نوشته شده توسط : کاریاب

در جهان امروز این مارکتینگ است که کسب‌وکار شما را می‌چرخاند. اگر بتوانید بک برنامه خوب برای مارکتینگ داشته باشید؛ کسب‌وکارتان در یک مسیر متفاوت و درست قرار می‌گیرد. در اینجا یک سؤال خیلی مهم مطرح می‌شود. مارکیتنگ چیست و چطور می‌توانید آن را پیاده‌سازی کنید؟ در این مقاله، به تعریف مارکتینگ، بررسی اهمیت آن و تحلیل مهم‌ترین مدل‌های بازاریابی می‌پردازیم.

مارکتینگ چیست؟

مارکتینگ شامل تمام اقداماتی است که یک کسب‌وکار برای جذب مشتریان، نگهداری آن‌ها و افزایش فروش انجام می‌دهد. این اقدامات می‌توانند شامل تحقیق بازار، شناسایی نیازهای مشتریان، طراحی محصولات و خدمات مناسب، تبلیغات، فروش و پشتیبانی پس از فروش باشند. در واقع، مارکتینگ به عنوان پلی بین نیازهای مشتریان و محصولات و خدمات یک شرکت عمل می‌کند و با هدف افزایش رضایت مشتری و در نتیجه افزایش سودآوری کسب‌وکار، فعالیت می‌کند.

اهمیت مارکتینگ

مارکتینگ به عنوان یکی از عوامل کلیدی موفقیت کسب‌وکارها محسوب می‌شود. بدون یک استراتژی مارکتینگ مؤثر، حتی بهترین محصولات و خدمات نیز ممکن است نتوانند به مخاطبان هدف دست پیدا کنند. در ادامه به برخی از دلایل اهمیت مارکتینگ اشاره می‌شود:

  • جذب مشتریان جدید: مارکتینگ به کسب‌وکارها کمک می‌کند تا مشتریان جدید جذب کنند و بازارهای جدید را شناسایی و به آن‌ها وارد شوند.
  • افزایش وفاداری مشتری: از طریق مارکتینگ می‌توان برنامه‌هایی برای افزایش وفاداری مشتریان فعلی طراحی و اجرا کرد.
  • ایجاد تمایز: با استفاده از مارکتینگ، شرکت‌ها می‌توانند محصولات و خدمات خود را از رقبا متمایز کنند و جایگاه خود را در بازار تقویت کنند.
  • افزایش فروش و درآمد: هدف نهایی مارکتینگ، افزایش فروش و درآمد شرکت است. با استراتژی‌های مناسب مارکتینگ، می‌توان این هدف را به دست آورد.
  • بهبود تصویر برند: مارکتینگ به ایجاد و تقویت تصویر برند کمک می‌کند و می‌تواند تأثیر مثبتی بر ادراک مشتریان از شرکت داشته باشد.

مهم‌ترین مدل‌های مارکتینگ

در دنیای بازاریابی، مدل‌های مختلفی وجود دارند که به کسب‌وکارها کمک می‌کنند تا استراتژی‌های خود را بهتر برنامه‌ریزی و اجرا کنند. در ادامه به بررسی برخی از مهم‌ترین مدل‌های مارکتینگ می‌پردازیم:

مدل 4P

مدل 4P یکی از قدیمی‌ترین و پراستفاده‌ترین مدل‌های مارکتینگ است که توسط جروم مک‌کارتی در دهه 1960 معرفی شد. این مدل شامل چهار عنصر کلیدی است که هر کسب‌وکار باید آن‌ها را در نظر بگیرد:

  • محصول ((Product:هر کسب‌وکاری باید محصول یا خدمتی را ارائه دهد که نیازها و خواسته‌های مشتریان را برآورده کند. طراحی و توسعه محصول، انتخاب ویژگی‌ها و بهبود کیفیت محصول، بخشی از این عنصر است.
  • قیمت ((Price :قیمت‌گذاری محصول یکی از مهم‌ترین تصمیمات در مارکتینگ است. تعیین قیمت مناسب که هم برای مشتریان جذاب باشد و هم سودآوری کسب‌وکار را تضمین کند، از اهمیت بالایی برخوردار است.
  • مکان ((Place:مکان به معنای نحوه توزیع و دسترسی به محصول است. کسب‌وکارها باید اطمینان حاصل کنند که محصولات‌شان به راحتی در دسترس مشتریان قرار می‌گیرد.
  • ترویج (Promotion): ترویج شامل تمام فعالیت‌هایی است که برای اطلاع‌رسانی و متقاعد کردن مشتریان به خرید محصول انجام می‌شود. تبلیغات، روابط عمومی، فروش مستقیم و بازاریابی دیجیتال از جمله روش‌های ترویج هستند.

