نوشته شده توسط : کاریاب

ویدئو مارکتینگ یا بازاریابی ویدئویی

امروزه یکی از موارد واجب در هر بازاریابی، استفاده بهینه از ویدئو و شناخت ذائقه مخاطبان، به جهت دستیابی به فروش بیشتر است. این مسئله دیگر بخشی از روند بازاریابی شما نیست بلکه تلاش مهمی در راستای موفقیت شما در دستیابی به استراتژی اجتماعی کسب و کار شماست.

بازاریابی ویدئویی (Video Marketing)، استفاده از ویدئوها برای تبلیغ و بازاریابی محصول یا خدمات شما، افزایش تعامل در کانال‌های دیجیتال و شبکه‌های اجتماعی، آموزش مشتریان و جذب مخاطبان با رسانه جدید است.

چرا امروز باید روی بازاریابی ویدئویی تمرکز کنید؟

در سال‌های اخیر، شاهد محبوبیت ویدئو به عنوان قالب مهمی در بازاریابی محتوا بوده‌ایم. به طور خاص، در سال ۲۰۱۷، ویدئو در بالای لیست تاکتیک‌های بازاریابی قرار می‌گیرد. همچنین در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ ویدئو از یک تاکتیک منحصر به فرد بازاریابی، به یک استراتژی تجاری تبدیل شده است.

امروز، ویدئو یک رویکرد کلی تجاری است. طبق گزارشی از HubSpot Research، بیش از ۵۰٪ از مشتریان بیش از هر نوع محتوای دیگر، مایل به دیدن فیلم از برندها هستند.

ویدئو در صفحات فرود (landing page)، قادر به افزایش نرخ تبدیل بیش از ۸۰٪ است و صرف ذکر کلمه “ویدئو” در موضوع ایمیل شما ۱۹٪ نرخ بازدید را افزایش می‌دهد. همچنین ۹۰٪ مشتریان می‌گویند که، فیلم‌ها به آنها در تصمیم‌گیری در خرید کمک شایانی می‌کند.

ویدئو نه تنها باعث تغییر نحوه خرید و فروش کسب و کارها و مشتریان شده است، بلکه انقلابی ایجاد کرده است تا فروشندگان بدانند که چگونه با مشتریان ارتباط برقرار کنند. مشتریان وفادار خود را یافته و راه‌های گسترش خدمات خود را آسان‌تر کنند.

به گفته گری استیونس، رئیس تحقیقات در HostingCanada.org، “هدف‌گذاری مجدد بازدید کنندگان وب سایت ما در شبکه‌های اجتماعی منجر به افزایش ۴۷ درصدی ارزش بازدید کنندگان در سطح سایت شده است.” جزئی بودن تجزیه و تحلیل ویدئو در سیستم عامل‌هایی مانند فیس بوک یکی از دلایلی است که در سال ۲۰۱۸، ۹۳٪ از کسب و کارها گزارش کرده‌اند که به لطف ویدئو، مشتری‌های جدید زیادی در شبکه‌های اجتماعی پیدا کرده‌اند.

۱۲ نوع فیلم بازاریابی

قبل از شروع فیلمبرداری، ابتدا باید نوع فیلم(های) مورد نظر خود را تعیین کنید. برای درک بهتر گزینه‌های خود را در این لیست را بررسی کنید.

  1. فیلم‌های آزمایشی

فیلم‌های آزمایشی نحوه کارکرد محصول شما را نشان می‌دهد. باعث می‌شود بینندگان به گشت و گذار در نرم افزار شما بپردازند و همچنین دریابند که چگونه می‌توان از محصول معرفی شده، استفاده کرد.

  1. فیلم‌های تجاری

به طور معمول به عنوان بخشی از یک کمپین تبلیغاتی بزرگتر ایجاد می‌شوند، که سطح چشم انداز، مأموریت یا محصولات و خدمات سطح بالای شرکت را به نمایش می‌گذارند. هدف از فیلم‌های تجاری ایجاد آگاهی در مورد شرکت شما و جذب مخاطب مورد نظر شما است.

