بازاریابی بصری (Visual marketing)
در عصر دیجیتال، تراکم زیادی از محتوا در اطراف ما وجود دارد و این مسئله دستیابی به یک جایگاه مناسب برای برند مربوط به کسب و کارمان را به یک بازی دشوار تبدیل کرده است. محتوای قابل اشتراک در دوران کنونی باید معتبر، منحصر به فرد، چشمنواز و به احتمال زیاد تصویری است.
برای به دست آوردن بخشی از این مهم، ضروری است که شما استراتژیهای محتوای بصری را بشناسید و از آن استفاده کنید تا آن را به یک قسمت اصلی از استراتژی کلی بازاریابی خود تبدیل کنید.
بازاریابی بصری (Visual Marketing) چیست و چرا مهم است؟
به بیان ساده، بازاریابی بصری، شیوهایست که از گرافیک، تصویر، فیلم یا مواد بصری دیگر، که برای بازاریابی محصول یا خدمات استفاده میشود. نحوه ارتباط این روش با علوم اعصاب انسان است که بازاریابی بصری را برای برند شما مهم میکند. ما موجوداتی بصری هستیم. مغز ما برای تفسیر تصاویر فوقالعاده سریع طراحی شده است.
یک مطالعه MIT نشان داد که انسان پس از مشاهده، کمتر از ۱۳ میلی ثانیه میتواند به درستی کل تصاویر را شناسایی کند. در همین مقاله توضیح داده شده است: “بینایی قویترین حس ماست. ۹۰٪ اطلاعات منتقل شده به مغز بصری است و ۴۰٪ رشتههای عصبی مغز به شبکیه متصل میشوند.”
علاوه بر این، در دیگر مطالعات نشان داده است که تصاویر همچنین قادر به تحریک احساسات بسیار موثرتر از کلمات هستند، که به طور کامل در جمله معروف خلاصه می شود: “… یک تصویر هزار کلمه را بیان میکند. “
قدرت بازاریابی بصری هنگام غواصی در دادهها، واضحتر میشود. آمارهای اخیر شرکت Inc نشان میدهد که پستهایی که تصاویر در آن گنجانده شده است ۶۵۰٪ جذابیت بیشتری نسبت به پستهای فقط متنی دارند. به عنوان مثال، درصورتی که اگر تنها مشتری فیلم ویدیویی محصول را تماشا کرده باشد ۸۵٪ احتمال خرید او بیشتر میشود. به طور خلاصه، هیچ برندی نمیتواند در دنیای دیجیتال و با رشد سریعی که از آن سراغ داریم، بدون بازاریابی بصری در حال کار باشد و بنابراین نمیتواند بدون استراتژی بازاریابی دیجیتالی کار خود را پیش ببرد.
چگونه میتوان استراتژی بازاریابی بصری ایجاد کرد؟
-
تجزیه و تحلیل SWOT از داراییهای خود را انجام دهید.
تجزیه و تحلیل SWOT روشی کلاسیک با ابزاری ماندگار و محبوب برای توانایی در جدا کردن ساده برند شما و درک قسمتهای اصلی آن است. این مهم از چهار مخفف: نقاط قوت (Strengths)، ضعف (Weaknesses)، فرصتها (Opportunities) و تهدیدها (Threats) تشکیل شده است.
در زمینه بازاریابی تصویری، میتوانید این سوالات مربوط به طراحی برند را از خود بپرسید:
- چه محتوای تصویری در گذشته برای ما مفید بوده است؟
- چه چیزی بیاثر بوده است؟
- چه منابعی در دسترس ما است که میتواند به ما امکان ایجاد سریعتر محتوای بصری را بدهد؟
- رقبای ما چه کاری انجام میدهند؟
هنگامی که میخواهید مرزهای کار خود را مشخص کنید، این پاسخها نقاط کانونی استراتژی شما را تشکیل میدهند.
-
گزارههای ارزشمند و شفاف را پیدا کنید.
