تعریف بازاریابی و معرفی 43 روش بازاریابی
نوشته شده توسط : کاریاب

بازاریابی مجموعه فعالیت‌هایی است که طی آن کسب و کارها: 1.مشتریان را درگیر کنند 2.با مخاطبان ارتباط پایدار برقرار می‌کنند 3.برای مشتری ارزش ایجاد می‌کنند تا از مشتری ارزش دریافت کنند. بازاریابی یا مارکتینگ را باید قلب تپنده کسب و کارهای امروزی دانست؛ چون حیات یک سازمان به وجود این مقوله مهم وابسته است.

اگر مارکتینگ به درستی فهمیده و اجرا نشود، چگونه می‌توان از عملکرد دیگر قسمت‌های سازمان مطمئن شد؟ اگر قلب نتواند به اندازه کافی خون را به نواحی دیگر بدن انسان برساند، عملکرد کلی بدن مختل می‌شود. درواقع، این مارکتینگ است که به هر بخش از سازمان زندگی می‌بخشد به این دلیل که رابطه مستقیمی با مشتری و کسب درآمد دارد. کسب و کاری که درآمد نداشته باشد، زنده نخواهد ماند.

از مهم ترین دلایل اهمیت به این عضو ویژه باید به موارد زیر اشاره کرد: 

  • فروش بیشتر
  • برندسازی 
  • جلب اعتماد 
  • پیدا کردن جایگاه در بازار رقابت

در این بررسی مقاله به طور کامل در مورد بازاریابی و انواع آن می پردازیم اگر به دنبال آموزش و آشنایی با آن هستید تا انتهای مقاله همراه ما باشید.

 

بازاریابی چیست؟

 

بازاریابی (Marketing) یک اصطلاح تجاری است که کارشناسان آن را به ده‌ها روش مختلف تعریف کرده‌اند. حتی در سطح یک شرکت، افراد ممکن است این اصطلاح را به شکل متفاوتی درک کنند.

 

ابتدا دیکشنری کالینز اصطلاح مارکتینگ را به صورت زیر تعریف می‌کند:

“بازاریابی سازماندهی فروش یک محصول است. این مقوله به تصمیم گیری در مورد قیمت محصول، مناطق فروش و نحوه چگونگی تبلیغ محصول مربوط می‌شود.”

همچنین انجمن مارکتینگ آمریکا از بازاریابی تعریف زیر را ارائه داده است:

” بازاریابی مجموعه‌ای از فرآیندهایی است که برای ایجاد، ارتباط، ارائه و توزیع پیشنهادت فروش است که مشتریان را هدف قرار می‌دهد و برای کل جامعه ارزش آفرینی می‌کند.”

اساساً مارکتینگ یک فرآیند مدیریتی است که از طریق آن محصولات و خدمات به مشتری معرفی می‌شوند تا جریان درآمدزایی در شرکت ایجاد شود. مارکتینگ شامل تعیین محصول یا خدمات، تعیین تقاضا، تصمیم گیری در مورد قیمت و انتخاب کانال‌های توزیع است.

مارگتینگ به فعالیت‌های یک کسب و کار مرتبط با خرید و فروش یک محصول یا خدمات اشاره دارد. این موضوع شامل یافتن نیازهای مصرف کنندگان و تعیین این است که آیا امکان تولید محصول با قیمت مناسب وجود دارد یا خیر.

مارکتینگ حوزه وسیعی از تجارت به شرح زیر را پوشش می‌دهد:

  • نحوه ارتباط کسب و کار با مشتری
  • تحقیقات بازار و روانشناسی مصرف کننده
  • بررسی موثرترین کانال‌های فروش
  • نحوه قیمت گذاری محصولات و خدمات
  • اندازه گیری اثربخشی کمپین‌های تبلیغاتی

هسته اصلی مارکتینگ، درک نیاز و ارزش مشتری است. موفقیت بلندمدت یک شرکت به یادگیری نیازهای مشتریان بستگی دارد.

