نوشته شده توسط : کاریاب

ایجاد کمپین بازاریابی شبکه‌های اجتماعی موفق

هر ماه بیش از دو میلیارد کاربر فعال در فیس بوک، یک میلیارد در اینستاگرام و ۳۶۵ میلیون کاربر در توییتر در سراسر جهان وجود دارد.

فقط در ایالات متحده آمریکا، ۷۷٪ از مردم نوعی حساب رسانه اجتماعی دارند. چه برای گپ زدن با دوستان، ارتباط با افراد در سرتاسر جهان و چه برای اهداف کسب و کار و شبکه‌ای، مشتریان به دلایل زیادی در شبکه‌های اجتماعی هستند و بازاریاب‌ها این موضوع را می‌دانند.

با توجه به تعداد زیاد کاربران فعال در این سیستم‌عامل‌ها، بازاریابان به سرعت درمورد اهمیت هدف قرار دادن مشتریان خود از طریق رسانه‌های اجتماعی باخبر شده‌اند. در حقیقت پیش‌بینی می‌شود سرمایه‌گذاری در تبلیغات رسانه‌های اجتماعی در سراسر جهان تا سال ۲۰۲۱ به حدود ۴۸ میلیارد دلار برسد.

با توجه به اینکه بسیاری از افراد هنگام مسافرت، رفت و آمد و حتی استراحت، اعلان‌‌های گوشی‌های هوشمند و اخبار شبکه‌های اجتماعی خود را بررسی می‌کنند، چه راهی بهتر از رسانه‌های اجتماعی برای بازاریابی وجود دارد؟

کمپین بازاریابی شبکه‌های اجتماعی چیست؟

کمپین بازاریابی شبکه‌های اجتماعی (Successful Social Media Campaign) عبارت است از تلاش بازاریابی هماهنگ یک کسب و کار برای تقویت اطلاعات (در مورد یک برند، محصول یا خدمات) با استفاده از حداقل یک رسانه اجتماعی. این کمپین‌ها از نظر استراتژیک متمرکز هستند، نتایج قابل اندازه‌گیری دارند و بر پیروان شبکه‌های اجتماعی تأثیر می‌گذارند به گونه‌ای که به طریقی خاص احساس یا عمل کنند.

چگونه کمپین بازاریابی شبکه‌های اجتماعی ایجاد کنیم

  • در مورد رقیبان خود تحقیق کنید.
  • استراتژی خود را بسازید.
  • برای مخاطبان هدف خود جذاب باشید.
  • نوع و قالب محتوای خود را انتخاب کنید.
  • نتایج استراتژی مبارزاتی خود را مدیریت کنید.
  • مطالب خود را تبلیغ کنید.
  • در طول کمپین خود یک پیام را تبلیغ کنید.
  • بین محتوای تبلیغاتی و غیرتبلیغاتی خود تعادل ایجاد کنید.
  • اطمینان حاصل کنید که محتوای شما مختص کسب و کار شماست.
  • به طور منظم با مخاطبان خود درگیر شوید.
  • برای کمپین خود یک هشتگ منحصر به فرد ایجاد کنید.
  • مطالب خود را با استفاده از نرم‌افزار زمان‌بندی خودکار کنید.
  • از پخش زنده به نفع خود استفاده کنید.

روش‌های زیادی برای ایجاد یک کمپین بازاریابی شبکه‌های اجتماعی موفق وجود دارد. این روش‌ها براساس صنعت، بستر رسانه‌های اجتماعی و نوع کمپین متفاوت است. برای ایجاد کمپین بازاریابی شبکه‌های اجتماعی از نکات زیر، که حول سه مرحله مهم شامل تحقیق در مورد رقبا، طراحی استراتژی و تبلیغ محتوای خود است، استفاده کنید.

۱- در مورد رقیبان خود تحقیق کنید.

در مراحل برنامه‌ریزی کمپین بازاریابی شبکه‌های اجتماعی، رقیبان خود را در نظر بگیرید.