 

مدل STP

مدل STP یکی از مدل‌های استراتژیک در مارکتینگ است که روی تقسیم‌بندی بازار، هدف‌گذاری و جایگاه‌یابی تمرکز دارد. این مدل به کسب‌وکار شما کمک می‌کند تا بازار خود را به بخش‌های مختلف تقسیم و بهترین بخش‌ها را هدف‌گذاری کنید:

  • تقسیم‌بندی (Segmentation ):در این مرحله، بازار به بخش‌های مختلفی تقسیم می‌شود که هر کدام از آن‌ها دارای ویژگی‌ها و نیازهای منحصر به فردی هستند. تقسیم‌بندی بر اساس عواملی مانند سن، جنسیت، محل زندگی، درآمد و رفتار مصرفی انجام می‌شود.
  • هدف‌گذاری (Targeting):پس از تقسیم‌بندی بازار، کسب‌وکارها باید تصمیم بگیرند که کدام بخش‌ها را هدف‌گذاری کنند. انتخاب بخش‌هایی که بیشترین پتانسیل سودآوری را دارند، کلیدی است.
  • جایگاه‌یابی (Positioning): در این مرحله، کسب‌وکارها باید تصمیم بگیرند که چگونه می‌خواهند در ذهن مشتریان جایگاهی ایجاد کنند. جایگاه‌یابی به معنای تعریف یک تصویر مشخص و متمایز از برند در ذهن مشتریان است.

مدل AIDA

مدل AIDA یکی از مدل‌های پایه در مارکتینگ است که فرآیند تصمیم‌گیری مشتری را در چهار مرحله توضیح می‌دهد. این مدل به در چینش قیف فروش و مسفر مشتری و دستیابی به مخاطب نقش دارد.

  • توجه (Attention ): در این مرحله، هدف جلب توجه مشتریان است. تبلیغات، محتواهای جذاب و اطلاع‌رسانی‌ها در این مرحله نقش مهمی ایفا می‌کنند.
  • علاقه (:(Interestپس از جلب توجه، باید علاقه مشتری را به محصول یا خدمات ایجاد کرد. ارائه اطلاعات بیشتر و نشان دادن مزایا و ویژگی‌های محصول در این مرحله مؤثر است.
  • تمایل (:(Desire در این مرحله، مشتری باید به این نتیجه برسد که محصول یا خدمات مورد نظر برای او ارزشمند است و تمایل به خرید داشته باشد. این اتفاق با نشان دادن چگونگی رفع نیازهای مشتری و ایجاد احساسات مثبت رقم می‌خورد.
  • اقدام (:(Action آخرین مرحله، اقدام به خرید است. در این مرحله باید مشتری را ترغیب کرد تا به خرید نهایی دست بزند. ارائه پیشنهادات ویژه، تخفیفات یا تسهیل فرآیند خرید می‌تواند در این مرحله مؤثر باشد.

 

 مدل SWOT

مدل SWOT در تحلیل به کسب‌وکار شما کمک می‌کند تا نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدهای خود را شناسایی کنید. این مدل در مارکتینگ یک دیدگاه جامع از موقعیت فعلی کسب‌وکار به شما می‌دهد و باعث می‌شود استراتژی‌های مناسبی برای رشد و پیشرفت تدوین کنید:

  • نقاط قوت (Strengths ):عواملی که به کسب‌وکارها در دستیابی به اهداف کمک می‌کنند. این نقاط می‌توانند شامل منابع داخلی، توانمندی‌ها، یا مزیت‌های رقابتی باشد.
  • نقاط ضعف ((Weaknesses :عواملی که ممکن است عملکرد کسب‌وکار را محدود کنند. این عوامل به مواردی مثل کمبود منابع، ضعف در عملکرد یا فقدان نوآوری اشاره می‌کنند.
  • فرصت‌ها ((Opportunities : شرایط یا عواملی در محیط خارجی که می‌توانند به رشد و پیشرفت کسب‌وکار کمک کنند.
  • تهدیدها ((Threats: عوامل خارجی که ممکن است به کسب‌وکار آسیب برسانند. رقابت شدید و تغییرات قوانین یا تغییرات ناگهانی نمونه‌هایی از تهدید برای کسب‌وکارها هستند.

مدل 4E

مدل 4E یکی از مدل‌های مدرن و مؤثر در بازاریابی است که جایگزینی برای مدل سنتی 4P (محصول، قیمت، مکان، توزیع) محسوب می‌شود. این مدل بر روی تغییر رویکرد از محصول‌محوری به مشتری‌محوری تمرکز دارد. مدل 4E شامل چهار عنصر اصلی است:

  • تجربه (Experience):در مدل 4E، به جای تمرکز بر محصول، بر تجربه مشتریان تأکید می‌شود. این عنصر به این معناست که کسب‌وکارها باید تجربه‌ای منحصر به فرد و مثبت برای مشتریان خود فراهم کنند. تجربه مشتری می‌تواند شامل تجربه‌ای باشد که از تعامل با محصول، خدمات، یا برند به دست می‌آورند. هدف این است که مشتریان با محصول یا خدمات به‌طور کامل آشنا شوند و تجربه‌ای خوشایند از آن داشته باشند. در دنیای امروز مارکتینگ، رقم‌زدن این تجربه مثبت حرف اول را می‌زند.
  • تبادل (Exchange): Exchange به معنای فراتر از قیمت‌گذاری ساده است و شامل تمام ارزشی می‌شود که مشتری از محصول یا خدمات دریافت می‌کند. این ارزش می‌تواند شامل مزایای مالی، احساسی، اجتماعی یا حتی زمانی باشد. به عبارتی، کسب‌وکارها باید به این فکر کنند که مشتریان برای دریافت چه ارزش‌هایی مایل به پرداخت هستند و این ارزش‌ها چگونه به آن‌ها منتقل می‌شود.
  • هر مکانی(Every Place): عنصر Every Place جایگزین عنصر Placeدر مدل 4Pشده است. این عنصر نشان‌دهنده این است که به‌جای تمرکز بر مکان فیزیکی که محصولات یا خدمات ارائه می‌شوند، بر امکان دسترسی مشتریان به برند در هر جا و هر زمانی تأکید می‌شود. در دنیای دیجیتال امروز، برندها باید حضور خود را در همه جا و در تمامی نقاطی که مشتریان به‌طور بالقوه می‌توانند با برند در ارتباط باشند، گسترش دهند.
  • تبلیغ و تعامل ((Evangelism/ Engagement : مشتریانی که شور و اشتیاق واقعی نسبت به برند دارند، به عنوان مبلغان و سفیران برند عمل می‌کنند و برند را به دیگران توصیه می‌کنند. هدف این است که مشتریان به گونه‌ای با برند ارتباط برقرار کنند که خود به طور طبیعی آن را به دیگران معرفی و توصیه کنند.

 

مدل 7P

مدل آمیخته بازاریابی 7P  (7P Marketing Mix) یکی دیگر از مدل‌های توسعه‌یافته‌ای از مدل سنتی 4P است که با توجه به گسترش مارکتینگ خدماتی و نیازهای متنوع کسب‌وکارها ایجاد شد. این مدل شامل هفت عنصر کلیدی است که هر کدام نقش مهمی در موفقیت استراتژی بازاریابی کسب‌وکارها ایفا می‌کنند.

  • محصول (Product ): محصول شامل کالا یا خدماتی است که کسب‌وکار ارائه می‌دهد. این عنصر به ویژگی‌ها، کیفیت، طراحی، بسته‌بندی، نام تجاری، و خدمات پس از فروش محصول مربوط می‌شود. هدف اصلی این است که محصولی با ارزش برای مشتریان ارائه شود که نیازها و خواسته‌های آن‌ها را برآورده کند.
  • قیمت (Price ): قیمت به مبلغی اشاره دارد که مشتریان برای دریافت محصول یا خدمات می‌پردازند. این عنصر شامل استراتژی‌های قیمت‌گذاری، تخفیفات، شرایط پرداخت، و سایر موارد مربوط به ارزش‌گذاری محصول می‌شود.
  • مکان یا توزیع (:(Place مکان یا توزیع به کانال‌ها و روش‌هایی اشاره دارد که از طریق آن‌ها محصول به دست مشتریان می‌رسد. این شامل شبکه توزیع، فروشگاه‌های فیزیکی، فروش آنلاین، انبارها و روش‌های حمل و نقل است. هدف این عنصر این است که محصول به‌طور کارآمد و در دسترس برای مشتریان باشد.
  • ترفیع (Promotion ): ترفیع به فعالیت‌های تبلیغاتی و ارتباطاتی اشاره دارد که کسب‌وکار برای آگاهی‌رسانی، جذب مشتریان و افزایش فروش انجام می‌دهد. تبلیغات، روابط عمومی، فروش مستقیم، بازاریابی دیجیتال و سایر ابزارهای ترویجی از روش‌های این عنصر هستند. هدف ترفیع این است که پیام‌های مؤثری به مشتریان ارسال شود و آن‌ها را به خرید ترغیب کند.
  • افراد یا مخاطبان (:(People این عنصر به کارکنان و مشتریانی اشاره دارد که با برند در تعامل هستند. در بازاریابی خدماتی، افراد نقش بسیار مهمی در ایجاد تجربه مثبت برای مشتریان دارند. آموزش و توانمندسازی کارکنان، فرهنگ سازمانی، و مدیریت روابط با مشتریان اقداماتی بریا پیاده‌سازی این عنصر هستند. افراد می‌توانند تجربه مشتری را بهبود ببخشند یا خراب کنند، بنابراین اهمیت زیادی در موفقیت بازاریابی دارند.
  • فرآیند (Process ): فرآیند به سیستم‌ها و روش‌هایی اشاره دارد که از طریق آن‌ها خدمات ارائه می‌شوند. کارایی و کیفیت فرآیندهای داخلی و خارجی، زمان پاسخگویی به مشتریان، و نحوه ارائه خدمات بخشی از فرآیند هستند. فرآیندهای کارآمد و مؤثر می‌توانند به بهبود تجربه مشتریان و افزایش رضایت آن‌ها کمک کنند.
  • شواهد فیزیکی (Physical Evidence ): شواهد فیزیکی به تمامی نشانه‌ها و مدارکی اشاره دارد که مشتریان می‌توانند برای ارزیابی کیفیت خدمات از آن‌ها استفاده کنند. ظاهر محیط کاری، بسته‌بندی، برندینگ، بروشورها و حتی نظرات مشتریان قبلی جزو این قسمت قرار می‌گیرند. شواهد فیزیکی به ایجاد اعتماد و اطمینان در مشتریان کمک می‌کند و می‌توانند تجربه کلی آن‌ها را تحت تأثیر قرار دهد.