اهداف بازاریابی

بازاریابی از این جهت مهم است که در میان تمام بخش‌های کسب ‌و کار از جمله توسعه محصول، روش‌های توزیع، فروش و تبلیغات جریان دارد و باعث می‌شود کسب ‌و کار از رویکردی جامع پیروی کند. هدف اصلی مارکتینگ برآوردن خواسته‌های مشتریان و کسب سود است. علاوه بر این، چهار هدف دیگر آن عبارتند از:

  • رضایت مشتری: ارضای نیازها، خواسته‌ها و اهداف مشتریان
  • سودآوری: کسب سود برای کسب و کار برای حمایت از رشد پایدار
  • ایجاد تقاضا: تقاضا برای فروش محصولات از طریق برقراری ارتباط با مخاطب
  • توسعه برند: برند سازی برای شرکت جهت متمایز شدن با رقبا

 4 اصل بازاریابی (Marketing Mix)

مارکتینگ مجموع کل فعالیت‌های مربوط به انتقال کالا از فروشنده به خریدار است که بر چهار اصل اساسی (Marketing Mix) استوار می‌باشد. میکس مارکتینگ یا آمیخته بازاریابی(Marketing Mix) اصولی است که تمرکز شما را در مارکتینگ به چند بخش مهم معطوف می‌کند. این اصول به (4P) بازاریابی نیز شناخته می‌شود: قیمت (Price)، محصول (Product)، ترویج (Promotion) و مکان (Place).

 این اصول عبارتند از:

  1.   محصول: پیشنهادی است که شرکت می‌فروشد یا قصد فروش آن را دارد.
  2.   قیمت: مبلغی است که شرکت برای فروش محصول از مشتری دریافت می‌کند.
  3.   مکان: به نقطه فروش اشاره دارد، مکانی که عرضه برای فروش ارائه می‌شود.
  4.   پروموشن: شامل تمام استراتژی‌های ارتباطی بازاریابی برای برقراری ارتباط و ترغیب مشتری به خرید محصول است.

4 اصل بازاریابی شامل محصول، قیمت، مکان و پروموشن است.

این چهار اصل ستون‌هایی را تشکیل می‌دهند که بازاریابی بر روی آنها استوار است. این اصول جای خود را به عملکردهای اصلی مارکتینگ به شرح نیز می‌دهند:

  • توسعه محصول مطابق با نیازهای بازار
  • قیمت گذاری پیشنهادی با پیش بینی تعادل کامل ارزش محصول و ظرفیت پرداخت مشتری، برای به حداکثر رساندن سود
  • استفاده از کانال‌های فروش مناسب برای توزیع محصول
  • ایجاد ارتباط در مورد برند، پیام برند، محصول و پیشنهاد منحصر به فرد فروش (USP)

استراتژی بازاریابی

استراتژی بازاریابی یک شرکت باید تمام اهداف خود را در یک برنامه یکپارچه و جامع ترکیب کند. کسب و کار باید از داده‌های تحقیقات بازار برای ایجاد استراتژی خود جهت فروش محصول استفاده کند. انتخاب درست محصول نیز برای جذب مشتریان هدف و درآمدزایی مهم است.

گرفتن بهترین فرآیند استراتژی مارکتینگ به شما این امکان را می‌دهد که محصولات و خدمات خود را به طور خاص برای مشتریان هدف خود ارائه دهید. یک برنامه مارکتینگ موثر و موفق به یک استراتژی خوب بستگی دارد. استراتژی یک شرکت باید با تعیین اهدافی آغاز شود که از اهداف کلی سازمان پشتیبانی کند. سپس باید راهبردی ارائه شود که به این هدف برسد.

استراتژی بازاریابی می‌توان به این صورت تعریف شود:

” استراتژی شامل تحقیق در مورد توسعه محصول یا خدمات، نحوه دسترسی محصول یا خدمات به بازار (کانال‌های فروش و توزیع) و نحوه اطلاع مشتریان از محصولات یا خدمات (ارتباطات) باشد.”

استراتژی همچنین یک موقعیت منحصر به فرد برای محصول یا کسب و کار تعریف می‌کند تا کسب و کار را از رقبای خود متمایز نماید. اساساً، فروش و بازاریابی دست به دست هم می‌دهند تا درآمدزایی افزایش یابد. با این حال، فروش و بازاریابی به شکل متفاوتی به مسائل نگاه می‌کنند. به زبان ساده، مارکتینگ بر بازار متمرکز است، در حالی که فروش بر محصول تمرکز دارد.

برندسازی و تبلیغات در تعریف بازاریابی چه جایگاهی دارد؟

 تبلیغات و برندسازی از زیرمجموعه‌های مدیریت بازاریابی هستند، اما این دو مفهوم در زیر عنوان ارتباط (Communicating) نیز قرار دارند. در واقع تبلیغات و برندسازی، از جنس برقراری ارتباط با مشتری (یا بازار هدف) و رساندن پیام کسب‌وکار و ویژگی‌های آن به مشتریان نیز می باشند.

اما آیا فروش نیز زیرمجموعه مارکتینگ محسوب می‌شود؟

در برخی از مواقع مارکتینگ به صورت کلی‌تر مورد بحث قرار می‌گیرد. اگر دقیق‌تر به هر یک از این مفاهیم بپردازیم، باید فروش (Selling) را جدا از بازاریابی (Marketing) در نظر بگیریم. 