  1. فیلم‌های رویداد

آیا کسب و کار شما میزبان یک کنفرانس، میزگرد، جمع آوری کمک مالی یا نوع دیگری از رویدادها است؟ یک محصول برجسته در این زمینه از کار خود تولید کنید یا مصاحبه‌ها و سخنرانی‌های جالب از این مجموعه را منتشر کنید.

  1. مصاحبه‌های تخصصی

گرفتن مصاحبه با متخصصان داخلی یا رهبران اندیشه در صنعت شما راهی عالی برای ایجاد اعتماد و اقتدار با مخاطبان هدف شماست.

  1. فیلم‌های آموزشی

از فیلم‌های آموزشی می‌توان برای آموزش چیزهای جدید به مخاطبان یا ایجاد دانش بنیادی مورد نیاز آنها برای درک بهتر کسب و کار و راه‌حل‌های شما استفاده کرد. این فیلم‌ها همچنین در هنگام کار با مشتریان می‌توانند توسط تیم‌های فروش و خدمات شما استفاده شوند.

  1. فیلم‌های توضیح دهنده

این نوع ویدئو برای کمک به مخاطب شما در درک بهتر دلیل نیاز به محصول یا خدمات شما استفاده می‌شود. بسیاری از فیلم‌های توضیح دهنده بر سفر خیالی شخصیت اصلی خریدار شرکت که با یک مشکل دست و پنجه نرم می‌کند، تمرکز دارند. این فرد با اتخاذ یا خرید راه حل کسب و کار، بر مسئله غلبه می‌کند.

  1. فیلم‌های متحرک

فیلم‌های متحرک می‌توانند قالب مناسبی برای درک درستی از مفاهیمی باشند که به تجسم قوی نیاز دارند یا برای توضیح یک سرویس یا محصول انتزاعی بهترین راه‌حل هستند.

  1. مطالعه موردی و فیلم‌های توصیف مشتری

مشتریان شما می‌خواهند بدانند که محصول شما می‌تواند مشکل خاص آنها را حل کند یا نه. یکی از بهترین راه‌ها برای اثبات این مسئله ایجاد فیلم‌های موردی است که شامل مشتریان راضی و وفادار شما می‌شود. این افراد بهترین مدافعان شما هستند. آنها را در دوربین توصیف کنید و چالش‌هایشان را شرح دهند و اینکه شرکت شما چگونه در حل آنها کمک کرده است را از قلم نیاندازید.

  1. فیلم‌های زنده

ویدئوی زنده به بینندگان شما نگاه ویژه‌ای خواهد داد. مصاحبه‌ها، سخنرانی‌ها و رویدادها را به صورت مستقیم پخش کنید و بینندگان را به سوالات و اظهار نظر در مورد محصول خود تشویق کنید.

  1. فیلم های ۳۶۰ درجه و واقعیت مجازی

با ویدئوهای ۳۶۰ درجه، بینندگان “پیمایش” می‌کنند تا از هر زاویه‌ای محتوا را ببینند.( مثل اینکه از نظر جسمی درون محتوا هستند). این سبک ویدئویی کُروی به بینندگان اجازه می‌دهد تا مکان یا رویدادی مانند کاوش در قطب جنوب یا ملاقات با کوسه سر چکشی را تجربه کنند.

  1. فیلم‌های واقعیت افزوده (AR)

در این ویدئوی، یک لایه دیجیتال به آنچه در حال حاضر در جهان مشاهده می‌کنید، اضافه می‌شود. به عنوان مثال، شما می‌توانید دوربین تلفن خود را به سمت اتاق نشیمن خود هدایت کنید و AR به شما امکان می‌دهد ببینید یک کاناپه در فضا چگونه به نظر می‌رسد. برنامه IKEA Place مثالی عالی در این مورد است.

  1. پیام‌های شخصی شده

ویدئو می‌تواند یک روش خلاقانه برای ادامه مکالمه یا پاسخ به کسی از طریق ایمیل یا متن باشد. این فیلم‌ها لحظه‌ای لذت بخش و منحصر به فرد را برای چشم‌انداز شما ایجاد می‌کنند.