  • کدام شرکت‌ها مشابه شما هستند و از قبل دارای حساب‌های موفق در شبکه‌های اجتماعی می‌باشند؟
  • کدام شرکت‌ها کمپین‌هایی دارند که می‌دانید به خوبی برگزار شده‌اند؟
  • آیا شرکت‌هایی که در حال بررسی آن‌ها هستید به طور معمول مسابقات با اهدای جوایز برگزار می‌کنند؟
  • میزان بازخورد گرفتن در پست‌های اجتماعی آن‌ها چگونه است؟

با پرسیدن این سوالات از خود، خواهید فهمید که چه کاری در صنعت شما جواب می‌دهد. همچنین می‌توانید تعیین کنید که چگونه می‌توانید کمپین خود را منحصر به فرد کنید.

همچنین می‌توانید در جای دیگری به دنبال الهام باشید. اگر رقابت شما در زمینه اجتماعی نیست، طرفدار سبک کمپین‌های قبلی آن‌ها نیستید، یا کسب و کار فوق‌العاده منحصر به فردی دارید، پس به دنبال کمپین‌های دیگری باشید که به شما الهام می‌دهند و تعیین می‌کنند که چگونه می‌توانید عناصری مانند یک سبک مشابه، سطح تعامل، زیبایی‌شناسی یا پیام خاصی را در کمپین خود اعمال کنید.

۲- استراتژی خود را بسازید.

پس از مرحله اول، استراتژی مبارزات خود را بسازید. برای تعیین هدف کمپین خود، مخاطبان هدفتان را در نظر بگیرید.

برای مخاطبان هدف خود جذاب باشید

  • سعی می‌کنید پیامتان را به چه کسی برسانید؟
  • مخاطبان هدف خود را چگونه طبقه‌بندی می‌کنید؟
  • امیدوارید این کمپین برای شرکت و مخاطبان شما چه نتیجه‌ای به همراه داشته باشد؟
  • چگونه می‌توانید در طول کمپین خود تعامل مداوم با پیروان ایجاد کنید؟

اطمینان از جذابیت پیام و محتوا برای مخاطبان هدف، همیشه باید اولویت اصلی شما باشد. این قانون مهم را در طول کمپین بازاریابی شبکه‌های اجتماعی خود به خاطر بسپارید. فراموش نکنید که با چه کسی و به چه دلیلی ارتباط برقرار می‌کنید.

در غیر این صورت، مخاطب شما ممکن است در عرض چند ثانیه علاقه خود را به کمپین از دست دهد.

در اینجا چند روش برای جذب مخاطب مورد نظر در شبکه‌های اجتماعی آورده شده است:

  • ترندهای فعلی را در نظر بگیرید. این روزها مردم می‌خواهند چه چیزی را مشاهده کنند؟ به عنوان مثال، استوری‌های اینستاگرام و پخش زنده یا لایو بسیار محبوب شده‌اند. آیا می‌توانید این روندها را در برنامه اجتماعی خود بگنجانید؟
  • آموزنده باشید. مخاطبان خود را وادار کنید که بایستند و گوش دهند. اگر اطلاعاتی ندارید که ارزش وقتشان را داشته باشند، چرا باید پست یا کمپین شما را بررسی کنند؟ انگیزه‌ای برای مخاطبان خود فراهم کنید، مسابقاتی برگزار کرده و به آن‌ها بگویید که چگونه در این مسابقات شرکت کنند و چه زمانی برنده را معرفی می‌کنید.
  • محتوای بصری منحصر به فرد و جذاب ایجاد کنید. محتوای تصویری شما چه یک ویدیو در فیسبوک باشد یا یک تصویر ویرایش شده در اینستاگرام، اطمینان حاصل کنید که جذاب و سرگرم‌کننده است. به مخاطبان خود چیزی بدهید که قبلاً ندیده‌اند.
  • با مخاطبان خود درگیر شوید. ۸۴٪ از مصرف‌کنندگان پس از ارسال پیام در شبکه‌های اجتماعی، انتظار دارند شرکت‌ها ظرف ۲۴ ساعت پاسخ دهند. اگر افراد درباره پست‌های شما سوال، نظر یا نگرانی دارند، باید با آن‌ها تماس برقرار کنید. بدین صورت با مخاطبان خود پیوند شخصی ایجاد خواهید کرد که باعث وفاداری بیشتر به شما و برندتان می‌شود. همچنین اعتماد آن‌ها را با کارآیی بیشتری جلب خواهید کرد.