“کاتلر در کتاب‌های خود فروش را صرفاً به عنوان یک موضوع فرعی در انتهای فصل Communication مطرح کرده و صرفا به فروش می‌پردازد نه فروشندگی.”

بهتر است بحث و فهوم فروش و فروشندگی را بیشتر زیرمجموعه‌ی مذاکره در نظر بگیریم تا مدیریت بازاریابی.

تفاوت قیف بازاریابی و قیف فروش چیست؟

مفهوم «بازاریابی» و «فروش» همانطور که عنوان شد معنای بسیار نزدیکی به یک‌دیگر دارند، و جدا کردن آن‌ها از هم ممکن است کمی باعث سردرگمی شود. به‌طور کلی مارکتینگ یک عملکرد گسترده است که فعالیت‌های تجاری را شامل می‌شود؛ و فروش نیز می تواند یکی از زیرمجموعه‌های آن باشد. نکتۀ مهم این است که بازاریابی و فروش، یک قیف مشترک دارند. بنابراین تفاوت قیف بازاریابی و قیف فروش مرز باریکی است. قیف بازاریابی برروی معرفی یک برند به مخاطبان تمرکز دارد؛ و هدفش تبدیل مشتریان بالقوه به خریداران واقعی است. هنگامی‌که بازار هدف و مشتریان بالقوه شناسایی شده و آن‌ها به خدمات و محصولات‌مان علاقه‌مند می‌شوند، وارد قیف فروش می‌شویم. درواقع می‌شود گفت که قیف فروش بخشی از قیف بازاریابی است.

معرفی 43 روش بازاریابی

اغلب اوقات موفقیت یا شکست یک کسب و کار نتیجه مستقیم یک استراتژی بازاریابی است. بنابراین انتخاب روش مارکتینگ متناسب با محصول و خدمات شرکت از اهمیت حیاتی برخوردار است. به همین دلیل در ادامه به محبوب‌ترین انواع روش‌های مارکتینگ اشاره می‌کنیم:

1- بازاریابی وابسته (Affiliate marketing)

یکی از سودآورترین مدل‌هایی که به ‌طور فزاینده‌ای رو به رشد است، بازاریابی وابسته نام دارد که به آن افیلیت مارکتینگ (Affiliate marketing) نیز می گویند. در این روش صاحبان کسب‌وکار به شخص ثالث مبلغی را می‌پردازند تا به ازای آن، ترافیک منتهی به خدمات و محصولات کسب‌وکارها را افزایش دهند. این ترافیک انواع مختلفی دارد و لزوما فروش مد نظر نیست. بنابراین ممکن است شامل هر عملی مانند کلیک، بازدید، تولید سرنخ و … شود.

2- بازاریابی B2B

بازاریابی تجارت به تجارت (Business-to-Business) که بیشتر با نام بازاریابی B2B شناخته می شود، فرآیندی است که فروش یک محصول خاص تولید شده توسط یک شرکت را به شرکتی دیگر فراهم می کند. در این روش مشتریان یک شرکت، مردم نیستند؛ بلکه شرکت های دیگری هستند که محصول یا خدمت خود را به مردم می‌فروشند.

3- بازاریابی B2C

بازاریابی مصرفی یا B2C یکی از قدیمی ترین و محبوب ترین انواع بازاریابی است. این نوع، مجموعه‌ای از فرایندهایی است که یک کسب و کار برای ارائه محصولات یا خدمات خود به مشتریان استفاده می‌کند. در این روش برخلاف روش بازاریابی B2B که مخاطب آن شرکت ها هستند، مخاطبین هدف، مردم هستند. از این رو نحوه خرید و نوع معرفی محصول و تبلیغات، کاملا متفاوت با بازاریابی صنعتی است. 

4- بازاریابی ایمیلی (Email Marketing)

این روزها اگر نگاهی به صندوق دریافت ایمیل یا حتی پوشه اسپم خود بیندازید، احتمالا تعداد زیادی ایمیل تبلیغاتی ببینید. این به این دلیل است که شرکت ها از روش ارسال ایمیل جهت ارتباط و تبلیغات استفاده می‌کنند. ایمیل مارکتینگ روشی به صرفه و با رویکرد ارسال ایمیل به مشتریان بالقوه و تبدیل آنها به سکویی برای معرفی و فروش محصولات و خدمات است. 