:: بازدید از این مطلب : 54
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 3 مهر 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

بازاریابی بصری (Visual marketing)

در عصر دیجیتال، تراکم زیادی از محتوا در اطراف ما وجود دارد و این مسئله دستیابی به یک جایگاه مناسب برای برند مربوط به کسب و کارمان را به یک بازی دشوار تبدیل کرده است. محتوای قابل اشتراک در  دوران کنونی باید معتبر، منحصر به فرد، چشم‌نواز و به احتمال زیاد تصویری است.

برای به دست آوردن بخشی از این مهم، ضروری است که شما استراتژی‌های محتوای بصری را بشناسید و از آن استفاده کنید تا آن را به یک قسمت اصلی از استراتژی کلی بازاریابی خود تبدیل کنید.

بازاریابی بصری (Visual Marketing) چیست و چرا مهم است؟

به بیان ساده، بازاریابی بصری، شیوه‌ایست که از گرافیک، تصویر، فیلم یا مواد بصری دیگر، که برای بازاریابی محصول یا خدمات استفاده می‌شود. نحوه ارتباط این روش با علوم اعصاب انسان است که بازاریابی بصری را برای برند شما مهم می‌کند. ما موجوداتی بصری هستیم. مغز ما برای تفسیر تصاویر فوق‌العاده سریع طراحی شده است.

یک مطالعه MIT نشان داد که انسان پس از مشاهده، کمتر از ۱۳ میلی ثانیه می‌تواند به درستی کل تصاویر را شناسایی کند. در همین مقاله توضیح داده شده است: “بینایی قوی‌ترین حس ماست. ۹۰٪ اطلاعات منتقل شده به مغز بصری است و ۴۰٪ رشته‌های عصبی مغز به شبکیه متصل می‌شوند.”

علاوه بر این، در دیگر مطالعات نشان داده است که تصاویر همچنین قادر به تحریک احساسات بسیار موثرتر از کلمات هستند، که به طور کامل در جمله معروف خلاصه می شود: “… یک تصویر هزار کلمه را بیان می‌کند. “

قدرت بازاریابی بصری هنگام غواصی در داده‌ها، واضح‌تر می‌شود. آمارهای اخیر شرکت Inc نشان می‌دهد که پست‌هایی که تصاویر در آن گنجانده شده است ۶۵۰٪ جذابیت بیشتری نسبت به پست‌های فقط متنی دارند. به عنوان مثال، درصورتی که اگر تنها مشتری فیلم ویدیویی محصول را تماشا کرده باشد ۸۵٪ احتمال خرید او بیشتر می‌شود. به طور خلاصه، هیچ برندی نمی‌تواند در دنیای دیجیتال و با رشد سریعی که از آن سراغ داریم، بدون بازاریابی بصری در حال کار باشد و بنابراین نمی‌تواند بدون استراتژی بازاریابی دیجیتالی کار خود را پیش ببرد.

چگونه می‌توان استراتژی بازاریابی بصری ایجاد کرد؟

  1. تجزیه و تحلیل SWOT از دارایی‌های خود را انجام دهید.

تجزیه و تحلیل SWOT روشی کلاسیک با ابزاری ماندگار و محبوب برای توانایی در جدا کردن ساده برند شما و درک قسمت‌های اصلی آن است. این مهم از چهار مخفف: نقاط قوت (Strengths)، ضعف (Weaknesses)، فرصت‌ها (Opportunities) و تهدیدها (Threats) تشکیل شده است.

در زمینه بازاریابی تصویری، می‌توانید این سوالات مربوط به طراحی برند را از خود بپرسید:

  • چه محتوای تصویری در گذشته برای ما مفید بوده است؟
  • چه چیزی بی‌اثر بوده است؟
  • چه منابعی در دسترس ما است که می‌تواند به ما امکان ایجاد سریع‌تر محتوای بصری را بدهد؟
  • رقبای ما چه کاری انجام می‌دهند؟

هنگامی که می‌خواهید مرزهای کار خود را مشخص کنید، این پاسخ‌ها نقاط کانونی استراتژی شما را تشکیل می‌دهند.

  1. گزاره‌های ارزشمند و شفاف را پیدا کنید.

