَندلی یکی از آن زنانی است که توانسته در جهان بازاریابی برای خود اسم و رسمی به هم بزند. او در زمینه بازاریابی محتوا فعالیت دارد و یک کتاب پر فروش در این زمینه هم به چاپ رسانده است. دلیل من برای اینکه تعریف او را در این لیست آوردم، تاکیدی بود که بر تولید محتوا و روایت داستان یک برند دارد.

بازاریابی یعنی مشتریان وفادار و فروش موفق

بازاریابی محصولاتی هستند که باز نمی‌گردند و مشتریانی هستند که باز می‌گردند.
- استیو داوسون

شاید که استیو داوسون - مدیر یک شرکت بازاریابی آمریکایی - به اندازۀ افراد قبلی این لیست مطرح نباشد. اما این موضوع نباید باعث شود که حداقل کمی به تعریف او از بازاریابی و تاکید آن بر ایجاد مشتریان وفادار و یک رابطه طولانی‌مدت، با ارائه خدمات عالی، فکر نکنیم.

ویدیو زیر را با دقت ببینید تا در چند دقیقه، نگاه کامل‌تری درباره معنی مارکتینگ در کسب‌و‌کار پیدا کنید.

 

تعریف بازاریابی از نگاهی نیمه سرمایه‌داری

بازاریابی یعنی به مشتریان خود کمک کنید تا بفهمند که چقدر به چیزی نیاز دارند که هیچوقت نمی‌دانستند به آن نیاز دارند.
- دورن موران

دورِن موران هم همچون نفر قبلی که معرفی کردیم، اسم و رسمی از خود ندارد و در حال حاضر، به عنوان مدیر ارشد بخش تنظیم استراتژی دیجیتال در یک شرکت بازاریابی کار می‌کند. با این حال، او هم یک تعریف جالب از بازاریابی به ما ارائه می‌دهد. بسیاری از بازاریابان بر این عقیده‌اند که کار ما ایجاد حس نیاز در بازار است. خانم موران نیز بر این موضوع تاکید می‌کند، اما همزمان به ما می‌گوید که باید چیزی ارزشمند به مشتری ارائه بدهیم.

به شخصه چندان با ایده سرمایه‌گذاری (یعنی همان کمیکی که در ابتدای این مطلب خواندید) موافق نیستم که فقط بر ایجاد حس نیاز در مشتری تکیه دارد. با این حال، قصد نداشتم به کل این نگاه را در مقاله خود حذف کنم. فکر می‌کنم، تعریف خانم موران یک پل ارتباطی خوب بین بازاریابی اصولی و البته، نظام سرمایه‌داری باشد.

 

بازاریابی: آموزش درست به مخاطب

وقتی که محصول خوبی ارائه می‌دهید، آن وقت بازاریابی به آموزش ختم می‌شود. اینکه ما خیلی خوب در مورد محصولمان به مردم آموزش دهیم، باعث می‌شود انگیزه‌ای برای استفاده در آن‌ها ایجاد شود.
- جفری هارمون

جفری هارمون کسی بود که شرکت اورابراش را ظرف مدت یک سال در جهان مطرح کرد. شخصاً تعریف او از بازاریابی را بیشتر از تمام تعریف‌های دیگر می‌پسندم. وقتی آنچه ارائه می‌دهیم ارزشمند باشد، پس کافی است آن را به درستی به مخاطبان خود معرفی کرده و با آموزش درست، به آنها کمک کنیم تا با ترس‌های خود در مورد آن روبرو شوند. یک بازاریابی اصولی، سالم و موفق! اینطور نیست؟

مارکتینگ راهی است برای بهتر بودن از رقبا

بازاریابی یعنی شناسایی خواسته و تقاضای مشتری، و ارائه آن به روشی بهینه‌تر و موثرتر از رقبا.
- پاول کالاویس

پاول کالاویس یکی از متخصصان بازاریابی در شرکت Sterling Park Group است. آنچه تعریف او از بازاریابی را از دیگر افراد این لیست متمایز می‌کند، تمرکز او بر بحث رقبا و نقش آنها در بازاریابی یک تجارت است.

بازاریابی چیست؟ یک رابطه طولانی‌مدت با مشتری


بازاریابی یک تعامل طولانی‌مدت با مشتریان است. در این تعامل، شما باید به مشتری آموزش بدهید، اطلاعات بدهید و به تدریج  با او رابطه برقرار کنید. این «به تدریج» مهم است، چون فقط در گذر زمان است که می‌توان پایه‌های اعتماد را ساخت. با اعتماد، یک جامعۀ طبیعی حولِ محصولات و خدمات شما به وجود می‌آید و مشتریان، به اندازۀ خودتان، در مورد محصولات شوق پیدا می‌کنند. به این ترتیب، آنها تبدیل به ترویج‌دهندگان، مبلّغان وفادار، مشتریان همیشگی و در اغلب موارد، دوستان شما خواهند شد. بازاریابی، راهی عالی است برای اینکه بفهمید چه چیزی آدم‌ها را جذب و آنها را به محصولات و خدمات برند شما مشتاق می‌کند. سپس این چیز را به آنها بدهید و آنها را در یک فرآیند لذت‌بخش درگیر کنید. و صد البته، در طول این فرآیند، دوستی‌هایی به یادماندنی بسازید.
- رنه بلاجت

رنه بلاجت یک متخصص بازاریابی است که شرکت بازاریابی Magic Sauce Media را تاسیس کرده و راهکارهای مارکتینگ بسیار صمیمی و شخصی به مشتریان خود ارائه می‌دهد. دلیل اینکه تعریف او در این مقاله آورده شد، دقیقاً همین تاکید او بر ایجاد روابط طولانی‌مدت با مشتریان و علاقه‌مند کردن آنها به برند است.

اصلا چرا مهارت بازاریابی برای همه ما اهمیت دارد؟ در پادکست زیر به این سوال پاسخ می‌دهیم.

نتیجه‌گیری

آن پیامی که تمام این تعریف‌های مارکتینگ به نحوی القا می‌کنند، این است که بازاریابی باید نیاز و خواسته مشتری را بشناسد و آن را فراهم نماید – و البته، اینکه کار بازاریابی چیزی بیشتر از فروش صرف است.

همانطور که تمام این متخصصان بازاریابی به شما گفتند، اگر می‌خواهید بازاریابی بهتری انجام دهید، لازم است بر روی تجربه کلی مشتریان از برند خود تمرکز کنید و به این ترتیب، شانس فروش خود را بیشتر کنید. به علاوه، در بازاریابی درست نباید فقط به دنبال تبلیغات و بدست آوردن مشتری باشید و قصدتان ارائه یک تجربه عالی به مشتریان باشد. اینگونه است که از جهانِ تبلیغات صرف، وارد جهان بازاریابی خواهید شد. (این موضوع بازاریابی آنلاین و آفلاین هم نمی‌شناسد.) حالا اگر دوست داشتید می‌توانید به سراغ مطلب دیگر ما در زمینۀ انواع استراتژی های بازاریابی بروید و ببینید کدام استراتژی‌های مارکتینگ می‌توانند برای شما مناسب باشند.



:: بازدید از این مطلب : 59
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 مهر 1403 | نظرات ()