5- بازاریابی پیامکی (SMS Marketing)

 فرایندی که در با استفاده از شماره تلفن مشتریان بالقوه و ارسال اس ام اس به آن ها، محصولات، خدمات خود را معرفی می کنند. اس ام اس مارکتینگ یک روش آسان و در عین حال مقرون به صرفه برای کسب و کارهاست و در برابر بازدهی بالا، هزینه ناچیزی دارد.

6- بازاریابی دیجیتال (Digital marketing)

 استفاده از یک کانال آنلاین (پولی یا غیرپولی) در فضای دیجیتال برای بازاریابی محصولات یا خدمات است. دیجیتال مارکتینگ زیر مجموعه های زیادی دارد. در بازاریابی دیجیتال به دلیل ماهیت دیجیتالی، امکان دسترسی به مخاطب و اندازه گیری نتایج بسیار آسان تر از بازاریابی سنتی است. همچنین هزینه ها را کمتر و هدف گیری را دقیق تر کرده است.  

7- بازاریابی چریکی یا گوریلا مارکتینگ(Guerrilla Marketing)

گوریلا مارکتینگ نام های زیادی دارد، از جمله بازاریابی چریکی، پارتیزانی یا نامتعارف. گوریلا مارکتینگ، شکلی از استراتژی مارکتینگ است که یک کسب و کار با استفاده از عنصر غافلگیری یا سایر روش‌های غیر متعارف تبلیغات می کند. در واقع، انجام کاری خلاقانه، ارزان و تاثیرگذار برای دستیابی به مشتریان بالقوه است.

8- بازاریابی درونگرا (Inbound Marketing)

 جذب مشتریان بالقوه به صورت ارگانیک با ارائه نوعی ارزش مانند تولید محتوای آموزشی است. در این روش سعی می‌کنیم با ایجاد ارزش برای مخاطب تجربه خوبی برای آنها رقم بزنیم و به جای رقابت برای جذب مشتری تلاش می‌کنیم خود مشتری به سمت ما بیاید.  

9- بازاریابی برونگرا (Outbound-marketing)

 ارسال پیام‌های تبلیغاتی شما به افرادی است که هنوز علاقه شدیدی به محصول شما نشان نداده‌اند. بر خلاف بازاریابی درونگرا، در این روش با پیامک تبلیغاتی، تلفن، ایمیل و … سعی در جلب توجه مشتری داریم.

10- بازاریابی ابری (Cloud marketing)

 به معنای استفاده از ابزارهای آنلاین به منظور ایجاد یک تعامل دیجیتالی با مشتریان بالقوه است. در واقع کسب و کارها سعی می‌کنند تا از طریق چند کانال مختلف به مشتریان دسترسی پیدا کنند. 

11- کمپین تبلیغات و بازاریابی 360 درجه (360 degree campaign)

 این نوع تبلیغات، همانطور که از نامش پیداست، همه عناصر بازاریابی را با هدف ارسال یک پیام ثابت به مشتریان هدف به کار می‌گیرد. با این کار مخاطبان هدف، در هر رسانه و پلتفرمی نام برند شما را با یک پیام واحد دریافت می‌کنند و با شما ارتباط برقرار می‌کنند. 

12- بازاریابی تلفنی (Telemarketing)

 اگرچه روش قدیمی است، اما هنوز هم بازاریابان زیادی از این روش برای ارتباط با مشتری استفاده می‌کنند. تله مارکتینگ استفاده از تلفن برای ارتباط با مشتریان جهت معرفی، فروش و پاسخگویی نسبت به محصولات و خدمات است.

13- بازاریابی بازگشتی (Retention Marketing)

هدف گذاری مجدد و بازگرداندن مشتریانی است که از سایت بازدید کرده‌اند ولی اقدامی انجام نداده‌اند. درواقع استراتژی اصلی در ریتنشن مارکتینگ، نگهداری و بازگرداندن مشتریان فعلی است تا جذب مشتری جدید. 

14- بازاریابی صوتی

 استفاده از پلتفرم‌های صوتی مانند پادکست‌ها و دستیارهای صوتی برای افزایش آگاهی در مورد یک محصول یا خدمات است. به علاوه کسب و کارها می‌توانند با ارسال پیام صوتی به انبوهی از مخاطبان، آنها را از کمپین یا برنامه های دیگر خود باخبر کنند.

15- بازاریابی ویدئویی (Video Marketing)

 استفاده از ویدئو برای آموزش، معرفی محصول و سایر خدمات در پلتفرم‌های مختلف مانند سایت، یوتیوب و غیره است. محتوای ویدیویی شما بسته به نوع پیام و بودجه می‌تواند کوتاه در حد چند ثانیه و یا طولانی باشد. 