شما به عنوان یک کسب و کار، به مشتری خود چیزی ارائه می‌دهید که هیچ برند دیگری نمی‌تواند آن را ارائه دهد. این ارزش پیشنهادی شماست. همین مورد باید در مورد محتوای بصری شما نیز اعمال شود. قرار است به مخاطبان منحصر به فرد خود، چیزی را ارئه دهید که رقبا در نظر نگرفته‌اند. با توجه به این مهم، روشن کنید که متن محصول یا پیشنهاد شما، چه ارتباطی با نیازهای آنها دارد؟ هر آنچه ایجاد می‌کنید باید ارزش افزوده داشته باشد.

  1. در مورد اهداف استراتژی بازاریابی محکم عمل کنید.

ایجاد یک استراتژی بدون تعیین اهداف، کمی شبیه تیراندازی در تاریکی است. اگر نمی‌فهمید که از استراتژی جدید خود می‌خواهید چه چیزی بدست آورید، چگونه می‌توان آن را موفق دانست؟ اگر مطمئن نیستید که “کار” چگونه است، چگونه می‌توانید بفهمید که کجا می‌توانید تغییراتی ایجاد کنید؟

در مورد ویژگی‌های موفقیت در استراتژی بازاریابی بصری خود روشن و واضح وارد عمل شوید. بدانید که آیا به اشتراک‌گذاری محتوا توجه دارید؟ محتوای شما چه میزان مشارکت در جامعه مخاطبان ایجاد می‌کند؟ امیدوارید که چه میزان بینندگان بیشتری را به وب‌سایت خود هدایت کنید؟ لیستی از ۳-۵ هدف اصلی (پیروی از قانون هوشمند SMART) و یک بازه زمانی برای دستیابی به آنها را کنار هم قرار دهید.

  1. تصویری کاملا مشخص از مخاطبان خود ایجاد کنید.

مخاطبان شما – یا در مورد شرکت شما، مشتریان شما – در قلب همه کارهای شما قرار دارند. از جمله استراتژی بازاریابی بصری. رفتارهای آنلاین، اطلاعات دموگرافیک و تنظیمات برگزیده آنها همه عناصر مهمی هستند که بر نحوه بازاریابی برای آنها تأثیر می‌گذارد. بنابراین درک آنچه برای آنها مرتبط، مهم و سرگرم‌کننده است، بسیار ضروری خواهد بود.

  1. رقبای خود را بررسی کنید.

یک راه خوب برای دانستن اینکه کجا باید بروید، توجه به جایگاه رقبای موفق است. تجزیه و تحلیل SWOT را در مورد بند تجاری آنها انجام دهید تا راهی برای کشف آنچه ممکن است برای الهام گرفتن استفاده کنید، آنچه را که باید از آن دور شوید و فضای مناسب برای فرصت‌ها، داشته باشید.

  1. در مورد محتوای “مرتبط” تصمیم بگیرید.

به گفته گریگوری سیوتی، کارشناس بازاریابی محتوا، مهم‌ترین جنبه بازاریابی محتوای شما این است که ” با خلاقیت، مفهوم را در یک تصویر تصویر جا بدهید.” وی توصیه می‌کند: “هنگام خواندن در مورد یک موضوع پیچیده، آن را به عنوان یک تصویر در نظر بگیرید”.

بهترین راه برای رسیدن به آن لحظه‌ای که مخاطبان از کار شما راضی باشند، با در نظر داشتن آنچه هر نوع داده می‌تواند به شما بدهد و انتخاب بهترین موارد ممکن برای نمایاندن اطلاعات شماست که میسر می‌شود. به عنوان مثال، شما از کمیک برای نشان دادن رشد شرکت خود استفاده نمی‌کنید، نمودار برای این منظور بسیار بهتر عمل می‌کند.

 

نتیجه سخن

بازاریابی بصری رشته‌ای است که در آن مطالعه رابطه بین یک شی، زمینه‌ای که در آن قرار داده شده و تصویر مربوط به آن را در نظر دارد. این مهم پیوند تنگاتنگی با قوانین ادراک بینایی و روانشناسی شناختی دارد.



:: بازدید از این مطلب : 68
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 3 مهر 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

بازاریابی شبکه‌ای (Network Marketing) یا نتورک مارکتینگ

 

بازاریابی شبکه‌ای (Network Marketing) که به عنوان بازاریابی چندسطحی (Multi-Level Marketing) نیز معروف است، غالباً با برنامه‌های ساختاریافته هرمی اشتباه گرفته می‌شود اما عملکرد آن کمی متفاوت از سازمان‌های دارای ساختار هرمی است.

این نوع بازاریابی یک روش فروش مستقیم است که در آن محصولات و خدمات شرکت توسط گروهی از فروشندگان مستقل فروخته می‌شوند، این افراد با جذب و آموزش دیگران پیوند یا زنجیره‌ای ایجاد و آن را مدیریت می‌کنند. این بدان معناست که هر بار که فروش انجام می‌شود، تمام اعضای سطح بالای زنجیره کارمزد خود را از آن دریافت می‌کنند. نکته جالب این است که این افراد فروشنده بر اساس حقوق و دستمزد استخدام نمی‌شوند. فروشندگان از طریق روش‌های زیر درآمد کسب می‌کنند:

  • فروش مستقیم یا فروش صورت گرفته توسط دیگر اعضا
  • استخدام اعضای جدید و بزرگ‌تر کردن زنجیره. هرچه زنجیره طولانی‌تر باشد، درآمد بیشتری کسب خواهید کرد.

تاریخچه شرکت‌های بازاریابی شبکه‌ای

در طی انقلاب صنعتی دهه ۱۸۰۰، تعداد زیادی از محصولات جدید اختراع می‌شدند که لازم بود به مصرف‌کنندگان فروخته شوند. این محصولات اغلب پیچیده بودند و خریداران بالقوه توضیحات لازم را نیاز داشتند. بازاریابی شبکه‌ای در پی جنگ جهانی دوم در دهه ۱۹۴۰ با California Vitamin Company (در سال ۱۹۳۹ به Nutrilite تغییر نام یافت) و California Perfume Company (Avon کنونی) شروع به کار کرد.

محصولات تولیدشده توسط California Vitamin Company به قدری مورد تقاضا قرار گرفت که بنیان‌گذار آن، کارل رنبورگ شروع به جذب توزیع‌کنندگان مستقل برای افزایش تعداد فروشندگان کرد. به این توزیع‌کنندگان مستقل دستور داده شد که توزیع‌کنندگان جدیدی را در محافل دوستان، آشنایان و مشتریان خود پیدا کنند. نمایندگان از فروش توزیع‌کنندگانی که شخصاً استخدام کرده‌اند، سود می‌بردند.

در سال ۱۹۵۹، دو کارمند Nutrilite، ریک دِووس و جان ون آندل، شرکت خود یعنی Amway را تاسیس کردند. Amway با استفاده از ساختار سازمانی بازاریابی چند سطحی ایجاد شد و راه را برای ایجاد شرکت‌های بازاریابی چند سطحی در کشورهای دیگر مانند کانادا، انگلستان، استرالیا، آلمان و فرانسه هموار کرد.

Amway به شرکت‌هایی مانند پاناسونیک، پالمولیو و مسترکارت اجازه داد بازاریابی شبکه‌ای را در استراتژی‌های بازاریابی کانال‌های خود قرار دهند.

در دهه ۱۹۸۰، چشم‌انداز اقتصاد ایالات متحده متحول شد. رونق مالی هم‌زمان با ورود زنان به کسب و کار بود. این زنان یک هدف بزرگ برای شرکت‌های بازاریابی شبکه‌ای بودند، زیرا آن‌ها به دنبال مشاغلی می‌گشتند که بتوانند بدون غفلت از فرزندان و خانواده خود درآمد کسب کنند.

زنان توانستند موقعیت‌های بالایی را در این شرکت‌ها بدست آورند و فرصت‌هایی را برای دستیابی به استقلال مالی زنان بدون دست کشیدن از خانواده ایجاد کنند.