مدل متناسب با کسب‌وکارتان را انتخاب کنید

در مارکتینگ داشتن یک استراتژی درست در رشد کسب‌وکارتان تأثیر بسیار زیادی می‌گذارد. با انتخاب هر یک از مدل‌های مارکتینگ شما به یک استراتژی می‌رسید. اما اینکه این استراتژی تا چه اندازه برای کسب‌وکارتان کارآمد است؛ باید بررسی شود. تلاش کنید مدل‌های مختلفی را که بالاتر گفتیم امتحان و بعد بررسی و آنالیز کنید. از یک مشاور و استراتژیست کمک بگیرید تا بتوانید بهترین مدل را در کسب‌وکارتان اجرایی کنید.



:: بازدید از این مطلب : 22
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 2 دی 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

مارکتینگ

مارکتینگ به مجموعه فعالیت ها و روش هایی گفته می شود که به منظور جذب مشتریان، فروش محصولات و خدمات، سازماندهی فرآیندهای بازاریابی و ارتباط با مشتریان انجام می شود. مارکتینگ شامل ارزیابی نیازها و خواسته های مشتریان، انتخاب اسم برند، برنامه ریزی و اجرای فعالیت های تبلیغاتی، برندینگ، تحقیقات بازار، فروش و توزیع محصولات و خدمات، برنامه ریزی قیمت گذاری و بسیاری از فعالیت های دیگر است. هدف اصلی مارکتینگ، ارتباط برقرار کردن با مشتریان و ایجاد ارزش و رضایت مشتری است که در نتیجه آن سودآوری شرکت افزایش می یابد.

ابعاد مختلف مارکتینگ

مارکتینگ از بعد‌های مختلفی مانند ابعاد محصول، قیمت، توزیع، تبلیغات و ارتباط با مشتریان قابل بررسی است. در زیر به برخی از این ابعاد اشاره می‌کنم:

1- ابعاد محصول

شامل طراحی، توسعه، بسته بندی، نام گذاری و برندینگ محصول است.

2- ابعاد قیمت

شامل تعیین قیمت، روش های تخفیف، برنامه های پرداخت و شرایط پرداخت است.

3- ابعاد توزیع

شامل انتخاب کانال های توزیع، نحوه توزیع محصول و طرح و اجرای برنامه های توزیع است.

4- ابعاد تبلیغات

شامل تعیین رسانه های تبلیغاتی، تعیین روش های تبلیغاتی، بودجه تبلیغاتی و تحلیل اثربخشی تبلیغات است.

5- ابعاد ارتباط با مشتریان

شامل طراحی روابط با مشتریان، تعیین کانال های ارتباطی، پشتیبانی مشتری و تحلیل اطلاعات مشتریان است.

در کل، مارکتینگ به عنوان یک فرآیند گسترده، شامل بسیاری از ابعاد و فعالیت های مختلف است که همه با هدف جذب و نگه داشتن مشتریان و افزایش فروش و سودآوری شرکت انجام می شوند.

استراتژی مارکتینگ

برای داشتن یک استراتژی مارکتینگ موفق، باید از اصول مارکتینگ موثر استفاده کرد. در زیر به برخی از این اصول اشاره می‌کنم:

1- شناخت مشتری

برای موفقیت در مارکتینگ، باید با نیازها، خواسته‌ها و رفتار مشتریان آشنا شویم و سپس به طور استراتژیک برنامه‌ریزی کنیم.

2- تعیین بازار هدف

برای موفقیت در مارکتینگ، باید بازار هدف خود را به خوبی تعیین کرده و برای آن بازار استراتژی‌های خاصی را مورد استفاده قرار دهیم.

3- رقابت‌پذیری

باید برای رقابت با رقبا، مزیت رقابتی خود را شناسایی کرده و آن را به خوبی به مخاطبان خود نشان دهیم.

4- برندسازی

برندسازی، ایجاد شناخت قوی از برند شما در ذهن مخاطبان است. باید برای برندسازی، مزیت های منحصر به فرد برند خود را به خوبی نشان دهیم.

5- ایجاد ارزش

باید به جای تمرکز بر فروش، برای مشتریان ارزش ایجاد کنیم و سپس فروش خود به عنوان نتیجه‌ای از ایجاد ارزش برای مشتری در نظر بگیریم.

6-  تبلیغات

برای موفقیت در مارکتینگ، باید از تبلیغات مناسب و بازده بالا استفاده کنیم و تبلیغات خود را به شیوه‌هایی انجام دهیم که به بهترین نتیجه برسیم.