16- بازاریابی رویدادی (event marketing)

 حضور در رویدادهای خاص مانند نمایشگاه جهت معرفی محصولات و خدمات و برندینگ شرکت است. شرکت ها با برگزاری رویداد حضوری، امکان تعامل چهره به چهره را فراهم میآورند و از طریق جایزه، تخفیف، تست رایگان و … محصولات یا خدمات خود را به مخاطبان معرفی کرده یا به فروش می‌رسانند.

17- بازاریابی مستقیم (Direct marketing)

 تبلیغ مستقیم محصول از طریق کانال‌های مختلف مانند پیامک، ایمیل یا شبکه‌های اجتماعی است. شرکت ها به طور مستقیم و بدون واسطه بر مشتریان بالقوه خود تمرکز می‌کنند و با ارسال پیامک، ایمیل و روش های دیگر با آنها ارتباط می‌گیرند. 

18- بازاریابی حسی (Sensory marketing)

 تحت تاثیر قرار دادن مشتریان از طریق حواس پنج گانه جهت خرید محصول و افزایش فروش است. درگیر کردن احساسات مخاطب مثل بوی عطر در فروشگاه یا صدای خرد شدن چیپس در دهان در اغلب موارد حس خوشایندی به او می‌دهد که می‌تواند منجر به خرید شود. 

19- بازاریابی چابک (Agile marketing)

 با تغییرات زیاد و سریعی که در بازار اتفاق می‌افتد، اگر نتوانیم خود را به موقع با این تغییرات سازگار کنیم بدون شک شکست میخوریم. اینجا استفاده از بازاریابی چابک به کمک ما می‌آید. این روش، استفاده از اصول روش شناسی چابک مدیریت پروژه‌های مرتبط با بازاریابی است.

20- بازاریابی شبکه‌های اجتماعی (smm)

تولید و پست کردن محتوا و جذب دنبال کننده برای رسانه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام، فیسبوک و غیره است. به همین دلیل امروزه کسب و کارهای زیادی در این پلتفرم ها برای افزایش آگاهی از برند و فروش فعالیت می‌کنند.

21- بازاریابی محتوایی (Content Marketing)

 برنامه ریزی، تولید و انتشار محتوا در کانال‌های مختلف برای جذب مخاطبان ارگانیک است. محتوا حوزه وسیعی را در بر می‌گیرد و ممکن است از یک بلاگ گرفته تا ویدیوی آموزشی، ویس تبلیغاتی و طرح گرافیکی متفاوت باشد. بنابراین انتخاب نوع محتوا کاملا به خود شما و استراتژی شما بستگی دارد. 

22- بازاریابی محتوا محور (contextual Marketing)

جذب و حفظ مخاطب از طریق تولید و به اشتراک گذاری مقالات، ویدیوها، پادکست‌ها و سایر رسانه‌های مرتبط است. این یک روشی هوشمندانه در بازاریابی محتوایی است که از داده‌های کاربران  برای کمک به هدفمند کردن تبلیغات استفاده می‌کند.

23- بازاریابی موبایلی (Mobile Marketing)

 دستیابی به مخاطبان هدف در تلفن‌های هوشمند، تبلت‌ها یا هر دستگاه مرتبط دیگری از طریق وبسایت‌ها، ایمیل، پیامک و غیره است. دسترسی آسان به مخاطبان و سرعت بالا، از عوامل ترغیب کننده برای بازاریابان جهت استفاده از این روش است. 

24- بازاریابی غیر مستقیم (Indirect Marketing)

 روشی است که سعی در فروش محصول یا خدمات خاص به صورت غیر مستقیم دارد. تولید محتوا در بلاگ یا شبکه های اجتماعی از این دست هستند. به عبارتی شما به جای پیشنهاد خرید یک محصول، محتوایی تولید می‌کنید و از مزایای آن محصول می‌گویید. 

25- بازاریابی نوین (Modern Marketing)

 توانایی استفاده از قابلیت‌های کامل کسب و کار برای ارائه بهترین تجربه برای مشتری و در نتیجه رشد است.در اینجا از روش های جدیدی استفاده می‌شود که در گذشته مرسوم نبوده است؛ به عنوان نمونه دیجیتال مارکتینگ شاخه ای بازاریابی نوین است. 

26- بازاریابی تجربی (Experiential Marketing)

 مبتنی بر ایجاد تجربیات به یاد ماندنی و نوآورانه مشتری برای ایجاد ارتباطات عاطفی عمیق بین مشتریان و برند است. این روش، نوعی استراتژی است که شرکت به دنبال ایجادهرگونه تجربه مثبت برای مشتریان است تا بتواند خاطره ای مثبت و دلنشین برای آنها ایجاد کند.