در پایان دهه ۱۹۹۰، بازاریابان شبکه در حال یادگیری استفاده از قدرت اینترنت بودند. پیاده‌سازی فروشگاه‌های آنلاین و سفارشات الکترونیکی استفاده از شبکه‌های اجتماعی را برای توزیع‌کنندگان و کسب و کارهای فردی بسیار آسان‌تر می‌کند. از زمان ظهور رسانه‌های اجتماعی، مشاهده تبلیغات توسط افراد در شبکه شما برای شرکت‌هایی مانند Rodan + Fields یا ItWorks معمول شده است.

بازاریابی شبکه‌ای هم‌سو با جامعه ادامه پیدا کرده و رشد خواهد کرد. اما ایجاد روابط، همیشه کلید موفقیت در بازاریابی شبکه‌ای خواهد بود.

بازاریابی شبکه‌ای چگونه انجام می‌شود؟

نام‌های زیادی برای بازاریابی شبکه‌ای وجود دارد. به عنوان مثال بازاریابی وابسته، بازاریابی تلفن همراه، بازاریابی مشتری مستقیم، بازاریابی ارجاعی یا بازاریابی چند سطحی.

مدل شبکه‌ای انواع مختلفی از سطوح مانند بازاریابی تک لایه، دو لایه و چند سطحی را ایجاد می‌کند.

در این بخش ما در مورد انواع بازاریابی شبکه‌ای با کمک مثال‌هایی صحبت خواهیم کرد.

بازاریابی مستقیم (Direct Marketing)

بازاریابی مستقیم یک سیستم بازاریابی تک لایه است که نیاز به ثبت‌نام شخص در برنامه فروش محصول یا خدمات دارد. افرادی که در این برنامه‌ها ثبت‌نام می‌کنند نیازی به استخدام سایر توزیع‌کنندگان ندارند و تنها با فروش مستقیمی که انجام می‌دهند، حقوق دریافت می‌کنند.

بازاریابی مستقیم فوری‌ترین شکل فروش است. محصولی را که دوست دارید پیدا کرده و دوستان و خانواده خود را مجبور به خرید آن کنید. چند شرکت برتر درگیر این نوع بازاریابی شبکه‌ای لوازم آرایشی Mary Kay، لوازم آرایشی Avon و لوازم آشپزخانه Pampered Chef هستند.

بازاریابی وابسته (Affiliate Marketing)

جنبه جدیدتری از بازاریابی شبکه‌ای استفاده از برنامه‌های آنلاین بازاریابی وابسته است. صاحبان وب‌سایت و وبلاگ‌نویسان لینک محصولات خاص را در پلتفرم خود ادغام می‌کنند. هنگامی که افراد روی آن لینک‌ها کلیک و محصولات را خریداری کنند، به صاحب وب‌سایت حق ارجاع پرداخت می‌شود. این امکان دسترسی به سایتی مطمئن را در اختیار مشتریان قرار می‌دهد که می‌توانند بلافاصله محصولات مورد تبلیغ خود را خریداری کنند.

برای کسانی که از لینک‌های وابسته استفاده می‌کنند مهم است که در این مورد شفاف باشند. برنامه وابسته آمازون یکی از شناخته شده‌ترین برنامه‌ها است، اما Partnerize و Google’s Affiliate Network نیز در این حوزه موارد دیگری هستند.

هزاران برنامه وابسته هم برای برندها وجود دارد و هم افراد می‌توانند از آن استفاده کنند. قبل از عضویت در یک برنامه، حتماً درباره پردرآمدترین برنامه‌های وابسته تحقیق کنید.

بازاریابی شبکه‌ای یک لایه (Single-Tier)

بازاریابی شبکه‌ای یک لایه بسیار ساده است، شما در برنامه ثبت‌نام کرده، سپس شروع به فروش محصولات یا خدمات شرکت می‌کنید و براساس فروش خود، کمیسیون دریافت می‌کنید. با این حال، نیازی به استخدام نماینده فروش دیگری نیست تا کار را برای شما انجام دهد. شما فقط باید روی فروش و ایجاد ارتباط با مشتری تمرکز کنید.

شرکت‌های Betterware ، Kleeneze ،Avon بازاریابی تک لایه را دنبال می‌کنند. همچنین برخی از پلتفرم‌های آنلاین از بازاریابی یک لایه پیروی می‌کنند، شما به وب‌سایت آن‌ها مراجعه کرده و مانند پرداخت به ازای هر کلیک (PPC) یا پرداخت سرانه (PPL)  حقوق دریافت می‌کنند.

بازاریابی شبکه‌ای دو لایه (Two-Tier یا Double-Tier)

بازاریابی شبکه‌ای دو لایه نیاز دارد که اعضای آن دیگران را جذب کنند. در این مدل به شما از هر دو طریق پول پرداخت می‌شود. فروش مستقیم کالا یا خدمات (یا ورود ترافیک به وب‌سایت آن‌ها) و جذب اعضای دیگر برای کار زیر دست شما. SiteSell نمونه بسیار خوبی از بازاریابی شبکه‌ای دو لایه است.

بازاریابی چند سطحی (Multi-Level)

 

همانطور که از نام آن بر می‌آید بازاریابی چند سطحی (MLM) شامل دو یا چند ردیف است و بر اساس شبکه مبتنی بر بازاریابی توزیع می‌باشد. بازاریابی چند سطحی به اعضای خود این امکان را می‌دهد تا زمانی که ردیف پنج برابر یا بیشتر عمق دارد و انگیزه دیگری برای استخدام وجود دارد، درآمد کسب کنند. این مدل دو نوع استراتژی شبکه دیگر دارد: بازاریابی شبکه‌ای مبتنی بر نام و بازاریابی شبکه‌ای مبتنی بر بازار.

 

جمع‌بندی

ما تقریباً همه مواردی را که باید در مورد بازاریابی شبکه‌ای بدانیم، از جمله تعریف آن، انواع مختلف، تاریخچه، نحوه انتخاب سازمان و اهمیت مربی‌گری را ارائه داده‌ایم.

همانطور که پیش می‌روید و شبکه خود را برای فروش یک محصول یا خدمات می‌سازید، به خاطر داشته باشید که آن‌ها قبل از اینکه مشتری شما باشند، دوستان و خانواده‌تان هستند. راه اثربخشی و موفقیت بازاریابی شبکه‌ای، ایجاد یک رابطه عالی و فروش محصول است.



:: بازدید از این مطلب : 65
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 3 مهر 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب
 
 چرا محتوا در بازاریابی امروزه پادشاه است؟

به دلیل استفاده کسب و کارها از وبسایت و وبلاگ برای بیان تخصصشان، محتوا قلب استراتژی بازاریابی امروزه است. در ادامه، نکاتی در مورد نحوه تولید محتوای قدرتمند بیان می‌شود تا به فروش کالا یا خدمات و رشد کسب و کار حرفه‌ای شما کمک کند. فعالیت‌های آزمون و خطا شده برای جلب توجه مشتریان، مانند گذشته نتیجه نمی‌دهند.

  • تبلیغات به ندرت هزینه‌های قابل توجه را توجیه می‌کنند.
  • تیر بازاریابی تلفنی شما به سنگ می‌خورد.
  • محبوبیت نشریه‌ای که برای پوشش بازار به آن تکیه داده اید، کاهش می یابد یا از بین می رود.
  • سایتی که برای ایجاد آن زمان گذاشتید، سرنخی را در بازار ایجاد نمی‌کند و به سختی می‌توان آن را به‌روز کرد.
  • شبکه مورد اعتماد شما، فرصت کافی را برای پیشرفت رو به جلوی شما را به دست نیاورده است.

شما در کار خود متخصص هستید و می‌دانید که مشتریانی وجود دارند که برای کمک شما ارزش قائل هستند. حال، چگونه می‌توانید آن‌ها را به سمت خود جذب کنید؟

رفتار خرید را با بازاریابی محتوا در جهان مبتنی بر وب تغییر دهید

در سال‌های گذشته، وب رفتار خرید را تغییر داده است. در گذشته، اگر مشتری بالقوه اطلاعاتی در مورد خدمات شما می‌خواست، با دفتر اداری شما تماس می‌گرفت و با شما یا یکی از افراد تیم فروش ارتباط برقرار می‌کرد تا از قیمت پیشنهادی شما کم کند.