7-  تحلیل بازار

باید با بازار و رقبا به خوبی آشنا شویم و تحلیل های دقیقی از بازار، رقبا و مشتریان خود داشته باشیم. بهترین انتخاب ها را برای برقراری ارتباط مؤثر با مخاطب پایه ریزی کنیم.

8- نوآوری

برای موفقیت در مارکتینگ، باید به دنبال نوآوری و ایجاد محصولات و خدمات جدید باشیم که نیازهای مشتریان را برآورده کنند و بازار را به خود جذب کنند.

در کل، برای موفقیت در مارکتینگ، باید به اصول مارکتینگ موثر توجه کرد و استراتژی‌های خود را بر اساس این اصول طراحی کرد. انتخاب اسم شرکت، انتخاب نام، تصویرسازی موفق از کسب و کار در ذهن مخاطب شما را به یادماندنی خواهد کرد.

اهمیت برندسازی در مارکتینگ

برندسازی یکی از اصول مهم مارکتینگ است که در جذب و نگهداری مشتریان و همچنین افزایش فروش و سودآوری شرکت تأثیر قابل توجهی دارد. در زیر به برخی از اهمیت های برندسازی در مارکتینگ اشاره می‌کنیم:

1-  شناخت برند

برند ساختن به شما کمک می‌کند تا در ذهن مشتریان شما را از رقبا تمایز دهید و به شناسایی برند خود در بازار برسید. با ساختن یک برند قوی، مشتریان می‌توانند به راحتی با شما ارتباط برقرار کنند و به شما وفاداری بیشتری نشان دهند.

2- جذب مشتریان جدید

برند ساختن به شما کمک می‌کند تا به دنبال جذب مشتریان جدید باشید. با توسعه و ارتقاء برند خود، مشتریان جدید را به سمت شما جذب می‌کنید و از رقبا پیشی می‌گیرید.

3- نگهداری مشتریان

برند ساختن به شما کمک می‌کند تا مشتریان را نگه دارید و وفاداری آن‌ها را به شما افزایش دهید. با داشتن یک برند قوی، مشتریان شما به شما وفاداری بیشتری نشان می‌دهند و به راحتی به شما باز می‌گردند.

4- ارزش افزوده

برند ساختن به شما کمک می‌کند تا ارزش افزوده برای مشتریان خود ایجاد کنید. با داشتن یک برند قوی، مشتریان به شما اعتماد بیشتری می‌کنند و بیشتر به محصولات و خدمات شما روی می‌آورند.

5- ارتقاء اعتبار

برند ساختن به شما کمک می‌کند تا اعتبار و شهرت شما را در بازار ارتقاء دهید. با داشتن یک برند قوی، شما به عنوان یک شرکت معتبر و قابل اعتماد در بازار شناخته می‌شوید.

6-  افزایش قیمت

با داشتن یک برند قوی، شما می‌توانید قیمت محصولات و خدمات خود را افزایش دهید. با افزایش قیمت، مشتریان به شما بیشتر اعتماد می‌کنند و آماده‌اند بیشتر پرداخت کنند.

در کل، برند ساختن در مارکتینگ اهمیت بسیاری دارد و به شما در جذب و نگهداری مشتریان، افزایش فروش و سودآوری، ارتباط با مشتریان و ارتقاء اعتبار شما در بازار کمک می‌کند.



:: بازدید از این مطلب : 19
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 2 دی 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

اما این جواب کاملی نیست؛ اگر شما هم مثل من در حوزه مارکتینگ کار می‌کنید، شاید نتوانید آن را در یک جمله تعریف کنید، حتی با اینکه هرروز با آن سروکار دارید. اصطلاح مارکتینگ یک مفهوم جامع است و واقعاً نمی‌توان یک تعریف کوتاه برای آن ارائه داد. به‌خاطر همین، تعریفی که در ابتدای این مقاله نوشتیم شاید چندان هم کامل و جامع نباشد.

به عنوان مثال، واژه «فروش» مرا یاد پاسخ سوال «فروش چیست؟» می‌اندازد و واژه «تبلیغات» هم جلسه‌های اتاق فکر و ایده‌پردازی را به یادم می‌آورد. ولی کمی بیشتر که فکر می‌کنم، می‌بینم که در واقع مارکتینگ با تبلیغات و فروش همپوشانی زیادی دارد؛ به بیان ساده‌تر، مارکتینگ در تمامی مراحل کسب‌وکار وجود دارد؛ از ابتدا تا انتها.

اگر بخواهیم جوابی طولانی‌تر به سوال «مارکتینگ چیست» بدهیم، می‌توانیم بگوییم مارکتینگ دربردارندۀ تمام آن اقداماتی است که یک شرکت انجام می‌دهد تا از طریق ایجاد ارتباط باکیفیت نظر مخاطبین را به محصولات یا خدماتش جلب کند. هدف مارکتینگ نشان دادن ارزش محصولات و خدمات به مشتریان بالقوه و مصرف‌کنندگان است، که از طریق محتوا اتفاق میفتد و هدف بلندمدت آن ارائه تصویری از ارزش محصول، تقویت وفاداری به برند، و در نهایت افزایش فروش است.