:: بازدید از این مطلب : 58
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 3 مهر 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

اینفلوئنسر مارکتینگ

اینفلوئنسر مارکتینگ نوعی بازاریابی است که بر استفاده از رهبران اصلی برای هدایت پیام برند شما به بازارهای بزرگ تمرکز دارد. به جای بازاریابی مستقیم برای یک گروه بزرگ از مصرف‌کنندگان، شما به اینفلوئنسرها مبلغی پرداخت می‌کنید یا به گونه‌ای آن‌ها را جذب برند خود می‌کنید که با خواست خودشان برای شما بازاریابی کنند.

اینفلوئنسر مارکتینگ اغلب با دو شکل دیگر بازاریابی هم‌سو است: بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی و بازاریابی محتوا. اکثر تبلیغات اینفلوئنسرها دارای نوعی مولفه رسانه‌های اجتماعی هستند که به موجب آن انتظار می‌رود اینفلوئنسرها این خبر را از طریق کانال‌های اجتماعی شخصی خود منتشر کنند. بسیاری از این تبلیغات همچنین دارای یک عنصر محتوایی هستند که در آن یا شما برای اینفلوئنسرها محتوا درست می‌کنید، یا اینکه آن‌ها خود محتوا را ایجاد می‌کنند. اگرچه رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی محتوا اغلب در تبلیغات اینفلوئنسرها نقش دارند، اما مترادف اینفلوئنسر مارکتینگ نیستند.

اهمیت اینفلوئنسر مارکتینگ

اقتصاد اینفلوئنسری، نحوه خرید را برای همیشه تغییر داده است. تقریباً ۶۷ درصد بازاریابان گزارش می‌دهند که به نوعی در زمینه اینفلوئنسر مارکتینگ فعالیت می‌کنند. این عدد احتمالاً رشد خواهد کرد زیرا اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی بیشتر در معرض جریان اصلی قرار می‌گیرند. با افزایش تقاضا، اقتصاد اینفلوئنسر در حال تغییر به سمت راه حل‌های ساده‌تر است و از ابزارهایی مانند شبکه‌های اینفلوئنسر و حتی برنامه‌نویسی استقبال می‌کند تا به برندها کمک کند تا راحت‌تر اینفلوئنسرها را جذب کنند. دسترسی به مصرف‌کنندگان با تبلیغات دیجیتال با توجه به آمار زیر سخت‌تر شده است:

  • ۹۰٪ آمریکایی‌ها تبلیغات دیجیتالی را نادیده می‌گیرند.
  • ۲ میلیارد دلار ضرر جهانی به واسطه‌ی کلاهبرداری توسط ربات‌ها در سال ۲۰۱۶ تخمین زده شده است.
  • ۵۶ درصد از تبلیغات دیجیتال هرگز دیده نمی‌شوند.
  • ۶۲٪ از مصرف‌کنندگان کمتر به برندها اعتماد دارند.
 

بازاریابی دیجیتال معمولی دیگر پاسخگو نمی‌باشد. ۶۶ درصد از مشتریان تحت فشار بیش از حد پیام‌های بازاریابی آنلاین قرار دارند و ۲۰ درصد از مصرف‌کنندگان به دلیل تبلیغات بیش از حد، یک برند را تحریم می‌کنند. بازاریابان باید به محتوای اینفلوئنسر اهمیت دهند زیرا این جایگزینی مناسب برای تبلیغات سنتی است.

برندهای هوشمند با استفاده از اینفلوئنسر مارکتینگ برای ایجاد یک ارتباط مداوم با مصرف‌کنندگان، در حال مبارزه با این مسئله هستند و تشخیص می‌دهند که توسط افراد مختلف، در زمان‌های مختلف، به روش‌های مختلف تحت تأثیر قرار می‌گیرند. به جای کاهش بازده از تبلیغات دیجیتال، بازاریابی اجتماعی و محتوای تجاری، اینفلوئنسر مارکتینگ از گذشته عبور می‌کند و با تاکید بر روی تعامل و مکالمات مداوم که کسب و کار را پیش می‌برد، معیارهای مهم و منطبق با اهداف کسب و کار را ارائه می‌دهد، مانند:

  • جذب مشتری‌های جدید
  • افزایش خریدهای مکرر
  • جلب وفاداری مشتری
  • به حداکثر رساندن سود مادام‌العمر مشتری

اینفلوئنسر مارکتینگ چگونه عمل می‌کند؟

چشم‌انداز بازاریابی به طور قابل توجهی تغییر کرده است و مصرف‌کنندگان پیام‌هایی را که می‌خواهند ببینند تعیین می‌کنند. اگر می‌خواهید بخشی از مکالمات مصرف‌کنندگان باشید، باید طبق قوانین آن‌ها عمل کنید. رسانه‌های اجتماعی محلی است که امروزه مصرف‌کنندگان در آن مکالمه می‌کنند و یکی از اینفلوئنسرترین موارد بر آن، اینفلوئنسر مارکتینگ است. بنابراین اینفلوئنسر مارکتینگ چگونه عمل می‌کند؟

این نوعی تعامل است که در آن بازاریابان با کسانی ارتباط برقرار می‌کنند که دارای تاثیرات برجسته اجتماعی هستند. هدف این است که به جوامع جدید متصل شوید و از طریق گفتار و روابط معتمد اینفلوئنسر مورد نظر، برند و محصول را به مخاطبان جدید بشناسانید.

محتوای معتبر باعث ایجاد اعتماد می‌شود. مردم به سمت اینفلوئنسرهای دیجیتالی گرایش پیدا می‌کنند زیرا آن‌ها برای محتوایی که ایجاد می‌کنند ارزش قائل هستند. توسعه روابط استراتژیک با این اینفلوئنسرها باعث می‌شود تا برندها پیام‌های خود را در آن محتوا گنجانده و از طریق یک منبع معتبر آن را با مصرف‌کنندگان به اشتراک بگذارند. برای استفاده بیشتر از این فرصت، برندها باید به اینفلوئنسرها این توانایی را بدهند که هنگام کار بر روی محتوا، نسبت به خود وفادار بمانند. محتوای دروغین یا بی‌ربط با کاهش اعتماد پیروان به آن‌ها، قدرت اینفلوئنسر را از بین می‌برد.

اگر برندها می‌خواهند به مصرف‌کنندگان مرتبط باشند، باید به عنوان راهی برای جذب و تبدیل چشم‌انداز به رسانه‌ها نزدیک شوند. این بدان معناست که مصرف‌کنندگان را با محتوایی که برایشان مهم است و به آن اعتماد دارند روبرو سازید. کار با اینفلوئنسرها روشی موثر برای دامن زدن به مکالمه درباره یک برند با استفاده از محتوای قابل اعتماد است. اینفلوئنسرها در ایجاد مباحث بصورت آنلاین متخصص هستند، بنابراین در مورد محتوایی که از طرف یک برند به اشتراک می‌گذارند صحبت می‌شود. وقتی اینفلوئنسرها از تجربیات خودشان می‌نویسند و محتوای جذاب در مورد یک برند را به اشتراک می‌گذارند، می‌تواند تأثیر چشمگیری بر مخاطبان آن‌ها داشته باشد.

فعالیت آنلاین قسمت اصلی فرآیند تصمیم‌گیری است. در دنیای دیجیتال امروز، مردم می‌توانند مدت‌ها قبل از دسترسی به یک سایت کسب و کار به اطلاعات مربوط به محصولات دسترسی پیدا کنند. آن‌ها برای گرفتن بازخورد در مورد محصولات به صورت آنلاین به آشنایان خود مراجعه می‌کنند، از طریق موتورهای جستجو به دنبال اطلاعات می‌گردند و دیدگاه‌های افراد درباره محصولات را می‌خوانند. بنابراین منطقی است که برندها با اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی شریک شوند. آن‌ها توانایی اشتراک اطلاعات محصول و برند را دارند که تصمیمات خرید را شکل می‌دهد.