امروزه، اولین تماس آن‌ها با اینترنت خواهد بود. او در گوگل جستجو می‌کند، سایت شما را بررسی می‌کند و در سایت برای مقاله‌های به‌روز شده یا بازخوردهای رسانه‌های اجتماعی ثبت نام می‌کند تا اطلاعات بیشتری را به‌دست بیاورد. هم‌چنین، او بهترین فرد برای حل مشکل کسب وکار خود را بررسی می‌کند. انتظار می‌رود که محتوای با ارزشی را به دست بیاورد.

مشتریان شما تحت کنترل هستند و شما در مورد اطلاعات کسب وکار خود که در سایت قرار داده‌اید، بهتر اشراف دارید که آیا جواب مشتریان را خواهد داد یا نه و آیا شما را به عنوان منبعی قابل اعتماد برای نیاز آنان معرفی خواهد داد یا نه؟

امروزه، تمام بازاریابی موثر پیرامون ایجاد محتوای با کیفیت و اشتراک‌گذاری آن از طریق وب می‌گردد. منظور از محتوای با کیفیت، این نیست که اطلاعات به خوبی نوشته شده باشند یا هنرمندانه تولید شده باشند؛ منظور از محتوای با کیفیت، این است که در درجه نخست برای مشتریان شما، ارزش داشته باشد.

مشتریان خود را آموزش بدهید و به آنها بهترین کار را نشان دهید. به آنها بگویید در جستجوی چه چیزی هستید، به آنها نکات با ارزش ارائه دهید، راه دسترسی به موفقیت را نشان دهید، به آنها نحوه کمک خود برای موفقیت دیگران را شرح دهید، به مشکلات آنان پاسخ دهید و دید آنان را باز کنید.

ایجاد و توزیع اطلاعات مرتبط، با ارزش و متقاعدکننده به شما کمک می‌کند تا مشتری بالقوه را به خریدار تبدیل کنید و خریدار را به هوادار بلند مدت خود تبدیل کنید.

چرا محتوا در بازاریابی امروزه پادشاه است؟

فرصت

گونه‌ای از محتوا را که خریدار برای خرید خود واقعا به آن نیاز دارد، تولید کنید. بازاریابی با محتوای با ارزش، یک بازی برد-برد برای کسب و کار و مشتریان شماست. (مشتری بالقوه، اطلاعات مورد نیاز خود را دریافت می‌کند و شما تخصص و سودمندی خود را بیان می‌کنید.)

محتوای با ارزش به فروش شما کمک می‌کند. این کار سبب می‌شود که مشتریان ایده‌آل، شما را پیدا کنند و خرید از شما را برای آنان راحت‌تر می‌کند.

روشی متفاوت برای ارتباط با مشتری

اگر می‌خواهید ارزش محتوای ارزشمند را درو کنید، باید با مشتریان خود به روشی متفاوت ارتباط برقرار کنید. قوانین متفاوتی برای ارتباط با مشتری وجود دارد. روش محتوای ارزشمند، توصیف هیجان‌انگیز بودن کسب و کار شما نیست.

در توصیف خود، نباید خود را به صورت «چه میزان عالی هستید؟» معرفی کنید (مانند بروشورهای سنتی)؛ باید خود را به صورت «چه میزان مفید هستید؟» معرفی کنید. در واقع، شما پاسخ‌هایی برای مشکلات مشتریان دارید.

این روش کاملا، مشتری محور است. محتوای ۱۰۰ درصد مفید برای مشتریان خود تولید کنید. خودتان را بر انجام این کار ملزم بدانید.

ایجاد محتوا آسان نیست ولی ضروری است

ایجاد این گونه از محتوا نیاز به سعی و کوشش دارد. نیاز به درک عمیقی از نیازهای مشتریان هدف خود دارید و باید بدانید که کجا و چگونه می‌توانید به آنها ارزشی را بیافزایید. این موضوع، نیاز به زمان و مهارت دارد. محتوای ارزشمند، آسان به دست نمی‌آید؛ اما ابزاری ضروری برای رشد و پایداری یک کسب و کار موفق در دنیای امروزه مبتنی بر وب است.



:: بازدید از این مطلب : 59
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 3 مهر 1403 | نظرات ()