اوایل با خودم می‌گفتم که چرا مارکتینگ یکی از مولفه‌های اصلی فرایند طراحی محصول، فروش یا توزیع است، اما وقتی خوب به آن فکر کنیم می‌بینیم که کاملاً منطقی به نظر می‌رسد؛ نبض شخصیت مشتریان در دست کارشناس‌های مارکتینگ است. هدف مارکتینگ تجزیه و تحلیل مستمر مشتریان، تشکیل گروه‌های تعامل و همفکری، برگزاری نظرسنجی، مطالعه عادات خرید آنلاین و پرسیدن یک سوال اساسی است: «مشتری ما کجا، چه موقع و چگونه می‌خواهد با کسب‌وکار ما ارتباط برقرار کند؟»

در این مقاله قرار است به این موضوع بپردازیم که مارکتینگ چیست و در ادامه، می‌خواهیم اهداف مارکتینگ، انواع مارکتینگ، چهار اصل مارکتینگ و تفاوت میان مارکتینگ و تبلیغات را بررسی کنیم؛‌ پس در ادامه با ما همراه باشید. چه یک کارشناس مارکتینگ باتجربه باشید که به دنبال تعاریف جدیدی از این مفهوم می‌گردد، و چه یک کارشناس تازه‌کار که در وهله اول به دنبال درک چیستی مارکتینگ است، آنچه در ادامه خواهید خواند برایتان جالب و کارآمد خواهد بود. بیایید شروع کنیم.

مارکتینگ فرایند علاقه‌مندکردن افراد به محصولات یا خدمات شرکت شما است. این اتفاق از طریق تحقیقات بازار و تحلیل و درک علایق مشتری میفتد.مارکتینگ به تمامی جنبه‌های یک کسب‌وکار مربوط می‌شود؛ از ایجاد محصول گرفته تا روش‌های توزیع، فروش و تبلیغات.

فعالیت‌های مدرن در حوزه مارکتینگ در دهه ۱۹۵۰ شروع شد؛ یعنی زمانی که افراد برای تبلیغ محصولات‌شان از رسانه‌های چاپی فراتر رفتند. وقتی که تلویزیون و بعد هم اینترنت وارد خانه‌های مردم شد، مارکترها فرصت این را داشتند که کمپین‌های خود را در چندین پلتفرم اجرا کنند و همانطور که ممکن است انتظارش را داشته باشید، طی ۷۰ سال گذشته، اهمیت فعالیت مارکترها در تنظیم فروش محصولات به مشتریان و افزایش موفقیت کسب‌وکارها روزبه‌روز افزایش پیدا کرده است.

در واقع، هدف اساسی مارکتینگ جذب مشتری به برند از طریق شکل‌ دادن ارتباط است. در حالت ایده‌آل، این ارتباط و پیام‌هایی که برندتان دربردارد برای مخاطب هدف‌تان مفید و جذاب خواهد بود و به این ترتیب می‌توانید آنها را به مشتریان ثابت خود تبدیل کنید. امروزه، به معنای واقعی کلمه ده‌ها پلتفرم برای اجرای یک کمپین مارکتینگ وجود دارد. خب، مردم در قرن ۲۱ کدامیک از آنها را انتخاب می‌کنند؟

انواع مارکتینگ

پلتفرمی که شما برای اجرای کمپین‌تان انتخاب می‌کنید به این بستگی دارد که مشتریان‌تان وقت‌شان را کجا می‌گذرانند. شما می‌توانید با انجام تحقیقات بازار تعیین کنید که باید از چه نوع مارکتینگی استفاده کنید و ببینید که کدام ابزارها برای بهبود وضعیت برندتان مناسب‌تر هستند. در اینجا به انواع مارکتینگ می‌پردازیم، که برخی از آنها امتحان خود را نیز پس داده‌اند:

اینترنت مارکتینگ

ایده اینترنت مارکتینگ که با کمپین آنلاین محصولات اکسدرین (Excedrin) شروع شد، به خوبی نشان داد که حضور در اینترنت با هدف کسب‌وکار می‌تواند نوعی مارکتینگ محسوب شود.

بهینه‌سازی موتور جستجو

بهینه‌سازی موتور جستجو (Search engine optimization) که مخففش می‌شود سئو. سئو یعنی فرایند بهینه‌سازی محتوا در یک وبسایت، به‌طوری که در نتایج موتور جستجو ظاهر شود. مارکترها برای جذب افرادی که در فضای اینترنت به جستجوی مفاهیم مختلف می‌پردازند از سئو استفاده می‌کنند.

 

بلاگ مارکتینگ

بلاگ‌ها دیگر منحصر به نویسندگان نیستند. این روزها برندها برای نوشتن در مورد صنعت‌شان و ایجاد علاقه در مشتریان بالقوه‌ای که برای یافتن اطلاعات وب‌گردی می‌کنند، سراغ بلاگ می‌روند.

مارکتینگ در رسانه‌های اجتماعی

کسب‌وکارها می‌توانند از فیسبوک، اینستاگرام، توییتر، لینکدین و دیگر شبکه‌های اجتماعی مشابه استفاده کنند تا در طول زمان بتوانند روی مخاطب هدف‌شان اثرگذاری داشته باشند.

پرینت مارکتینگ

از آنجایی که روزنامه‌ها و مجلات شناخت خوبی از خوانندگان‌شان دارند، کسب‌وکارها حمایت مالی‌شان را از مقالات، عکس‌ها و محتوایی که در نشریات مورد علاقه مشتریان‌شان چاپ می‌شود ادامه می‌دهند.

مارکتینگ موتورهای جستجو

این نوع مارکتینگ با سئو که در بالا توضیح دادیم متفاوت است. کسب‌وکارها می‌توانند به موتورهای جستجو هزینه‌ای پرداخت کنند تا لینک مرتبط به آنها را در صفحات خود نشان دهند و در معرض دید مخاطبان قرار بگیرند.

ویدیو مارکتینگ

گرچه در گذشته ویدیوها فقط جنبه تبلیغاتی داشتند، اما مارکترهای امروزی برای ایجاد و انتشار ویدیوهای سرگرمی و آموزشی برای مشتریان‌ خود هزینه زیادی می‌کنند.

تفاوت مارکتینگ و تبلیغات

اگر مارکتینگ را یک چرخ در نظر بگیریم، تبلیغات قطعه اصلی آن چرخ است.

مارکتینگ چیست؟ مارکتینگ عبارت است از ایجاد محصول، تحقیقات بازار، توزیع محصول، استراتژی فروش، روابط عمومی و پشتیبانی از مشتری. مارکتینگ در تمامی مراحل فروش یک کسب‌وکار ضروری محسوب می‌شود و می‌تواند از پلتفرم‌ها، کانال‌های رسانه‌های اجتماعی و تیم‌های سازمانی خود برای شناسایی مخاطبان، برقراری ارتباط با آن‌ها، شنیدن نظرات‌شان و افزایش وفاداری به برند استفاده کند.

از سوی دیگر، تبلیغات تنها یکی از اجزای مارکتینگ محسوب می‌شود؛ تبلیغات یک اقدام استراتژیک است که معمولاً با صرف هزینه همراه است و برای گسترش آگاهی از یک محصول یا خدمات انجام می‌شود. به زبان ساده، تبلیغات تنها روش مارکترها برای فروش یک محصول نیست. اجازه بدهید با یک مثال توضیح دهیم:

فرض کنید یک کسب‌وکار در حال عرضه یک محصول جدید است و می‌خواهد برای تبلیغ آن یک کمپین اجرا کند. کانال‌های انتخابی این شرکت فیسبوک، اینستاگرام، گوگل و وب‌سایت آن است. شرکت از تمامی این فضاها برای حمایت از کمپین‌های مختلف خود استفاده می‌کند و از طریق آن کمپین‌ها مشتریان جدیدی به دست می‌آورد.

همچنین برای اطلاع‌رسانی در مورد توزیع محصول جدیدش یک راهنمای قابل دانلود در وب‌سایت خود منتشر می‌کند، ویدیویی را در اینستاگرام پست می‌کند که محصول جدید را نمایش می‌دهد و روی تبلیغات موتور جستجوی گوگل نیز سرمایه‌گذاری می‌کند تا ترافیک را به صفحه محصول در وب‌سایتش هدایت کند.

خب، کدام‌ یک از این اقدامات بالا مارکتینگ و کدام یک تبلیغات بود؟

تبلیغات این مجموعه در اینستاگرام و گوگل انجام شد. اینستاگرام عموماً یک کانال تبلیغاتی نیست، اما زمانی که با هدف برندینگ مورد استفاده قرار می‌گیرد، می‌توانید هرازگاهی محصولات جدید خود را به دنبال‌کنندگان معرفی کنید. در این مثال، گوگل برای تبلیغات استفاده شده است. شرکت از گزینه «پرداخت به ازای هر کلیک» گوگل استفاده کرد تا ترافیک را به سمت صفحه محصول خودش هدایت کند. یعنی یک تبلیغ آنلاین کلاسیک.

خب، پس مارکتینگ کجا اتفاق افتاد؟ این یک سوال انحرافی است، چون در واقع کل فرایند را مارکتینگ تشکیل می‌داد. با همسو ساختن اینستاگرام، گوگل و وب‌سایت حول یک اقدام مشتری‌محور، شرکت یک کمپین سه‌قسمتی را اجرا کرد که طی آن مخاطبش را شناسایی کرد، با آنها ارتباط گرفت و پیامش را در سراسر صنعت خود ارائه کرد تا تأثیرش را به حداکثر برساند.

چهار اصل مارکتینگ

در دهه ۱۹۶۰، ای. جروم مک‌کارتی ۴ اصل مارکتینگ (4 Ps) را معرفی کرد: محصول، قیمت، مکان و پروموشن.
این چهار اصل نشان می‌دهند که مارکتینگ چگونه با هر مرحله از کسب‌وکار تعامل دارد.

محصول

فرض کنید برای محصول جدید کسب‌وکارتان ایده‌ای در ذهن دارید. حالا باید چه کار کنید؟ اگر بلافاصله شروع به فروش آن کنید احتمالاً موفق نخواهید بود. در واقع، شما به یک تیم مارکتینگ نیاز دارید که تحقیقات بازار را انجام و به برخی سوالات مهم پاسخ دهد:

مخاطبان هدف شما چه کسانی هستند؟ آیا بازار مناسبی برای این محصول وجود دارد؟ مجموعه از طریق کدام پلتفرم‌ها می‌تواند با مردم ارتباط برقرار کند و فروش خودش را افزایش دهد؟ طراحان محصول باید چه تغییراتی در محصول ایجاد کنند تا احتمال موفقیت آن را افزایش دهند؟ گروه‌های کانونی چه ایده‌ای در مورد محصول دارند و چه سوال‌ها و تردیدهایی در مورد آن وجود دارد؟

مارکترها از پاسخ این سوالات استفاده می‌کنند تا به کسب‌وکارها کمک کنند که درک بهتری از تقاضای موجود برای محصولات‌‌شان داشته باشند و با اشاره به دغدغه‌های گروه کانونی یا شرکت‌کنندگان در نظرسنجی، کیفیت محصولات را افزایش می‌دهند.

قیمت

تیم مارکتینگ قیمت محصولات رقبا را بررسی می‌کند، یا با کمک گروه‌های کانونی و نظرسنجی‌ها تخمین می‌زند که مشتری ایده‌آل شما تا چه حد مایل به پرداخت هزینه است. اگر قیمت را خیلی بالا قرار دهید، مشتریان‌تان را از دست می‌دهید. اگر قیمت را خیلی پایین تعیین کنید، بیشتر از سود، ضرر خواهید کرد. خوشبختانه، مارکترها می‌توانند از تحقیقات صنعت و تحلیل مشتری استفاده کنند تا به یک محدوده قیمت خوب برسند.

مکان

دپارتمان مارکتینگ شما باید از درک و تحلیل خود نسبت به مشتریان استفاده کند تا بتواند در مورد نحوه و مکان فروش محصولات پیشنهاداتی ارائه دهد. شاید به باور آنها یک سایت تجارت الکترونیک بهتر از مکانی فیزیکی برای خرده‌فروشی عمل کند، یا برعکس. شاید هم در مورد اینکه کدام مکان‌ها برای فروش محصول شما، چه در سطح ملی و چه در سطح بین‌المللی، مناسب تر هستند، پیشنهاداتی ارائه دهند.

پروموشن

پروموشن احتمالاً همان چیزی است که از ابتدا دنبالش بودید: پروموشن شامل همه نوع تبلیغات آنلاین یا چاپی، رویدادها یا تخفیف‌هایی است که تیم مارکتینگ شما برای افزایش آگاهی و علاقه به محصول ایجاد می‌کند و در نهایت منجر به افزایش فروش می‌شود. در این مرحله، می‌توان از روش‌هایی مثل کمپین روابط عمومی، تبلیغات، یا پروموشن شبکه‌های اجتماعی استفاده کرد.



:: بازدید از این مطلب : 20
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 2 دی 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

کمپین بازاریابی دیجیتال با بستر شبکه‌های اجتماعی

شبکه‌های اجتماعی یکی از بهترین درگاه‌ها برای ارتباط با مردم و مخاطبین هدف برای هر تجارتی است، و این محیط یکی از کم‌هزینه‌ترین و ساده‌ترین مکان‌ها برای بازاریابی دیجیتال است. اغلب مردم با توجه به اینکه دوستان خود در شبکه‌های اجتماعی فعالیت دارند، علاقه‌مند به شبکه‌های اجتماعی هستند، معمولاً اکثر افراد در این شبکه‌ها فعال هستند مانند اینستاگرام و تلگرام و لینکدین، شبکه‌های اجتماعی در بین مردم از محبوبیت ویژه‌ای برخوردار هستند و افراد در هر سنی که باشند از آن استفاده می‌کنند، یکی از بهترین کارهایی که می‌توان با شبکه‌های اجتماعی انجام داد، استفاده برای معرفی برند و بازاریابی است، به‌عنوان مثال شبکه اینستاگرام یک درگاه مناسبی برای بازاریابی است و با تبلیغات در اینستاگرام می‌توانند برای تجارت خود مشتریان فراوانی را به دست آورد. امروزه اغلب شرکت‌های بزرگ و کوچک برای فعالیت‌های اقتصادی خود برای برنامه اینترنت مارکتینگ خود از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند و روزانه به نتایج بسیار خوبی دست می‌یابند، شاید یکی از بزرگ‌ترین مزیت‌های شبکه‌های اجتماعی رایگان بودن آن باشد که اغلب تجارت‌ها را تشویق به استفاده از آن کرده است.



:: بازدید از این مطلب : 21
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 2 دی 1403 | نظرات ()