27- بازاریابی تعاملی (Interactive Marketing)

 یک روش بازاریابی یک به یک است که بر روی عملکرد مشتریان بالقوه متمرکز است. کسب و کارها سعی دارند تا محیطی را ایجاد کنند که مشتریان بتوانند با آنها ارتباط برقرار کرده و نظرات، پشنهادات و انتفادات خود را در میان بگذارند. 

28- بازاریابی دهان به دهان (womm)

 کاربران یک برند تجربیات خود را در مورد یک محصول یا خدمات با دوستان، خانواده و سایر افراد به اشتراک بگذارند. طبق تحقیقات، بازدهی تبلیغات دهان به دهان نسبت به انواع دیگر بسیار بالاتر است و شما عملا هیچ هزینه ای در قبال این تبلیغات صرف نمی‌کنید. به علاوه چون خرید محصول یا خدمت از طریق دوست یا آشنا پیشنهاد می‌شود، حس اعتماد بیشتری را در مشتری ایجاد می‌کند. 

29- بازاریابی اجتماعی (Societal Marketing)

 ایجاد، برقراری ارتباط و ارائه ارزش به منظور تأثیرگذاری بر رفتارهای مخاطب به نفع جامعه (سلامت عمومی، ایمنی، محیط زیست و جوامع) است. برخلاف انواع دیگر بازاریابی، اینجا هدف اصلی ایجاد تغییر در رفتار مخاطبان است نه فروش.

30- بازاریابی برند (Brand Marketing)

 فرآیند ایجاد و رشد رابطه بین یک برند و مصرف کنندگان است. برند مارکتینگ، مجموعه ای از فعالیت های یک شرکت برای ایجاد یک برند قوی و نیز تداوم شهرت آن است. 

31- ریفرال مارکتینگ (referral marketing)

 تشویق پایگاه مشتریان فعلی برای تشویق دیگران به امتحان کردن محصولات شرکت مربوطه برای اولین بار است. به عبارتی یک برند با عوامل تشویقی مثل جایزه یا کد تخفیف، مشتریان فعلی را تشویق می‌کند تا او این برند را به دوستان خود توصیه کند. 

32- بازاریابی اجازه ای (Permission Marketing)

 به جای فشار وارد کردن به مشتریان، کسب و کار می‌تواند پیشنهادات تبلیغاتی خود را با رضایت مشتریان به آنها ارائه دهد. در این سبک قبل از هرگونه تبلیغات از خود مشتری اجازه گرفته می‌شود و در این صورت احتمال رد کردن تبلیغ یا دلسردگی مشتری از نمایش بی جای محصول، کاهش می‌یابد.

33- اتوماسیون بازاریابی (Marketing Automation)

 مجموعه‌ای از فعالیت‌های بازاریابی و فروش است که توسط داده‌های تولید شده به صورت سیستمی هدایت می‌شود. به کمک مارکتینگ اتومیشن نه تنها فرایندها تسریع می‌یابد، بلکه می‌توان برای هر مشتری عملیات را شخصی سازی کرد و باعث افزایش رضایت او شد. 

34- بازاریابی قطره ای یا چکه ای (Drip Marketing)

 ارسال تعداد محدودی ایمیل یا پیامک برای مخاطبان به صورت خودکار در یک بازه زمانی مشخص است. درست مثل آبیاری قطره ای در کشاورزی، عملیات اطلاع رسانی یا تبلیغات به صورت قطره ای اما مستمر ادامه می‌یابد. 

35- بازاریابی مکان محور (Geo Marketing)

 یک استراتژی بازاریابی مستقیم است که از موقعیت مکانی کاربران استفاده می‌کند تا به آنها پیشنهادات تبلیغاتی ارائه دهد. این استراتژی برای کسب و کارهای محلی اهمیت زیادی دارد تا بتوانند مشتریان را در مکان و زمان درست هدف گیری کنند. 

36- نیچ مارکتینگ (Niche Marketing)

 یک تکنیک مارکتینگ است که بخش خاصی از بازار (مخاطبان هدف) را هدف قرار می‌دهد. الگوی نیچ مارکتینگ این است که گوشه ای از بازار را که درآن رقابت کمتر است را انتخاب می‌کند تا بازار نه چندان گسترده اما همیشگی خود را داشته باشد. 

37- بازاریابی مجدد یا ریمارکتینگ(Remarketing)

ریمارکتینگ یکی از انواع استراتژی های دیجیتال مارکتینگ است که روی کاربرانی که قبلا با شما تعامل داشته اند، تمرکز دارد.