مردم آنلاین صحبت می‌کنند؛ بنابراین سعی کنید بخشی از مکالمه باشید. رسانه‌های اجتماعی با ایجاد فضایی که امکان دسترسی سریع کاربران به اطلاعات را فراهم می‌کند، نحوه تعامل برندها با مصرف‌کنندگان را تغییر داده است. از طریق رسانه‌های اجتماعی، افراد اطلاعات مربوط به برندها و محصولات را جمع‌آوری می‌کنند و سپس بر اساس آنچه کشف می‌کنند تصمیم به خرید می‌گیرند. برندهای موفق با شرکت فعال در این گفتگوی آنلاین، از شبکه‌های اجتماعی برای برقراری ارتباط با مصرف‌کنندگان استفاده می‌کنند. با این حال، تبلیغات به عنوان بخشی از مکالمه نیست. تبلیغات توجه افراد را از آنچه برای آن‌ها مهم است دور می‌کند. کار با اینفلوئنسرها به برندها این امکان را می‌دهد تا به مکالمه بپیوندند بدون اینکه حواس مصرف‌کننده را پرت کنند.



:: بازدید از این مطلب : 59
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 3 مهر 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

بازاریابی مستقیم

 
 بازاریابی مستقیم

بازاریابی مستقیم، مفهومی در مورد برقراری تماس مستقیم با مشتریان فعلی و بالقوه می‌باشد تا محصولات و خدمات خود را تبلیغ کنید. برخلاف تبلیغات رسانه‌ای، بازاریابی مستقیم شما را قادر خواهد ساخت تا افراد خاصی را با پیام‌های شخصی هدف قرار دهید.

بازاریابی مستقیم می‌تواند مقرون به صرفه و در ایجاد فروش بی‌نهایت قدرتمند باشد. پس این روش برای کسب و کارهای کوچک ایده‌آل است.

بازاریابی مستقیم از روش‌های متفاوت و متنوعی استفاده می‌کند. روش‌های سنتی شامل ایمیل مستقیم و بروشور می‌باشد. اما روش‌های بازاریابی ایمیلی، بازاریابی تلفنی و بازاریابی موبایلی و پیامکی به طور گسترده استفاده می‌شوند و روش مقرون به صرفه‌ایی برای دسترسی به مشتریان شما بر مبنای تک-به-تک بودن است.

چرا از بازاریابی مستقیم استفاده کنیم؟

بازاریابی مستقیم به شما اجازه می‌دهد تا جوابی را از مشتریان هدف خود بگیرید. در نتیجه، کسب و کارهای کوچک می‌توانند روی منابع بازاریابی محدود و نتیجه‌بخش خود تمرکز کنند.

کمپین بازاریابی مستقیم با یک فراخوان به عمل روشن، می‌تواند به شما کمک کند تا فروش خود را به مشتریان فعلی تقویت کنید، وفاداری مشتری را افزایش دهید، مشتریان قدیمی خود را پس بگیرید و کسب و کار جدیدی را به وجود بیاورید.

بازاریابی مستقیم به دقت ارزیابی و سنجش می‌شود. برای مثال، می‌توانید ایمیل‌های بازاریابی معیار خود را ارسال کنید تا مشتریان را به صفحات فرود خاصی در وبسایت شما هدایت کند. می‌توانید نتایج را تحلیل کنید تا موفق‌ترین ایمیل را کشف کنید. هم‌چنین می‌توانید قبل از گسترده شدن کمپین، روش بازاریابی خود را روی گروه‌های کوچکی بسنجید تا بهترین نرخ پاسخ به دست بیاید.

اگرچه مشتریان سازمانی (B2B) یا مصرف‌کنندگان را هدف قرار می‌دهید، بازاریابی مستقیم می‌تواند نتیجه‌بخش باشد. انتخاب روش ارتباطی درست، حیاتی است. برای مثال، کسب و کارها نسبت به مصرف‌کنندگان در پذیرش تماس‌های فروش، پذیراتر هستند. اشخاص حقیقی، روش‌های تماس متفاوتی را ترجیح می‌دهند، پس اطمینان داشته باشید که اولویت‌های آنان را نیز برشمرده‌اید.

بازاریابی مستقیم

بیشترین نتیجه را از کمپین بازاریابی مستقیم خود بگیرید

پایگاه داده شما، قلب هر استراتژی بازاریابی مستقیم خوب است. پایگاه داده، باید به‌روز و صحیح باشد. لیست ایمیل خود را منظم بررسی کنید. ورودی‌های تکراری را حذف کنید، هر اشتباهی را تصحیح کنید و قبل‌تر از همه‌ی این ها، اسامی افراد و کسب و کارهایی که تقاضای حذف شدن را دارند، پاک کنید.

اطلاعات در پایگاه داده شما، ذرات طلایی بازاریابی شما هستند. این داده‌ها، در مورد رفتار خرید مشتریان به شما اطلاعاتی می‌دهند و دیگر اطلاعات مفید مانند سن، جنسیت و محل زندگی را آشکار می‌کند. می‌توانید از این داده، برای تقسیم‌بندی مشتریان و مشتریان بالقوه به گروه‌های ‌کوچکتر استفاده کنید و آنها را با پیام‌های خاص هدف قرار دهید. می‌توانید مشخصات بهترین مشتری خود را ایجاد کنید و تماس‌های جدید مطابق با این توضیحات و به کمک خرید یا اجاره لیست‌های جدید را، پیگیری کنید.

به دلیل این‌که بازاریابی مستقیم، پیام خود را مقابل افراد قرار می‌دهد، روشی نتیجه‌بخش است. به هرحال، نامه‌های ناخواسته، تماس‌های تلفنی، فاکس، ایمیل و متن‌ها تنها باید به افراد و کسب و کارهایی که مجوز تماس با آنها را دارید، ارسال شود. سازمان رفتار حفاظت از داده، قانون‌های پیچیده و حریم خصوصی دارد که محکم‌تر هم می‌شوند. این مسئوولیت شماست که بررسی کنید فعالیت‌های بازاریابی شما قانون‌مند هستند یا نه.

سنجش نتایج بازاریابی مستقیم

در حالی‌که سنجش تاثیرات تبلیغات و حامیان مشکل است، برخلاف آن بازاریابی مستقیم به شدت قابل سنجش است. با هر کمپین بازاریابی مستقیم، می‌توانید یک نقطه شکستی را (تعداد فروش‌هایی که برای پوشش هزینه‌های بازاریابی نیاز است) محاسبه کنید. به علاوه، می‌توانید هزینه به ازای هر پاسخ و هزینه بازگشت سرمایه واقعی را محاسبه کنید.

این تحلیل ساده، شما را قادر می‌کند تا کمپین خود را بسنجید تا بتوانید نتایج خود را بهبود ببخشید. هم‌چنین، می‌توانید افراد پاسخگوی عالی را شناسایی کنید و آنها را در آینده، دوباره هدف قرار دهید.



:: بازدید از این مطلب : 62
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 3 مهر 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

به آخرین باری که با یکی از اعضای خانواده خود بازی کرده‌اید فکر کنید. حتی اگر این یک بازی دوستانه بوده، شما هنوز هم احساس می‌کنید که باید بهترین تلاش خود را انجام می‌دادید، و اگر پیروز شده‌اید حتما این حس را دارید که به چیزی رسیده‌اید.

این احساسی است که گیمبفیکیشن سعی دارد در یک محیط کسب و کار یا آموزشی به کاربران القا کند. گیمبفیکیشن به افراد کمک می‌کند تا یاد بگیرند. در واقع با تعامل بین کسب و کار شما و مشتریان، احساس ارزشمندی را به آنها القا کرده‌اید.

می‌توانید با استفاده از گیمیفیکیشن دوره‌های آنلاین و کانال‌های رسانه‌های اجتماعی برند خود را تنوع بیشتری بدهید. برندهای بزرگ مانند نایک نیز از گیمیفیکیشن برای نتایج بهتر در فروش استفاده کرده‌اند.

تاریخچه گیمیفیکیشن

اولین نمونه استفاده از گیمیفیکیشن به قرن ۱۹ برمی‌گردد. شرکتی به نام Sperry & Hutchinson نسخه‌های اولیه کارت‌های کسب و کار خود را به سوپرمارکت‌ها و سایر خرده فروشان می‌فروخت. سال‌ها بعد صاحبان فروشگاه از تمبرها برای پاداش دادن به مشتریان خود استفاده می‌کردند.