شما به عنوان یک کسب و کار، به مشتری خود چیزی ارائه میدهید که هیچ برند دیگری نمیتواند آن را ارائه دهد. این ارزش پیشنهادی شماست. همین مورد باید در مورد محتوای بصری شما نیز اعمال شود. قرار است به مخاطبان منحصر به فرد خود، چیزی را ارئه دهید که رقبا در نظر نگرفتهاند. با توجه به این مهم، روشن کنید که متن محصول یا پیشنهاد شما، چه ارتباطی با نیازهای آنها دارد؟ هر آنچه ایجاد میکنید باید ارزش افزوده داشته باشد.
-
در مورد اهداف استراتژی بازاریابی محکم عمل کنید.
ایجاد یک استراتژی بدون تعیین اهداف، کمی شبیه تیراندازی در تاریکی است. اگر نمیفهمید که از استراتژی جدید خود میخواهید چه چیزی بدست آورید، چگونه میتوان آن را موفق دانست؟ اگر مطمئن نیستید که “کار” چگونه است، چگونه میتوانید بفهمید که کجا میتوانید تغییراتی ایجاد کنید؟
در مورد ویژگیهای موفقیت در استراتژی بازاریابی بصری خود روشن و واضح وارد عمل شوید. بدانید که آیا به اشتراکگذاری محتوا توجه دارید؟ محتوای شما چه میزان مشارکت در جامعه مخاطبان ایجاد میکند؟ امیدوارید که چه میزان بینندگان بیشتری را به وبسایت خود هدایت کنید؟ لیستی از ۳-۵ هدف اصلی (پیروی از قانون هوشمند SMART) و یک بازه زمانی برای دستیابی به آنها را کنار هم قرار دهید.
-
تصویری کاملا مشخص از مخاطبان خود ایجاد کنید.
مخاطبان شما – یا در مورد شرکت شما، مشتریان شما – در قلب همه کارهای شما قرار دارند. از جمله استراتژی بازاریابی بصری. رفتارهای آنلاین، اطلاعات دموگرافیک و تنظیمات برگزیده آنها همه عناصر مهمی هستند که بر نحوه بازاریابی برای آنها تأثیر میگذارد. بنابراین درک آنچه برای آنها مرتبط، مهم و سرگرمکننده است، بسیار ضروری خواهد بود.
-
رقبای خود را بررسی کنید.
یک راه خوب برای دانستن اینکه کجا باید بروید، توجه به جایگاه رقبای موفق است. تجزیه و تحلیل SWOT را در مورد بند تجاری آنها انجام دهید تا راهی برای کشف آنچه ممکن است برای الهام گرفتن استفاده کنید، آنچه را که باید از آن دور شوید و فضای مناسب برای فرصتها، داشته باشید.
-
در مورد محتوای “مرتبط” تصمیم بگیرید.
به گفته گریگوری سیوتی، کارشناس بازاریابی محتوا، مهمترین جنبه بازاریابی محتوای شما این است که ” با خلاقیت، مفهوم را در یک تصویر تصویر جا بدهید.” وی توصیه میکند: “هنگام خواندن در مورد یک موضوع پیچیده، آن را به عنوان یک تصویر در نظر بگیرید”.
بهترین راه برای رسیدن به آن لحظهای که مخاطبان از کار شما راضی باشند، با در نظر داشتن آنچه هر نوع داده میتواند به شما بدهد و انتخاب بهترین موارد ممکن برای نمایاندن اطلاعات شماست که میسر میشود. به عنوان مثال، شما از کمیک برای نشان دادن رشد شرکت خود استفاده نمیکنید، نمودار برای این منظور بسیار بهتر عمل میکند.
نتیجه سخن
بازاریابی بصری رشتهای است که در آن مطالعه رابطه بین یک شی، زمینهای که در آن قرار داده شده و تصویر مربوط به آن را در نظر دارد. این مهم پیوند تنگاتنگی با قوانین ادراک بینایی و روانشناسی شناختی دارد.
:: بازدید از این مطلب : 72
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0