در فرایند ریمارکتینگ، تمرکز بر حفظ و نگهداشت مشتریان فعلی و سابق است.

بسیاری از دیجیتال مارکترها، این مدل بازاریابی را با نام ریتارگتینگ(Retargeting) هم می‌شناسند. به این شکل که در فرایندهای مارکتینگ خود، بجای تمرکز بر جذب مشتری جدید، با هدف حفظ و نگهداشت مشتری، بیشتر مشتریان قبلی و فعلی را تارگت کمپین های بازاریابی دیجیتال و آفلاین خود قرار می‌دهند.

38- بازاریابی عصبی یا نورومارکتینگ (Neuromarketing)

39- بازاریابی عملگرا یا پرفورمنس مارکتینگ (Performance Marketing)

روشی است که این روزها در دنیای دیجیتال مارکتینگ رایج شده است و شامل فرایندی است که کاملا به عملکرد شما بستگی دارد. این عملکرد می‌تواند تعداد ثبت نام، تعداد بازدید ویدیو، خرید محصول یا هر چیز دیگری باشد. مزیت عمده پرفورمنس مارکتینگ این است که تبلیغ دهنده تنها زمانی هزینه را پرداخت می‌کند که به نتایج مطلوب خود رسیده باشد.

40- بازاریابی اینترنتی یا آنلاین (Online Marketing)

تفاوت روش اینترنتی بازاریابی با روش سنتی در این است که در بازاریابی آنلاین، ما پیام، محصولات و خدمات خود را در بستر اینترنت و با روش های آنلاین می‌رسانیم. با پیشرفت تکنولوژی و استفاده رزون افزون مردم از اینترنت، این روش بین کسب و کارها محبوب تر شده و به تدریج جایگزین بازاریابی سنتی خواهد شد.

41- بازاریابی اشتراکی (Communal Marketing)

بازاریابی اشتراکی نوعی بازاریابی است که در آن شرکت ها از مشتریان خود دعوت می کنند تا بخشی از کمپین تبلیغاتی و بازاریابی شرکت باشند. همچنین مشارکت مشتری در هر کمپین بازاریابی شرکت، باعث ایجاد اعتماد و ارزش برند برای آن شرکت خاص می شود.

42- بازاریابی شاتگان(Shotgun Marketing)

استراتژی‌ بازاریابی شاتگان تلاش می‌کند تا به  جای تبلیغات برای گروه های خاص، تبلیغات خود را  در یک گروه بزرگ و غیرخاصی از افراد انجام دهند. این اصطلاح به یک تفنگ ساچمه ای اشاره دارد که برخلاف یک گلوله، تعداد زیادی گلوله کوچکتر را در یک منطقه وسیع شلیک می کند.

43- بازاریابی تک به تک (One-to-One Marketing)

بازاریابی تک به تک، یک استراتژی مدیریت مشتری و بازاریابی است که بر تعاملات شخصی و یک به یک با مشتری متمرکز است. استراتژی اصلی بازاریابی یک به یک، شخصی سازی و سفارشی سازی برای هر مخاطب است که به بهبود وفاداری مشتری کمک می کند و به او احساس خاص بودن می‌دهد.

نحوه ایجاد برنامه بازاریابی

یک چارچوب استراتژیک که قابلیت اجرا و قابل پیگیری باشد را پیاده سازی کنید. چنین برنامه‌ای به شما کمک می‌کند فرصت‌ها، استراتژی‌ها و اقداماتی را برای کمک به رشد کسب و کار خود در هر مرحله از قیف بازاریابی خود شناسایی کنید.

به عنوان یک بازاریاب، هر کاری که انجام می‌دهید، تحت سه عنصر اعم از فرصت، استراتژی و اقدام قرار می‌گیرد. با داشتن یک برنامه مارکتینگ قوی می‌توانید هر یک از این عناصر را اندازه گیری کنید. درحقیقت، فرآیند بازاریابی یک برنامه استراتژیک است که به شرکت کمک می‌کند تا اهداف مالی خود را تنظیم کند و به آن دست یابد. ایجاد برنامه مارکتینگ می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

  • بررسی پتانسیل بازار برای ورود و فعالیت
  • ارزیابی اهداف فروش و درآمد سازمان
  • شناسایی نیازهای بازار و شناخت مشتریان هدف
  • تولید و ارائه محصولات و خدمات مطابق با نیازهای بازار
  • تدوین استراتژی‌ها و تاکتیک‌های بازاریابی و تبلیغاتی
  • مدیریت و نظارت بر استراتژی‌ها و کمپین‌های تبلیغاتی
  • بهینه کردن استراتژی‌ها و کمپین‌ها براساس داده‌های جدید