در دهه ۱۹۷۰، محققان تمرکز خود را بر ایده گیمیفیکیشن و روش‌هایی که باعث می‌شود یادگیری بیشتر سرگرم کننده باشد و یک استراتژی بازاریابی تازه برای مشاغل ارائه دهند، قرار دادند. Holiday Inn اولین شرکتی بود که برنامه وفاداری در صنعت مهمان‌داری را ایجاد کرد. مشتریان می‌توانستند امتیازاتی را برای به عنوان تخفیف اقامت در آینده کسب کنند که این امر باعث وفاداری به برند و ادامه حمایت می‌شد.

واژه گیمیفیکیشن قبل از سال ۲۰۰۳ وجود نداشته است و وقتی پیشرفتی که در پیش رو دارید را در نظر بگیرید هنوز در مراحل ابتدایی است. این بدان معناست که شرکت‌ها هنوز از قدرت این استراتژی بازاریابی به طور کامل استفاده نکرده‌اند، بنابراین کسانی که زودتر وارد این حوزه می‌شوند مطمئناً می‌توانند پاداش بیشتری نسبت به محافظه کاران دریافت کنند.

روش‌های مختلفی وجود دارد که می‌توانید گیمیفیکیشن را در استراتژی بازاریابی و کسب و کار خود بگنجانید. اما بیایید به برخی از نکات دقیق بازی سازی بپردازیم تا بتوانید از آن برای موفقیت بزرگ استفاده کنیم.

مکانیزم بازی چیست؟

مکانیزم بازی عملیاتی آموزشی یا الهام بخش از رقابت در یک استراتژی گیمیفیکیشن است. آنها غالباً پاسخ خاصی را تحریک می‌کنند یا از روش تدریس برای کمک به کاربران در درک هدف استفاده می‌کنند.

به عنوان مثال، در کمپین گیمیفیکیشن Nike Fuel، بارزترین مکانیزم بازی، رقابت بود. کاربران می‌توانستند آمار خود را در برابر رقبای خود بررسی کنند و از موقعیت آنها در جدول رده‌بندی برای ایجاد انگیزه استفاده می‌شد.

سایر مکانیزم‌های بازی

  • اهداف: شرکت کنندگان برای دستیابی به یک هدف خاص مانند یافتن چوب شور مخفی شده تلاش کنند.
  • وضعیت: کاربران می‌توانند از طریق ماژول‌های مختلف در استراتژی گیمیفیکیشن “سطح بالا” را بدست آورند تا در میان همتایان خود وضعیت بهتری کسب کنند.
  • جامعه: تیم‌ها برای دستیابی به اهداف خاص یا به نتیجه دلخواه خود با هم کار می‌کنند.
  • آموزش: همانطور که شرکت کنندگان در بازی حرکت می‌کنند یا سطح بالاتری را طی می‌کنند، نکات و ترفندهایی به آنها داده می‌شود که به آنها کمک می‌کند روند را طی کنند. شما همچنین می‌توانید از آزمون‌ها برای یادگیری افراد در یک ترفند بازی سازی استفاده کنید.
  • جوایز: نشان‌ها، امتیازات و جوایز دیگر انگیزه را تقویت می‌کنند و به شرکت کنندگان کمک می‌کنند احساس کنند در حال انجام کاری هستند.

اگر تا به حال یک بازی ویدیویی بازی کرده‌اید، با ده‌ها مکانیزم بازی آشنا هستید. به عنوان مثال، اگر در یک بازی تیراندازی اول اشخاص بد بازی را بکشید، با امتیازات بیشتر، سلاح بهتر و دارایی‌های دیگر پاداش خواهید گرفت.

گیمیفیکیشن چگونه کار می‌کند؟

کار اصلی گیمیفیکشن برای برند شما، ایجاد اعتماد در مشتریان و تبدیل آنها به مشتریان وفادار است. قرار بر این است که این مهم با ایجاد سرگرمی‌هائی نیز همراه باشد. به طور مثال می‌توانید سرگرمی کوچک برای مشتریان خود ایجاد کنید. یک کمپین گیمیفیکیشن ایجاد کنید که آنها را به رقابت، ارتقا سطح و آزمایش دانش تشویق کند.

عناصر مهم در ایجاد انگیزه

گیمیفیکیشن می‌تواند در مشتریان انگیزه ایجاد کند، اما زمانی که به درستی اجرا شود. برای کار با گیمیفیکیشن، به سه عنصر مهم نیاز دارید:

  • زمینه فعالیت: استراتژی بازاریابی یا دوره آنلاین شما باید حول محور یک موضوع خاص جهت ایجاد ارتباط موثر با مشتری باشد.
  • ارزش: شرکت کنندگان باید احساس کنند که در این فعالیت وضعیت، پاداش یا دانش، ارزشمندی کسب می‌کنند.
  • موفقیت: اگر یک استراتژی گیمیفیکیشن را بیش از حد پیچیده کنید، هیچ کس نمی‌تواند این چالش را کامل کند. به جای ایجاد تعامل، ناامیدی ایجاد خواهید کرد. در نهایت، اهداف بازی باید قابل دستیابی باشند.

علاوه بر این، به یاد داشته باشید که گیمیفیکیشن یک بازی صرف نیست. هدف اصلی صرفاً ارائه سرگرمی نیست، اگرچه بازی سازی می‌تواند سرگرم کننده باشد اما اینجا اولین قدم ارائه تعامل و آموزش است.

گیمیفیکیشن و مشاغل کوچک

گیمیفیکیشن را به عنوان یکی دیگر از ابزارهای موجود در بازاریابی و آموزش خود در نظر بگیرید. این امر با تبدیل محتوای موجود به شکل تعاملی، پاداش دهنده و انگیزشی، می‌تواند به مشاغل کوچک کمک کند.

به عنوان مثال، اگر فعالیت شما در زمینه ساخت دوره‌های تناسب اندام است. شما می‌توانید یک سیستم گیمیفیکیشن ایجاد کنید که در آن افراد، آخرین دستاوردهای تناسب اندام خود را در شبکه‌های اجتماعی منتشر کنند و با استفاده از نام تجاری شما به عنوان هشتگ، امتیازاتی دریافت و اعلام کنند. هرچه بیشتر به اهداف خود برسند و پیام‌های خود را به اشتراک بگذارند، نشان‌های بیشتری به آنها تعلق می‌گیرد.

به همین ترتیب، می‌توانید هر بار که افراد در یکی از دوره‌های آنلاین شما شرکت می‌کنند، به آنها ستاره یا نشان بدهید. و یا برای آن‌ها یک گواهینامه معتبر در نظر بگیرید. این ثابت می‌کند که مشتریان شما دوره شما را طی کرده و اطلاعاتی را که ارائه داده‌اید، مفید یافته‌اند. فراموش نکنید:

” لازم نیست گیمیفیکیشن پیچیده یا گران باشد. تنها چیزی که لازم است تخیل است”

تفاوت بازی‌ها و گیمیفیکیشن

بازی یک موجود واحد است که برای هدفی خاص که همان سرگرمی است، طراحی می‌شود. افراد طبق قوانین بازی می‌کنند و در پایان بازی شخصی به عنوان برنده ظاهر می‌شود.

اما گیمیفیکیشن کاملاً متفاوت است. این مهم شامل اضافه کردن مکانیزم بازی به کسب و کار شما است. هدیه‌های فیس بوک یک نمونه کلاسیک را ارائه می‌دهند.

 به عنوان مثال، برای شرکت در بخش تبلیغاتی، کاربران شما باید یک عکس سلفی از خود ارسال کنند و کسب و کار شما را در توضیحات برچسب گذاری کنند. در این صورت، شما یک برنده را از بین ارسال کنندگان انتخاب می‌کنید که از قوانین خواسته شده، به طور کامل پیروی کرده باشد.

همین کار را می‌توانید برای وبلاگ یا سایت کسب و کار خود انجام دهید. به جای اینکه فقط کلید “انتشار پست” را بزنید، یک تست یا مسابقه به انتهای پست‌های ویژه اضافه کنید. از کاربران بخواهید به سوالات مربوط به آنچه در این پست می‌خوانند، پاسخ دهند. از بین افرادی که در آزمون ۱۰۰٪ نمره می‌گیرند، شما به طور تصادفی برنده‌ای را قرعه کشی خواهید کرد که به نوعی پاداش یا جایزه دریافت می‌کند.



:: بازدید از این مطلب : 70
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 3 مهر 1403 | نظرات ()