مفهوم بازاریابی در فروش مکمل

فروش مکمل ‌(Cross-Selling) یکی از روش های نوین مارکتینگ است. این روش زمانی استفاده می‌شود که مشتری محصولات و خدمات مربوط به خرید اصلی خود را به همراه پیشنهادات دیگر مشاهده می‌کند. برای مثال، یک خریدار به دنبال خرید کفش مردانه است. بعد از انتخاب محصول و رفتن به سبد خرید، فروشگاه اینترنتی در کنار محصول اصلی یک یا چند محصول مرتبط مانند جوراب یا واکس کفش را به عنوان پیشنهاد ارائه می‌دهد. این کار فروش مکمل نام دارد.

بازاریابی و بخش بندی مشتریان

بخش بندی مشتری یکی از پیش نیازهای اصلی هر روش مارکتینگ است. عمل تقسیم مشتریان بدین معناست که کسب و کار مربوطه، مشتریان خود را به گروه‌هایی مختلف تقسیم می‌کند. هدف از این کار تصمیم گیری در مورد نحوه ارتباط با مشتریان در هر بخش به منظور به حداکثر رساندن ارتباطات و فروش محصولات مرتبط با نیازهای مشتری هدف است. بخش بندی مشتریان اغلب بر اساس سن، جنسیت، رفتارهای خرید، موقعیت مکانی و سایر موارد انجام می‌شود.

بازاریابی از طریق پنل اس ام اس

مارکتینگ از طریق پنل پیامکی نوعی ارتباط است که به شما امکان می‌دهد اعلان‌ها، کمپین‌ها، تبلیغات و موارد دیگر را از طریق پیام‌های متنی برای مشتریان خود ارسال کنید. این روش مارکتینگ را باید سریع‌ترین راه برای ترغیب مردم جهت دیدن پیام‌ها و ارائه بازخورد دانست.

بسیاری از مشاغل ترجیح می‌دهند با استفاده از خدمات پنل اس ام اس با مشتریان خود ارتباط برقرار کنند. بدین دلیل که این روش ارزان قیمت است و کارایی بالایی دارد. درحقیقت، 75 درصد از مردم مایلند پیشنهادات خرید، تخفیف‌ها، فورش ویژه و سایر موارد را از طریق پیامک دریافت کنند. همچنین 64 درصد از مردم تمایل دارند تا کسب و کارها از طریق پیامک با آنها در تماس باشند.

اگر به دنبال یک راه موثر برای تبلیغ کسب و کار خود هستید، ارسال پیامک تبلیغاتی، یکی از استراتژی‌های ارتباطی و تبلیغاتی کارآمد در جذب مشتری، حفظ و نگهداشت مشتری و افزایش فروش به‌شمار می‌روند.

 

به طور کلی، استفاده از پیامک می‌تواند مزایای زیر را به همراه داشته باشد:

 

  1. پیام‌های SMS دارای نرخ باز شدن کلی 98 درصد هستند.
  2. میانگین زمان پاسخگویی به پیامک کمتر از 90 ثانیه است.
  3. مشتریان تمایل دارند خیلی سریع‌تر از ایمیل‌ها به پیام‌های متنی پاسخ دهند.
  4. پیام‌های متنی ابزاری عالی برای ارسال یادآوری‌های کوتاه به مشترکین شما هستند.
  5. ایجاد، ارسال و مدیریت پیام‌های متنی از طریق پل اس ام اس آسان و سریع است.
  6. امکان ارسال پیامک براساس کد شهری، پیش شماره، موقعیت مکانی و سایر موارد وجود دارد.
  7. از آنجایی که پیامک از شبکه تلفن همراه استفاده می‌کند، مشترکین شما برای خواندن پیام‌های متنی نیازی به دسترسی به اینترنت ندارند.

 

 

 

جمع بندی

 

در این مقاله به تعریف بازاریابی پرداختیم. آن را از نگاه مراکز معتبر بررسی کردیم و انواع استراتژی و روش های مارکتینگ را بررسی کردیم.به کمک اطلاعاتی که در این مقاله و سایر مقالات مدیانا در اختیار شما قرار دادیم، می توانید با استفاده از آن گام های اولیه را برای پایه ریزی یک بازاریابی کارآمد و پر بازده بردارید و موفقیت بیشتری را در کسب و کار خود تجربه کنید.

 





:: بازدید از این مطلب : 38
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 17 مهر 1403 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: